نوع اول: بازیکنانی که کسی قبلا شبیه آنها از نظر ترکیب فیزیکی، مهارتی و ذهنی ندیده. وقتی یک بازیکن جدید وارد ان بی ای میشود اولین معیار ارزیابی او یافتن شباهت های فیزیکی،مهارتی و ذهنی ان بازیکن جدید با بازیکنانی که قبلا در ان بی ای بودند است. مثلا وقتی جردن آمد او را داکتر جی که کوچکش کرده باشند توصیف کردند، یا وقتی زایان ویلیامسون آمد او را به چارلز بارکلی شبیه دانستند. اما بعضی وقت ها موارد نادری در ان بی ای رخ میدهد که بازیکن جدید را نمیتوان به کسی که قبلا بوده شبیه دانست. او اولین بازیکن از نسل جدیدی است و معیاری است با بازیکنان آینده بسکتبال را با مقایسه با او تعریف میکنند.
نوع دوم: رسیدن به ان بی ای و پوشیدن لباس یک تیم بزرگترین دستاورد برای یک بسکتبالیست در جهان است. همین که ورزشکار لباس یک تیم را بپوشد یعنی بازیکنی توانسته یکی از چهارصد بازیکن برتر جهان شود که در هر ورزشی افتخاری است بزرگ. اما در این میان بازیکنان نادری هم هستند که ان بی ای و تیمهایش افتخار میکند که انها لباس تیم را پوشیدند و ارم ان بی ای روی سینه انها نقش بست. بازیکنانی که بعضا افتخار و نامشان از نام تیم بزرگتر میشود و اینجاست که تیم و ان بی ای برای بالا رفتن نام لیگ و نام تیم را به اسم بازیکن میچسباند، یونی فرمش را برای همیشه بالای استادیوم نصب میکند، از او مجسمه درست میکند، جایزه ای به نام او بنا میکند. این بازیکنان تعدادشان زیاد نیست.
درک نویتسکی، اسطوره ورزش آلمان و ابر ستاره ان بی ای، هر دو نوع این بازیکنان منحصر بفرد بود. هیچ بازیکنی شبیه او قبلا در ان بی ای وجود نداشت و نام او از تیمش بزرگتر است.
دیشب در مراسمی مجلل تیم دلس موریکس، جایی که این اسطوره بیست و یک فصل در آن بازی کرد، افتخار این را داشت که نام نویتسکی را به افتخار ان بی ای و تیم متصل کند. مارک کیوبن، مالک تیم دلس، دیشب وعده داد که مجسمه بزرگ درک نویتسکی در مقابل استادیوم خانگی تیم نصف خواهد شد. (نصب مجسمه یک آلمانی در یکی از بزرگترین شهرهای تگزاس خودش از عجایب هفتگانه است.)
لبران جیمز امروز سی و شش ساله شد. او اکنون در فصل نوزدهم حضورش در لیگ ان بی ای قرار دارد و به شکلی بازی میکند که دقیقا ده سال پیش بازی میکرد. هفته پیش لبران از مرز سی و شش هزار امتیاز عبور کرد و در فاصله کمتر از هزار از رکورد ملون و دو هزار از رکورد افسانه ای کریم عبدالجبار است.
اما چیزی ک ه چشم را خیره میکند این نیست که نام این نوجوان اکرونی در کنار بزرگانی چون جردن، ملون، برایانت و عبدالجبار امده. شگفت انگیز این است که لبران جیمز در فصل نوزدهم از همه بزرگان تاریخ در امتیاز اوری بهتر است و این طوفان را سر باز ایستادن نیست. ما شاهد نوشته شدن فصلی از تاریخ هستیم که شاید چند دهه طول بکشد تا کسی پیدا شود که توان نزدیک شدن به این عملکرد درخشان را داشته باشد.
