لبرون جیمز، ابر ستاره بسکتبال آمریکا, برای اولین بار در عمر حرفه ای اش تنها چهل و هشت دقیقه با قهرمانی فاصله دارد. دیشب در برابر ناباوری طرفداران اوکلاهوما میامی هیت در بازیی که 17 امتیاز عقب بودند به پیروزی رسیدند و خود را در یک قدیمی قهرمانی ان بی ای قرار دادند. لبرون جیمز که چند سالی است مرکز تنفر و دشمنی بیش از نود درصد از طرفداران بسکتبال آمریکا ( به تایید نظر سنجی رسمی لیگ) قرارگرفته بود آهسته آهسته به عزیز کرده حسن کبابی و پسر خاله همه دشمنان سابق تبدیل میشود. در مصاحبه ای اخیر فیل جکسون، مربی مستعفی لوس انجلس لیکرز و دارنده یازده مقام قهرمانی ان بی ای، با شبکه تلویزیون کابلی اچ بی او در پاسخ به سوال گزارشگر که ایا تصور میکنید میامی هیت از لبرون به بهترین وجه استفاده میکند؟ پاسخ داد
ای بابا!  اینها دارن از لبرون به هر نحوی که میتونن استفاده میکنند. او بازیکن بزرگی است. من فکر میکنم لبرون هنوز جای رشد داره. ولی لبرون شبیه اسکاتی پیین در شیکاگو بولزه. اون اول از همه میخواهد پاس بده و بعد میخواهد شوت بزنه. اما همونطوری که میدونید کوبی و مایکل جوردن اینجوری نیستم . اونها توپ را که میگیرن اولش میگن : من شوت را میزنم. اونها همیشه میخوان امتیاز بیارن. لبرون اینجوری نیست. و من اینو در مورد لبرون خیلی دوست دارم. اما وقتی لبرون تصمیم میگیره امتیاز بیاره کولاک میکنه. هر کسی دوست داره بازیکنی داشته باشه که هر دوتا را انجام بده. من سالهای تلاش کردم که کوبی هر دوتا را انجام بده و اگه میخواست میتونست. اما غریزه کوبی این بود که اول  دفاعی که جلوش بود را از وسط راه ورداره

این واقعیت که جکسون، مربی بازیکنان افسانه ایی نظیر جوردن و کوبی، دلش میخواهد بازیکنش شبیه لبرون بازی میکرد شاید بزرگترین ستایشی باشه که یک بسکتبالیست میتونه از خدای بسکتبال بخواهد. من معتقدم اینکه سیل ستایش ها و تعریف ها به سمت لبرون جیمز سرازیر میشه و بیشتر هم سرازیر خواهد شد فقط و فقط به این دلیله که این جون در استانه قهرمانی در درخشان ترین لیگ بسکتبال جهان قرار دارد

 

یکی از دلمشغولی هایی طرفداران ورزشهای حرفه ای اینه که آیا بازیکن مورد علاقه شان در حد و اندازه های پولی که میگیرد بازی میکند یا نه؟  اظهار نظر بیشترمان در مورد این مقوله عموما بی ربط و احساسی است. مثلا تا کوبی یک شوت سه امتیاز را در اخرین لحظه های بازی گل میکند از ته دل داد میزنیم که « اون بیست و چهار میلیون دلاری که میگیری از شیر مادر حلاترت باشه جوون» یا شنیده شده که « من نمیدونم کدوم گوسفندی حاضر شده به این کریس باشه هفده میلیون دلار اسکن خشک بده با این بازییش» . این اظهار نظرات به دلایل مختلف اشتباه است . اولین نکته که بیشتر ها ما ها هیچ درکی از عدد و رقم هایی که این ورزشکاران دریافت میکنند نداریم و دومین دلیل اینکه معیارهای ما برای حلال کردن دستمزد این بازیکنان عموما بر اساس همان احساس همان لحظه مان از نتیجه بازی است نه تاثیر نهایی این بازیکنان بر پیروزی

در بسکتبال حرفه ای ایران دقیقا نمیدانم تیم ها چگونه دخل و خرج میکنند و آیا اصلا پول در آوردن برایشان مهم است یا نه ولی در آمریکا همه چیز در لیگ حرفه ای بر محور پول در آوردن میچرخد. از این روی صاحبان تیم ها علاقه مند هستند که بدانند که آیا بازیکنانشان در حد پولی که میگیرند اثر بخش هستند یا نه و همچنین ان معیار اثر بخشی را با حقوقی که دریافت میکنند بسنجند تا نهایتا آنهایی را که پول یا مفت میگیرند و به ریش صاحب تیم میخندند شناسایی کنند

در مورد شاخص اثر بخشی یک تیم روش های مختلفی وجود دارد. متداول ترین روش اینست که در حمله های منجر به گل با حمله های بی اثر مقایسه شود و در دفاع هم تعداد دفاع های که در ان تیم گل خورده است با تعداد دفاع هایی که تیم از گل خوردن جلوگیری کرد مقایسه شود. این دو شاخص معیار مشخصی از اثر بخشی یک تیم را نشان میدهد ولی میزان اثر بخشی یک بازیکن بسیار پیچیده تر از اینست که ببینیم چند امتیاز آورده یا چند تا توپ بلوکه کرده است

چندی پیش یک آمار دان امریکایی از دانشگاه یوتا الگوریتمی را به ان بی ای پیشنهاد کرد که با استفاده از ان میتوان اثر بخشی بازیکنان را تا حد قابل قبولی تعیین کرد. نام این الگوریتم «پیروزی های تولید شده»  است و شرح ان  از حوصله این بلاگ خارج است. اگر به جزییات ان علاقمند هستید اینجا را بخوانید  

وقتی آمارها و دستمزد سالانه یک بازیکن را به این فرمول میدهید این فرمول به شما میگوید که ضریب پیروزی تولید شده از سوی این بازیکن چه عددی است و چه میزان از حقوق او را پوشش میدهد. به زبان ساده این فرمول به مدیران باشگاه میگوید که چه میزان از حقوق یک بازیکن اضافه پرداخت شده است. این امار دان همه آمارهای فصل جاری را برای بازیکنان لیگ در الگورینم خود قرار داد و با کمال تعجب کوبی برایانت از لوس انجلس لیکرز جز ده بازیکن لیگ که پول یا مفت میگبرند رده بندی شد. طبق محاسبه او کوبی برایانت ضریب تولید پیروزی اس 2/85 است و با توجه به دستمزد بیست پنج میلیون دلاری اش حدود نوزده میلیون دلار اضافه پول گرفته است . البته بالاترین پول یامفت مربوط به رشارد لوییس بازیکن تیم ویزارد است که با بیست و یک میلیون دلار پول اضافه در راس این جدول است . وقتی شبکه تلویزیونی سی ان بی سی با دیوید برری، استاد دانشگاه یوتا، مصاحبه کرد، او در پاسخ به اینکه : اخه مگه میشه کوی برایانت پول اضافه گرفته باشه ؟ پاسخ داد

کوبی برایانت یک اسطوره بسکتبال است و من میتونم درک کنم که حضور او در فهرست بازیکنانی که پول زیادی میگیرند برای بسیار تعجب آوره. رسانه ها بارها گفتن که کوبی برایانت یکی از بهترین بازیکنان فصل 2011-12 بوده اما عدد و رقم ها چیز دیگه ای میگن. واقعیت قضیه اینه که راز امتیاز اوری کوبی اینه که زیاد شوت میزنه. کوبی برایانت بر خلاف سالهای گذشته از نظر کارایی شوت از یک گارد دوی معمولی هم پایین تر بوده و وقتی که کارایی شوت کوبی میاد پایین تیم نمیتونه پیروز بشه. اما اگه تمام توپ ها یک جوری به شما ختم بشه و اینقدر شوت بزنید تا امتیازتون به اندازه کافی بیاد بالا اون وقته که طرفداران و رسانه ها شروع به تعریف و تمجید میکنند

وقتی گزارشگر سی ان بی سی پرسید : اما وجود ستاره هایی نظیر کوبی باعث میشه که درامد تیم از بلیط فروشی و غیره بالابره. اینو چطوری توجیه میکنید؟ او پاسخ داد: اتفاقا اینجوری نیست. مقایسه بین درآمد گیشه بلیط فروشی در فصل گذشته با میزان پیروزی تیم ها نشان داده که این پیروزی است که درآمد تیم را بالا میبره . وجود ستاره در درآمد تیم موثره ولی اثر بسیار بسیار ضعیف تر از تاثیریه که پیروز شدن خواهد داشت 

فیلم مستند « تیم رویایی» سه شنبه شب از تلویزیون ان بی ای پخش شد. این فیلم که ماهها همه انتظار پخش انرا میکشیدند در بیستمین سالگرد تشکیل تیم ملی بسکتبال آمریکا برای شرکت در المپیک بارسلون ساخته شده بود. شرکت تیم ملی آمریکا با همه ستاره هایش در این المپیک نه تنها نقطه عطفی برای رقابت های این ورزش زیبا در المپیک بود بلکه نقطه شروعی برای جهانی شدن لیگ ان بی ای نیز بود. در این تیم که به «تیم رویایی» لقب گرفته بود مجموعه ای از ابر ستارگان لیگ را دور هم جمع شده بودند و با هدایت مربی افسانه ای دیترویت پیستونز، مرحوم چاک دیلی، توانست مدال طلای المپیک را از آن خود کند

اما همه چیز در مورد این تیم رویایی و درخشان نبود. از همان سالها بحث بسیار پرحرارتی آغاز شد که چرا ایزایا تامس، پوینت گار تیم دیترویت پیستون جز این تیم نبود. ایزایا تامس دوبار قهرمان لیگ بود، عضو تالار مشاهر بسکتبال آمریکاست، یکبار قهرمان مسابقات دانشگاه ها ، دوازده بار برای تیم ستارگان دعوت شد و دوبار به عنوان با ارزشترین بازیکن مسابقه ستارگان انتخاب شد. چنین کارنامه درخشانی چگونه مورد بی مهری تیم ملی آمریکا قرار گرفت ؟ چرا ایزایا تامس که هنوز هم از او به عنوان یکی از بهترین بازیکنان ریز جثه ای که تاکنون در لیگ حرفه ای آمریکا بازی کرده نام میبرند حتی برای تیم دعوت هم نشد؟

در همان سالها این شایعه در گرفت که مایکل جوردن مقامات فدراسیون بسکتبال آمریکا و مربی تیم را تهدید کرده بود که درصورت انتخاب ایزایا تامس او از تیم انصراف خواهد داد و نهایتا لابی گری مایکل جوردن با هم دستی مجیک جانسون و دیگر نوچه های مایکل جوردن نظیر اسکاتی پیپن باعث شد که حق تامس در تیم ملی خورده شود. درگیری های شخصی بین مایکل جوردن و رقابت های بسیار نزدیک بین این دوبازیکن از بر همه اشکار بود و در سالهای 1989 و 1990 که دیترویت به دو قهرمانی پیاپی دست یافت به نهایت خود رسید  اما در طی بیست سال گذشته نه تنها مایکل جوردن بلکه بقیه اعضای این تیم این شایعه را تایید نکردند و وجود هر گونه گروه بندی بر علیه ایزایا تامس را تکذیب کردند

در این فیلم مستند بالاخره بازیکنان به اعتراف میکنند که چنین موضوعی صحت داشته . کلاید درکسلر در مصاحبه ای با رادیو ای اس پی ان دیروز تایید کرد که چنین تهدیدی از سوی مایکل جوردن انجام شد و انزجار خود را از این رفتار مایکل جوردن اعلام کرد. مجیک جانسون هنوز یکی به نعل و یکی به میخ میزند ولی وجود چنین موضوعی را رد نکرد

در استانه انتخابی تیم ملی آمریکا برای شرکت در المپیک لندن سایه رفتار شرم اور این فوق ستاره بسکتبال که باعث شد یکی از درخشان ترین بازیکنان بسکتبال جهان از کسب مدال طلای المپیک جا بماند مزه شیرین این قهرمانی این تیم را تلخ کرد. چیزی که از رفتار مایکل جوردن شرم اور تر است عکس العمل فدراسیون بسکتبال آمریکا در باج دادن به ستاره ان بی ای و گردن نهادن به درخواست ناجوانمردانه یک بازیکن است

نتیجه اخلاقی: وقتی فدراسیون یک کشور رسما اعلام میکند که به ستاره های ان ورزش باج نمیدهد بدانید که مثل سگ دروغ میگویند 

بازی اول فینال ان بی ای در خانه اوکلاهوما با نتیجه 105 بر 94 به سود اوکلاهوما ثبت شد. درخشش قابل انتظار کوین دورنت و راسل وست بروک بر برتری سیزده امتیازی میامی هیت در نیمه اول چربید. اوکلاهوما ثاندر در حالی وارد این سری میشود که از سوی جامعه بسکتبال آمریکا به عنوان تیمی که بیشترین شانس را برای کسب قهرمانی دارد با میامی هیت رقابت میکند. دلیل اصلی تمایل بیشتر دوست داران بسکتبال به اوکلاهوما اینست که ثاندر را « تیم » بهتری میدانند . واژه کلید در این مقایسه لغت تیم است، به این معنا که در پیروزی های این تیم بازیکنان بیشتری دخیل هستند در صورتی که میامی هیت در مقابل مجموعه ای ناقص از بازیکنان به همراه چند ابر ستاره است و فقط تعیین کننده لبرون جیمز میباشد

 اما نگاهی گذارا به جدول آمار بازی چیز دیگری میگوید. میامی هیت در بازی دیشب پنج بازیکن با امتیازات دو رقمی داشت و اوکلاهوما تنها سه بازیکن (سرج ایباکا با ده امتیاز در جدول بالا نیست) . در این بازی تیم میامی هیت از نظر تقسیم بار امتیاز آوری بسیار شبیه سن آنتونیو ، یکی از بهترین تیم های لیگ بود. اگر چه بازیکنان دیگر اوکلاهوما که امتیازشان تک رقمی بود ، نظیر نیک کالاسون، از نظر ریباند همکاری موثری داشتند اما میامی هیت هم با 12 ریباند از سوی یودانیس هزلم، که او هم امتیاز تک رقمی داشت، وزنه تیمی را به سوی میامی هیت سنگین تر میکند. اما انچه عامل شماره یک باخت میامی هیت بود، قدرت غیر قابل تصور کوین دورنت در امتیاز آوری و عدم وجود روشی مشخص برای مهار این ابر ستاره است. طوفانی که دورنت در کوارتر چهارم بر پا کرد نشان داد که نقش تعیین کنند در اوکلاهوما را تیم تعیین نمیکند بلکه یک یا دو بازیکن تعیین میکند. مقایسه این دو تیم نشان میدهد که در بازی های سطح بالا در ان بی ای نهایتا این قدرت ابر ستاره های تیم است که کفه ترازو را برای یک تیم سنگین تر میکند

مرحله حذفی بازی های ان بی ای هفته گذشته شروع شد. میامی هیت در مرحله اول با نیویورک نیکس روبرو شد و دوبازی اول را به سود خود خاتمه داد . کافیست برگه بازی و لحظات حساس این دوبازی را ببینید تا سر در بیاورید لبرون جیمز کرده است... اما در درواره را میشه بست ولی در دهن مردم را نمیشه . به همین دلیل توصیه میکنم از راهنمای زیر برای ضد حال ضد به لبرون جیمزدر هر شرایطی استفاده کنید

 

اگر میامی حریفش را ببرد ولی لبرون جیمز در کوارتر چهارم امتیاز زیادی نیاورد

بگویید: همون لبرون قدیمی! کوارترچهارم رفته گل بچینه 

اگر لبرون جیمز در کوارتر چهارم تیم حریف را منفجر کند و میامی برنده شود

بگویید: یه وخ النگوهاش نشکنه، این بازی که توی فصل عادیه... اگه مرده  همین کار رو توی بازی هفتم فینال بکنه 

اگر لبرون شوت اخر بازی را بزنه ولی گل نشه و میامی ببازه 

بگویید: مالیده به گوشکوب

اگر لبرون شوت اخر بازی را بزنه و میامی هیت ببره

بگویید: بابا عجب خوره ایه... من موندم این هم تیمی هاش چطوری باهاش کنار میان

اگر لبرون شوت اخر بازی را به جای اینکه خودش بزنه؛ پاس بده که هم تیمی اش بزنه

بگویید: بیا، نگفتم ... وسط پاش نیست. جوردن اگه بود عمرا در چنین شرایطی پاس نمیداد

اگر لبرون تصمیم بگیره که در یک بازی کم اهمیت روی نیمکت بشینه تا استراحت کنه 

بگویید: نیگا کن، نی نی کوچولو نمیتونه یخورده فشار بازی بسکتبال را تحمل کنه، میخواهی مامانت شیشه شیرتو برات بیاره

اگر لبرون توی یک بازی کم اهمیت که اگر بازی هم نمیکرد میامی هیت میبرد؛ بره توی زمین 

بگویید: نگاش کن چقدر خودپرسته؛، بابا یک دقیقه هم اگر مرکز توجه نباشی میمیری؟ 

اگر لبرون جیمز به خیریه کمک کنه 

بگویید: همش واسه قمپز در کردنه. کسی که سالی چهل پنجاه میلیون در میاره این یکی دو میلیون به جاییش بر نمیخوره

اگر لبرون جایزه ام وی پی بازی های حذفی را ببره، شوت اخر هر شانزده بازی حذفی را گل کنه و میامی ببره

بگویید: هد بندت خوشگله ؛ آهای کچل

اگر لبرون در تمام دنیا صلح را حاکم کنه و همه جنگ های دنیا را تموم کنه

باز هم بگویید: آفرین ؛ ترکمون زدی با این کارت. هر چی کارگر کارخونه اسلحه سازی بیکار شدن و خانوادهاشون شب سر گشنه میگذران زمین... خیلی عزگلی 

Posted
AuthorKaran Makvandi

همه چیز از بازی اخیر لوس انجلس لیکرز و اوکلاهوما سیتی ثاندر شروع شد ، وقتی که متا وورلد پیس ( ران ارتیست سابق) با ارنج به سر جیمز هاردن کوبید و اکنون لیگ ان بی ای تنها او را برای هفت بازی تعلیق کرده است. هرچه ویدیوی این واقعه را بیشتر نگاه میکنم صحنه بیشتر و بیشتر زننده میشود. بسکتبال ورزش خشنی نیست ولی وزش لطیفی هم نیست. برخوردهای زیر حلقه و حتی مصدومیت بازیکنان در اثر خطای عمد موضوع نسبتنا رایجی است، بخصوص در بسکتبال حرفه . اما این صحنه بسیار متفاوت است

بر خلاف تصور خیلی ها خطاهای فردی در بسکتبال یک ابزار تکنیکی است که اگر به موقع به کار گرفته شود نه تنها روی جریان بازی تاثیر میگذارد بلکه میتواند روی نتیجه بازی تاثیر داشته باشد. حتی بدترین نوع خطا فردی که خطای غیر ورزشی و عمد میباشد در شرایطی که گل زدن بازیکن حمله قطعی است منتطقی به نظر میرسد. اگر چه قوانین بسکتبال هر روز به شکلی تغییر میکند که بازیکنان نتوانند از خطای فردی به عنوان ابزار استفاده کنند اما هنوز هم خطاهای به موقع ، خصوصا در ثانیه های اخر بازی های پایاپای تکنیکی است که همه استفاده میکنند

اما چیزی که در این ویدیو میبیند هیچ کدام از اینها نیست . این خطا قبل از پایان نیمه اول در وقت خارج از بازی انجام شد. این خطا نه از سوی مربی تیم و نه از سوی دیگر بازیکنان تیم برنامه ریزی شده بود. تنها دلیل این خطا وجود بازیکنی در زمین است که تعادل روانی ندارد. متا ورلد پیس ( ران ارتست سابق) که سابقه بسیار تاریکی در تعلیق شدن و جریمه ناشی از خشونت در بسکتبال دارد برای به خطر انداختن سلامت یکی از بهترین بازیکنان لیگ، جیمز هاردن، تنها هفت جلسه جریمه شد. این مسخره ترین جریمه ای است که تاکنون در ان بی ای وضع شده. این همان لیگی است که برای یک تویت مالک تیمی را نیم میلیون دلار جریمه کرد یا کوبی برایانت را برای یک فحش صدهزار دلار جریمه کرد. اکنون که جیمز هاردن، نامزد بهترین بازیکن ششم سال، بدلیل ضربه مغزی ناشی از حرکت وحشیانه ران ارتست بستری است و خدا میداند چند بازی را از دست خواهد داد و لیگ بطور معجزه اسا به این نتیجه رسید که ارتست فقط هفت بازی را از دست خواهد داد

اگر من جای ان بی ای بودم چه جریمه ای برای او تعیین میکردم؟

برای هیج طرفدار بسکتبالی پوشیده نیست که ران ارتست از بیماری روانی رنج میبرد. حتی خودش در مصاحبه قهرمانی ان بی ای از روانپزشکش تشکر کرد. در طی سالهایی گذشه که ران ارتست تلاش کرده با انجام فعالیت های عام المنفعه تصویر عمومی خود را بهبود دهد ، یکی از کارهایش سرمایه گذاری برای اطلاع رسانی در مورد نارسایی های روانی در جوانان بود. اما هیچ وقت گزارش روانپزشکی خودش هیچ وقت منتشر نشد. اگر من جای ان بی ای بودم به جای جریمه کردنش او را مجبور میکردم که گزارش تشخیص روانپزشکی اش را بصورت عمومی منتشر کند. در چنین صورتی مدیریت تیم لوس انجلس لیکرز تحت فشار افکار عمومی قرار میگرفت که چرا باید بازیکنی که رسما دیوانه و خطرناک تشخیص داده شده و تنها با دارو قابل کنترل است را به خدمت بگیرد. در صورتی که گزارش تشخیص روان پزشکی او در در رسانه ها انعکاس یابد به معنای پایان عمر ورزشی اوست و این چیزی است که این بازیکن مستحقش است

 
Coach Mike D'Antoni is no Isaiah Thomas. He is a big man. 58+ wins a season for many years in Phoenix.  He led US men’s national team to Olympic medal. That is enough for those pesky fans to stop bitching about “Eyoohh,… D’Antoni’s ‘Run & Gun’ is killing the legs of Amare and Melo”. Enough with that nonsense. The dude is paid $100 mil, if he can’t run send him to D-league.

Now that he involuntary handed his resignation, I am sure fans are happy that their beloved, over rated Melo is free to do what Melo does.

I fully accept it’s a streaky season. Except for few top teams, the rest of the league are stuck in crazy roller coaster of win-loss streaks but even in this crazy world of post lock out NBA 8 wins and 7 loss in a row is weird. So, what is the problem with New York Knicks? With star studded roster, I am sure they can’t blame it on ‘Lack of Talent’. They even get eye-popping numbers from their minimum contract, Jeremy Lin. Steve Novak shoots like Pistol Pete, Iman Schampert showed up to be a mini Russel Westbrook. Jarred Jefferies plays big. Newly acquired champ centre, Chandler does what he does best. So, it all comes down to Melo and Amare. Or I guess it all comes down to Carmelo Anthony.

Everyone says Melo is an offensive juggernaut. Melo is a one man offensive team. He closes, he knows how to win. I am not %100 sure if he does what they say. Unlike Kobe, the way Melo operats never improves players around him. All he does is face up isolation and spot jumpers. The part I don’t get about Melo is that since when a super star can get a pass on not having any defense. Almost all super stars and max contract players in NBA is among the best defenders in the league. Even a ball hog like Kobe is the defense player of the year. The god damn NBA champions are always the best defensive team. The other thing about Melo is his lack of consistency since he join NYK. I am not comparing a max contact player with a dude who played in D-league two month ago but Jeremy Lin was more constant that Melo since he started with Knicks.

D’Antoni is out means more balls for Melo, less ball for Lin, Novak and Schumpert. We gotta see if this trade works for the folks in the Garden.

Posted
AuthorKaran Makvandi

Holly grail of basketball is finding the sweet spot to shoot from. Part of every player's shot selection is to pick the best spot to jack it up.

Kirk Goldberry collected five year worth of data form NBA games. With 1335 games every season, he reviwed data for over 6600 games and more than 700 players. He overlaped all NBA shot charts to find hot and cold spot for all the players. Shocking results is that damn little blue dot on the left side of the key is the hardest spot to make a shot. Only two Tim Duncan and Chris Bosh was able to make more that %46 of thier shots from there. For the rest, it was a mess. Koby scored only %33 of his shots from that location.

Why its so hard to sink a shot from there? God knows. Maybe the tallest defence guys are usuly hanging out in there. It's high traffic. Offence is usually in the move in that spot. Worst of all, your mind plays trick on you: bank it or swish it?

Furthure, Kirk broke down the shot charts for every postion as below. ( Red=High Percenage shots. Blue=Low Percentage shots).

Posted
AuthorKaran Makvandi
2 CommentsPost a comment

اگر کشف پدیده ای به نام جرمی لین بزرگترین ترفیع در تاریخ لیگ ان بی ای باشد، فرستادن لِمار اودم به لیگ آماده سازی فجیع ترین تنزل مقام در تاریخ بیش از نیم قرن در بسکتبال حرفه ای آمریکاست. سه روز پیش ریک کارلایل، مربی تیم دلس موریکس تصمیم گرفت لِمار اودم را برای یک یا دو بازی به لیگ آماده سازی ان بی ای ارسال کند تا آماده بدنی و آمادگی ذهنی خود را بازیابی کند. لِمار اودم کم کسی نیست. او تنها بازیکنی است که در یک سال قهرمان ان بی ای و قهرمان فیبا شد. او مقام بهترین بازیکن ششم سال را یدک میکشد اما هیچ کدام از این عناوین پر طمطراق نتوانست یکی از با استعداد ترین بازیکن با تجربه ان بی ای را از سقوط به لیگ آماده سازی حفظ کند.

این تنزل مقام مثل این میماند که شما کاپیتان تیم ملی بسکتبال ایران باشید و مربی تشخیص دهد که شما برای تیم مناسب نیستید و شما را به تیم دوم حومه شهر برازجان ارسال میکند. لمار اودم که تمام عمر سیزده ساله لیگ ان بی ای اش را در شهر لوس انجلس بازی کرده بود از اینکه لیکرز تصمیم گرفت او را به نیواولینز بفروشد ان چنان شوکه و دلگیر شد که حتی بعد از انتقال به تیم قهرمان فصل قبل هنوز هم نتوانست به آمادگی ذهنی و بدنی لازم در حد این تیم برسد. اگر چه خیلی ها معتقدند این اقدام ریک کارلایل و مارک کیوبن یک تصمیم سمبلیک برای سر عقل آوردن اودم است اما هستند کسانی که فکر میکنند این ضدِ حالِ اساسی چنان تاثیری روی روحیه لطیف اودم خواهد گذاشت که شاید پایان دوران درخشان او را رقم بزند.

درس اول: 

چیزی که در این میان توجه مرا بیشتر جلب کرده، عکس العمل هم تیمی های اودم است که در برابر سوال رسانه ها که «چه بلایی سر لمار اودم آمده است ؟» اینگونه پاسخ داده اند. 

جیسون کید ( پوینت گارد): بعضی موقع ها باید افراد را به حال خود گذاشت تا خودشان مشکلاتشان را حل کنند. 

ریک کارلایل ( سر مربی ): آودم را به تیم آماده سازی فرستادیم تا ارامش ذهنی اش را بازیابد.  

مارک کیوبن ( مالک تیم ): اودم عنصری با ارزش برای تیم ماست و به راحتی از دستش نمیدهیم

وقتی این عکس العمل ها را خواندم یاد بچه های تیم ملی بسکتبال ایران افتادم که بعد از باخت از اردن داشتند با حرف شکم همدیگر را جر میدادند. 

فکر میکنید درس دوم چیست؟ 

جرمی لین از حضرت مسیح هم معروف است. آمار نشان میدهد که او همین الان هم از پوینت گاردهای دیگر در ان بی ای بهتر است. نام جرمی لین به عنوان مارک تجاری 14 میلیون دلار قیمت گذاری شد۰ جنون جرمی لین (‌لینسنتی)‌ همه را در بر گرفته است. حتی اوباما که خودش دانش آموحته هاروارد است و در جوانی بسکتبال بازی میکرده از بازیهای جرمی لین به وجد آمده۰ 

 موضوع شهرتِ دیوانه وارِ جرمی لین یا لینسنتی را میتوان به دو روش تحلیل کرد. روش اول را جهان بینی فست فودی نام گذاشتم. در این جهان بینی یک دست را زیر چانه مان میزنیم، عینکمان را کمی جابجا کنیم و در حالی که به فنجان اسپرسویی که در دست داریم نگاه میکنیم میگوییم: ای بابا، اینها همش میدیا هایپه (هیاهوی یا غوغاسالاری رسانه های)، این جوون را بامبول کردند تا بلیط های تیمشون را بکنن توی پاچه ملت. دیگه همه میدونن که ان بی ای همش گاو بندیه. حالا تو یه دو سه تا بازی شوتاش گرفته...  ببین این هم مثل کیم کارداشیان گردو خاکش میخوابه و میره پی کارش. اینها همش بازیه که این لیگ ورشکسته اشون را دوباره مطرح کنند و قرون قرون پول من و تو را از جیمبون بکشن بیرون واسه چی ؟ تی شرت لینسنتی

خاصیت  ایدئولوژی «فست فود» اینه که مثل غذای های مک دونالد سریع آماده میشده، پختنش خیلی زحمت نمیخواهد و خیلی راحت هم میشه به همه خوروندش. اعتراف میکنم که خود من در خیلی موارد غیر بسکتبالی این تفکرات فست فوودی را بدون زیر سوال بردن قبول کردم. چیزهایی مثل « اقا دنیا را این کورپوریشن ها می چرخونن، مردم دنیا هم مثل گوسفند این وسط میچرند» یا « اگر تاسال دیگه همین موقع ورق بر نگشت... حالا ببین  اگر شاهزاده نیامد توی مهرآباد همین مردم براش گل افشانی نکردن... ما مرده شما زنده!» . برای به چالش کشیدن این ایده های همه پسند باید یه عالمه مطالعه کرد، از نظرات موافق و مخالف خبردار شد، ببینی کی ذی نفعه و کی ضرر میکنه و خلاصه باید جیگرشو داشته باشی که جلوی همه بایستی و در حالی که همه با آبرو های بالارفته و چهرهای عاقل اندر سفقیه به تو نگاه میکنن، دلایلت را مطرح کنی. من که مرد این کار نیستم۰

روش دوم اینه که بینی آدمهایی که تو قبولشون داری در مورد اون موضوع چی میگن. بعد بری تحقیق کنی و نهایتا سر در بیاری داستان چیه. وقتی استیو نش، که با قدی به اندازه جرمی لین ، دوبار بهترین بازیکن لیگ شد، در تویتش نوشت : اگر به این ورزش علاقه دارید عاشق کاری که جرمی لین میکنه خواهید شد. این جمله خیلی روی من تاثیر گذاشت و تصمیم گرفتم ته و توی داستان جرمی لین را در بیاورم. این جوون از پدر و مادر مهاجر چینی تبار (تایوانی) در لوس انجلس متولد شده. در شهر پائولو آلتو در شمال کالیفرنیا مدرسه میره . وقتی که دبیرستان بود در سال ۲۰۰۵-۲۰۰۶با سی و دو برد و  تنها یک باخت قهرمان دبیرستان های کل ایالت کالیفرنیا میشه و به تایید هم تیمی هاش جرمی لین دلیل اصلی این پیروزیها بود. وقتی درخواست بورسیه ورزشی اش را که به دانشگاه شهرش ، استنفورد و ایالتش یوسی ال ای که فرستاده بود و هیچ دانشگاهی او را برای بورسه بسکتبال قبول نکرد،‌تصمیم میگیرد با خرج خودش به دانشگاه هاروارد بره. این درحالی بود که تقریبا همه دانشگاه ها خوب در غرب آمریکا از دادن بورسیه ورزشی به او خودداری کرده بودند. در هاروارد جرمی لین به عنوان بازیکن بدون بورسیه وارد تیم بسکتبال دانشگاه میشه. در سال دوم حضور در تیم هاروارد او تنها بازیکن دیوژن یک میشه که در جدول بهترین امتیاز آوران، ریباندر ها، پاس دهندگان منجر به گل، بهترین پنالتی و درصد بالای شوت بین ده نفر اول کل لیگ انتخاب میشود. در سال آخر تخصیلش او در هر بازی به طور متوسط شانزده امتیاز میاورده .با در نظر گرفتن این امارها به نظر میرسید که انتخابش برای تیم ها ان بی ای رد خور نداشته باشد. حتی یکی از تحلیل گران او را به عنوان نفر دوم بهترین بازیکن سال ۲۰۱۰ پس از جان وال  معرفی کرد بود. اما با کمال تعجب او در یارکشی سال ۲۰۱۰ انتخاب نشد. او با فراز و نشیب های فراوان و شرکت کردن در کمپ ها تابستانی تیم های مختلف ان بی ای بالاخره با تیم گلدن استیت قرارداد بست. قرارداد او با گلدن استیت دوساله بود ولی تیم میتوانست هر زمانی که بخواهد انرا فسخ کند. در گلدن استیت لین یا در ارنج تیم قرار نداشت و یا اینکه مداوما روی نیمکت مینشست تا نهایتا در دسامبر ۲۰۱۱ از گلدن استیت خط خورد و به هیوستن پیوست. هیوستن که پیشاپیش سه پوینت گارد در فهرست بازیکنانش داشت در همان ماه جرمی لین را خط زد و نیویورک این بازیکن را به خدت گرفت. در نیویورک جرمی لین وضعیت بی نهایت نامطمنی داشت و هر لحظه انتظار داشت از ان تیم هم خط بخورد ولی نهایتا مربی تیم به دلیل مصدوم بودن دیگر پوینت گاردهایش تصمیم گرفت از جرمی لین به عنوان شروع کننده استفاده کند و از اینجا بود که داستان ابر ستاره شدن این بازیکن جوان اغاز شد۰

داستان پر پیچ و خم جرمی لین از چند لحاظ لیگ بسکتبال ملی امریکا را زیر سوال برد. سرگذشت او بسیاری از پیشفرض های مربیان، مدیران اجرایی، اسکاوت ها را زیر سوال برد و مشکلاتی را که زیر پوست بسکتبال آمریکا پنهان شده بود را آشکار کرد۰

پیشفرض های منفی در مورد بازیکنان آسیای و آسیای تبار

حتی از زمانی که با تیم دبیرستانش قهرمان ایالت شد، جرمی لین مورد تمسخر و استهزا قرار میگرفت. این تصور غلط که یک چینی تبار ۱۹۲ سانتی اینده ای در بسکتبال دانشگاهی و حرفه ای امریکا نخواهد داشت باعث شد که جرمی لین نتواند از دانشگاه بورسیه ورزشی و نهایتا انگونه استحقاق داشت با قرارداد تضمین شده وارد دنیای حرفه ای شود. جرمی لین که تمام مولفه های بازی اش امریکایی است و چیزی از بسکتبال اسیا در تکنیک های او دیده نمیشود تنها به خاطر تبارش مورد تبعض پنهان بود. اکنون که او نشان داده کیست و چه میتواند بکند تحلیل گران ان بی ای او را تا جایی بالابرده اند که برخی او را با اسطور بسکتبال یوتا جز جان استاکتون مقایسه کردند۰  

تصور غلط مدیران ان بی ای در مورد تیم های ورزشی دانشگاه‌های ایوی لیگ 

ایوی لیگ که یکی از گروه بندی های وزرشی دانشگاه ها امریکاست متشکل از دانشگاه های بسیار معتبر علمی نظیر ییل، هاروارد و کلمبیاست. در بسکتبال آمریکا این تصور حاکم است که تیم های وزرشی این دانشگاه ها کارخانه های خوبی برای بازیکن سازی در بسکتبال نیستند. با اینکه جرمی لین با حضور در این تیم رکورد های باورنکردنی در کل لیگ به جای گذاشت اما به دلیل برچسب هارواردی بودن مورد بی مهری تیم های حرفه ای قرارگرفت۰

عدم کارایی کمپ های تابستانی در شناسایی توانمندی های بازیکنان

 لیگ های تابستانی جایی است که بازیکنان یارگیری شده ( درفت شده) و انهایی که بصورت یارگیری نشده خود را برای تیم ها آماده میکنند با هم رقابت میکنند. جرمی لین در مصاحبه ای گفت که بیشتر این لیگ های تابستانی بدلیل تعداد زیاد بازیکنان بازی های نیم زمین و سه به سه برگزار میکنند و این نوع بازیها توانایی های بازیکنی که در پست پویینت گارد بازی میکند را به خوبی نشان نمیدهد . فقط انهایی که با قدرت دانک میکنند در این نوع کمپ ها قدرت بدنی خودشان را به رخ دیگران میکشتند۰

نادیده گرفتن آمار و ارقام از سوی اسکاوت ها و تصمیم گیران بسکتبال آمریکا

جرمی لین از همان روز اول ، چه در دبیرستان و چه در دانشگاه، امار های خیره کننده ای داشت. با اینکه بسکتبال آمریکا یکی از رقومی ترین ورزش های موجود در جهان است و آمار یک بازیکن تعیین کننده جایگاه اوست اما بی توجهی تیم های ان بی ای به آمار درخشان این بازیکن نشان داد انچه نهایتا برای مدیران اجرایی معیار تصمیم گیری است تصویر ذهنی شان از عملکرد یک بازیکن است۰ درخشش این بازیکن اکنون همه مدیران اجرایی تیم ها را به فکر فرو برده که شاید وقت آن رسیده که در روش تصمیم گیری شان تجدید نظر کلی بکنند. حتی یکی از گزارش گران ورزشی آمریکا به شوخی گفت که فقط به دلیل جرمی لین باید همه اسکاوت های ان بی ای اخراج شوند و صلاحیت تک تک به آزمون گذاشته شود۰  

به هر حال ممکن است جرمی لین آینده طولانی نظیر جان استاکتون در ان بی ای نداشته باشد و یا نتواند مثل کوبی برایانت سالهای سال در اوج باقی بماند اما تا همینجا که نشان داده که بسیاری از پیش فرضهایی ناگفته که پایه بسکتبال آمریکا را تشکیل میداد غلط ، نادقیق و از روی غرض است۰

 پیش از بازی دیشب بین لوس انجلس لیکرز و نیویورک نیکز از کوبی برایان پرسیدند: برای مهار جرمی لین  چه برنامه ای دارید؟ کوبی برایانت با لحن تحقیر آمیز چیزی گفت که معادل فارسی ان میشود : جرمی لین دیگه خر کیه؟

جرمی لین با کسب سی و هشت امتیاز و هفت پاس منجربه گل (بدون حضور کارملو انتونی و آماری استودمایر) لیکرز، تیمی که شانزده بار قهرمان ان بی ای شده ،را یک تنه به زانو در آورد. جدا از اینکه کوبی برایانت آموخت که در مورد ستاره های بی نام با دقت بیشتری صحبت کند، عملکرد باور نکردنی جرمی لین اتش به خیمه مدیران اجرایی ان بی ای انداخته است. از پایان کوارتر اول که جرمی لین به تنهایی نه امتیاز آورد مدیران و اسکاوتهای ان بی ای به همدیگر نگاه میکردند و می پرسیدند : چطوری شد که ما این جوون را برای تیممون استخدام نکردیم؟ 

در میان تمام تیم هایی که در به در دنبال یک پوینت گارد به درد بخورد میگردند میچ کاپجک، مدیر اجرایی لوس انجلس لیکرز، بیشتر از همه مورد شماتت طرفداران قرارگرفته است چرا که این تیم بی نهایت به یک پوییت گارد احتیاج دارد و جرمی لین هم کالیفرنیایی است. از هفته گذشته که جرمی لین با اولین شروع در ان بی ای هر شب بیست امتیاز یا بیشتر کسب میکرد،‌ بسیاری از تحلیل گران ومدیران اجرایی تیم ها دیوانه وار به دنبال ارشیو بازی های جرمی ازدبیرستان تا دانشگاه تا لیگ تابستانی و آماده سازی ان بی ای هستند. چیزی که برای همه عجیب است انست که این جوان در همه این بازی ها دقیقا همینقدر خوب که دیشب در برابر لیکرز بازی کرد ظاهر شد. امروز صبح مدیر اجرایی تیم هیوستون راکتز، اخرین تیمی که جرمی لین را خط زد، در برابر سوال تیویتری یک طرفدار که پرسیده بود چرا جرمی لین را خط زدی؟ نوشت: ما میدانستیم جرمی لین خوب است اما نمی دانستیم او تا این حد خوبست۰

برنامه های ورزشی تلویزیونی و رادیویی آمریکا از دیروقت دیشب تماما مباحث خود را به این اختصاص داده اند که چرا جرمی لین که تا این حد با استعداد است شناخته نشد و کار گرفته نشده بود. برخی عنوان کرده اند که نژاد چینی او باعث شد که بسیاری از تصمیم گیران ان بی ای با پیشداوری در مورد عملکرد او امیدی به این بازیکن نداشته باشند و حتی او را با بروس لی که با دلخوری هالیوود را ترک کرد و در هنگ کنگ به ابرستاره تبدیل شد مقایسه کردند. عده دیگری مطرح کردند چون این بازیکن در هاروارد تحصیل کرد بود و دانشگاه هاروارد اصولا به عنوان یکی از کارخانه های بسکتبال امریکا شناخته نمیشد کسی روی جرمی لین حساب نمیکرد. اما این جوان محجوب و کم ادعا نشان داد که دوران پیشداوری های به سر آمده و انچه در زمین مطرح است را توپ و سبد بسکتبال تعیین میکند و به قول معروف حرف راست را از توپ بسکتبال بشنوید۰

نیویورک نیکس ضد حال ترین تیم ان بی ای در این فصل است. فهرست بلند بالایی از ابرستاره های  بسکتبال مثل کارملو انتونی، اماری استودمایر و تایسون چندلدر نتوانستند انتظار تماشاگران مشکل پسند نیویورکی را بر آورده کنند. بدترین وضع این تیم در پست گارد راس است . با از دست دادن چانسی بیلاپس به کلیپرز، مصدویت بیل واکر و وضعیت هچلهف برون دیویس بلایی به سر این آمده که در هنگام بازی سازی و پخش توپ سگ صاحبش را در زمین نمیشناسد

اما غوغایی که جرمی لین، پوینت گارد جوان و تنها تحصیل کرده هاروارد در ان بی ای ، در چند بازی اخیربپاکرد جان تازه ایی به این تیم داد. جرمی لین در بازی برابر تیم سرسخت یوتا جز به تنهایی دمار از روزگار یوتا در آورد. در برابر فینیکس کاری کرد که گارد راس افسانه ای این تیم ، استیو نش، در تویترش نوشت « اگر عاشق بسکتبال هستنید کاری که جرمی لین میکند شما را به وجد میآورد» . جرمی لین متولد کالیفرنیاست و والدینش از مهاجران چینی ( تایوانی ) به آمریکا بودند. جرمی لین در پایان دبیرستان حتی نتوانست بورسیه ورزشی برای یکی از تیم های دانشگاهی بگیرد و با هزینه خودش به دانشگاه هاروارد رفت. در این دانشگاه او به عنوان بازیکن بدون بورسیه برای وارد تیم بسکتبال دانشگاه شد. پس از فارق التحصیل شد او در یارکشی ان بی ای شرکت کرد ولی انتخاب نشد. او آنقدر در اردوههای مختلف تیم های ان بی ای و لیگ اماده سازی ان بی ای شرکت کرد تا بالاخره تیم شهرش ، گلدن استیت ووریرز، که میدانست او چه بازیکنی است به او قرارداد تضمین نشده دوساله ای داد. در این تیم جرمی لین بازیهای بسیاری را روی نیمکت نشست تا بالاخره پس از نقل و انتقال به هیوستون نهایتا در نیویورک با قرارداد تضمین نشده به خدمت گرفته شد

هفته  پیش یکی از تلویزیون های امریکا برنامه ای در مورد جرمی لین تهیه کرد و نشان داد که او در  خانه ندارد و روی کاناپه خانه برادرش که در نیویورک دندان پزشکی میخوابد. این به خاطر آن نیست که پول ندارد بلکه بخاطر اینست که او نمی داند که حتی هفته بعد نیویورک با او قرارداد دارد یا نه . شور و اشتیاقی که بازی باورنکردنی این باریکن 192 سانتی در نیویورک ایجاد کرده آن چنان است که حتی بازیکنان کهنه کار دیگر تیم را هم به وجود آورده است

روزی که خبر آمد که حامد حدادی، اولین بازیکن ایرانی توسط یکی از تیم های ان بی ای استخدام شده است در پوست خود نمیگنجیدم اما وقتی شنیدم تیم ممفیس در ایالت تنسی، جایی که کمترین ایرانی های مهاجر در آن زندگی میکنند، پنجر شدم. اگر حامد در یکی از تیم های کالیفرنیا یا حتی تورنتو به خدمت گرفته شده بود جامعه ایرانی برای او پشتوانه قوی ی می بود. اما علی رغم این کم شانسی، حامد میدادند که چگونه خودش را در دل طرفداران تیم جا کند. 

وقتی حامد حدادی، که پس از فراز و نشیب های فراوان و از دست دادن شانزده بازی اول فصل، اولین شوت خود را در فصل ۲۰۱۲ به ثمر رساند سالن فِد اکس فُورُم در ممفیس غرق در شادی شد. نیمکت تیم ممفیس گزیزلیز، که در این لحظه بازیکنان اصلی تیم بر روی ان نشسته بودند، هم منفجر شد. حامد در هیچ فصلی بازیکن اصلی این تیم نبوده و در لحظاتی که او شوتش را به ثمر رساند تیم ممفیس ده ها امتیاز از تیم حریف جلو بود. پس این شادی برای چه بود؟

اگر چه حامد بازیکن اصلی و مهره اصلی تیمش نیست اما اخلاقی دارد که او را به دوست داشتنی ترین بازیکن تیم برای هم تیمی هایش و طرفداران تیم ممفیس تبدیل کرده است. چیزی که در همه بازیها مشخص است اینکه حامد حتی از روی نیمکت به هم تیمی هایش انرژی میدهد. در همه بازی ها، هنگام تایم اوت حامد اولین کسی است که از روی نیمکت بلند میشود تا بازیکنان داخل زمین را تشویق کند. چهره خندان و روحیه شوخ طبع حامد او را به بازیکن دوست داشتنی ممفیس تبدیل کرده است. 

در این بازی رقابت چند دقیقه ای حامد حدادی با دِمارکِس کازینز ( سانتر ساکرامنتو کینگز) دیدنی بود. اما تفاوت شخصیتی این دو بازیکن توجه مرا بیشتر جلب کرده بود. دمارکس کازینز که یکی از بد اخلاق ترین و گنددماغ ترین بازیکنان ان بی ای است (به تایید هم تیمی هایش)‌ تنها به پشتوانه قابلیت های فنی توانست جایگاه ثابتی در تیم برای خودش دست و پا کند. تاثیر این بازیکن در تیمش به حدی است که در دعوای اخیرش با مربی سابق  تیم ساکرامنتو، مدیران باشگاه طرف او را گرفتند و مربی را که کاملا بی تقصیر بود اخراج کردند. این اولین بار نیست که در ان بی ای مدیران اجرایی تیم یک مربی را بخاطر سر شاخ شدن با ستاره تیم اخراج کرده اند. این خود نشان میدهد برای اینکه در ان بی ای کسی باشی و سری در سرها در بیاوری تنها اینکه خوش مشرب باشی و همه دوستت داشته باشند کافی نیست.

حامد حدادی که مثل خیلی از بازیکنان ان بی ای در پی تعطیلی لیگ در خارج از امریکا به سر میبرد اکنون و مدتی است در تلاش برای ورود مجدد به آمریکاست با یک مشکل دیگر روبرو شد. تیم ممفیس گریزلیز که پیش از این پیشنهاد دو میلیون دلار در سال را روی میز مذاکره گذاشته بود، اکنون پیشنهادش را پس گرفته است۰

این به این معنی است که حامد حدادی اکنون بازیکن فعال هیچ تیمی در ان بی ای نیست و به عنوان بازیکن آزاد میتواند جذب هر تیم دیگر در ان بی ای و هر جای دیگر دنیا بشوند۰

تصمیم گریزلیز برای پس گرفتن پیشنهادشان به حامد اکنون مجموعه حقوق پرداختی تیم را به کمتر از ۷۰ میلیون دلار میرساند که پایین تر حد تعیین شده برای پرداخت مالیاتهای آضافه به ان بی ای است. البته این احتمال وجود دارد که این تیم بتواند قرارداد چند ساله ای دیگری با حامد با مبلغی پایین تر ببندد۰

اگر چه حامد حدادی هیچ وقت بازیکن اصلی ممفیس نبود ولی طرفداران این تیم به او علاقه خاصی داشتند. بسیاری معتقدند که مشکل اصلی حامد پیدا کردن زمان بیشتر در زمین است اما در حال حاضر کسب روادید کار معضل شماره یک اوست .حامد حدادی اکنون در کشور آمارات برای حل و فصل مشکل روادیدش برای ورود به آمریکا دست و پنجه نرم میکند و همین مشکل باعث شده که او تمامی تمرین های تیم ممفیس را از روز نهم دسامبر از دست بدهد۰ 

شهر لوس انجلس با ترافیک های وحشتناک ، هفت تیر کشی در خیابان، اتشسوزی جنگل و شورش های خیابانی که هر چند سال یکبار نصف شهر را به اتش میکشد ممکن است جای خوبی برای زندگی کردن نباشد ولی بدون شک یکی از بهترین جاهای دنیا برای طرفدار بسکتبال بودن است. لوس انجلس لیکرز پرطرفدار ترین تیم بسکتبال امریکا ( با 12 میلیون طرفدار در فیس بوک) و معروف ترین تیم بسکتبال دنیا، گل سر سبد دنیای توپ و سبد در این در شهر است. در این ابرشهر درندشت یک تیم بسکتبال دیگه هم هست که همه از اون به عنوان نخودی در ان بی ای و مایه خنده در برنامه های تلویزیون شبانه یاد میکنند. اما دوران جوک درست کردن درباره تیم لوس انجلس کلیپرز بعد از قریب به چهل سال به پایان رسید

پس از ده روز طوفان خبری درباره استخدام کریس پال در لوس انجلس لیکرز و قراردادش که مورد تایید لیگ قرارنگرفت بالاخره او به تیم دوم شهر فرشتگان پیوست. هر کسی که از بسکتبال ان بی ای اطلاع داشته باشد وقتی به فهرست بازیکنان این تیم نگاهی می اندازد لرزه به اندامش میافند. کریس پال، چانسی بیلاپس، بلیک گریفین، دی اندره جوردن، کروان باتلر و مو ویلیامز ستون فقرات این تیم را تشکیل میدهند. لوس انجلس کلیپرز و میامی هیت تنهای دو تیم ان بی هستند که هر کدام دو بازیکن از بهترین ده بازیکن ان بی ای را به خدمت گرفته اند

من پیش بینی میکنم اتفاقات زیر برای کلیپرز رخ بده

 قیمت بلیط ها ی بازی کلیپرز سر به فلک خواهد زد

تعداد زیادی از طرفداران لوس انجلس لیکرز که از حذف تیمشان در فصل گذشته اعصابشان هنوز به هم ریخته به طرفدار کلیپرز تبدیل شوند

با وجود چانسی بیلاپس و بلیک گریفین دفاع این تیم به کابوس اوکلاهوما و میامی هیت تبدیل بشه 

کریس پال این تیم را به یکی از سریع ترین تیم های حمله در ان بی ای تبدیل خواهد کرد

رکورد بیشترین تعداد الی اوپ در این فصل توسط کریس پال و بلیک گریفین شکسته خواهد شد

بازی لیکرز در برابر کلیپرز، که همیشه جز اشغال ترین بازی های ان بی ای بود، این فصل به یکی از دیدنی ترین بازی ها تبدیل شود

لوس انجلس کلیپرز ( چشم حسود کور؛ روم به دیوار؛ چشمش نزنیم) امسال به مرحله حذفی صعود خواهد کرد

لوس انجلس کیلپرز و دلس موریکس در فینال کنفرانس شرق با هم روبرو خواهد شد - به شرطی که در نقل و انتقال میان فصل ویتی دل نگرو یک چهار خوب بتونه بخره

بعد از چند بازی همه متخصصین بسکتبال بازی کریس پال و بلیک گریفین را با روزهای اوج جان استاکتون و کارل ملون در یوتا مقایسه خواهند کرد

کلیپرز یک تیم را با اختلاف چهل امتیاز خواهد بود - فکر کنم دیترویت یا مینه سوتا