درامد ناشی از بلیط فروشی به تماشاگران برای تماشای بازی های ان بی ای یکی از منابع مهم درآمد تیم های بسکتبال ان بی ای است و تیم ها انرژی و دقت بسیاری زیاد برای بازاریابی، تعیین قیمت صحیح و ارایه بلیط به طرفداران صرف می کنند. استادیوم های استاندارد ان بی ای بین شانزده تا بیست هزار نفر جا دارد . استادیوم تیم شیکاگو بولز بیشترین تماشاگر و استادیوم نیواورلینز کمترین جای نشستن را دارد.
یانیس دیشب قهرمان ان بی ای شد و فهرست افتخارات تکمیل شد. ال استار، کاپیتان ال استار، ام وی پی فصل عادی (دوبار)، بازیکن دفاعی سال، قهرمان و ب ارزش ترین بازیکن فینال. کسی را نمیشناسم که یانیس را دوست نداشته باشد. اما علاقه ما به یانیس بیشتر از اینکه بخاطر بازی او باشد بخاطر داستان زندگی اوست. داستان کودکی که ده دوازده سال پیش در خیابان دستفروشی میکرد اکنون قهرمان جهان است. این داستان قلب هر شنونده ای را گرم میکند. چرا؟ چون به ما نشان میدهد در دنیا عدالت وجود دارد، به ما نشان میدهد اگر تلاش کنی بالا میروی، مهم نیست از کجا آمدی. توهم «عدالت» در کار دنیا دقیقا همان چیزی است که همه به دنبال شواهد آن هستیم تا آرامش بگیریم. توهم اینکه موقعیت موفقیت در دنیا برای همه به صورت عادلانه وجود دارد، اینکه کار دنیا حساب و کتاب دارد و مسیر برای همه باز است داروی مخدری است که همه به آن نیاز داریم.
ولی واقعیت چیز دیگری است. در کار دنیا عدالتی وجود ندارد. زندگی مجموعه ای از رویدادهای اتفاقی است که در بسیاری از آنها ما نقشی نداریم ولی آنها مسیر زندگی ما را تعیین میکنند. موفقیت و عدم موفقیت (با استاندارد فعلی) ما توسط این رویدادهای تعریف میشود. اینکه خروجی این رویداد اتفاقی چه تاثیری روی مسیر ما میگذارد و ما چگونه با آن تغییر روبرو میشویم تعیین کننده رویداد اتفاقی بعدی است. تنها تاثیر ما اینست که رویداد اتفاقی بعدی در زندگی ما چه باشد.
اگر یانیس به جای متولد شدن در یونان در ایران متولد شده بود، اگر یانیس در کشوری رشد کرده بود جنگ داخلی بود (محل تولد پدرش)، اگر یانیس در هفده سالگی توسط امریکای ها دیده نشده بود، اگر یانیس در نوزده سالگی ده سانت رشد نمیکرد، اگر برادر بزرگ یانیس همراه او نبود، اگر امسال همه ابر ستاره های لیگ مصدوم نشده بودند، اگر پای دورنت دو سانت روی خط سه امتیازی نبود.... همه این «اگر» که یانیس که در آن هیچ تاثیری نداشت مسیر زندگی این جوان را تعیین کرد و به اینجا رسیدیم که اکنون در مورد قهرمانی این جوان یونانی صحبتی در میان نبود.
اما در همین دنیای بی حساب و کتاب و تصادفی یک چیز قطعی است و آنهم در اختیار ماست، اگر تلاش نکنیم هیچ کدام از این رویدادهای اتفاقی در رسیدن ما به موفقیت موثر نخواهد بود. اگر خودمان را در مسیر رویدادهایی که بطور بالقوه خروجی مثبت دارند قرار ندهیم هیچ اتفاقی که منجر به موفقیت شود برای ما رخ نمیدهد. دنیا عادل نیست اما میتوان با بند بازی بین طناب های اتفاق به سمت موفقیت حرکت کرد. زندگی بازی کردن با درصدها و احتمالات است.
ترجمه فارسی کتاب نیک نرس، سر مربی تیم رپتورز، بطور مجانی در اختیار دوستداران بسکتبال قرار میدهم. از دگمه زیر برای دسترسی به لینک مطالعه و . دریافت فایل پی دی این کتاب در این پست استفاده کنید.
لیگ هر سال در ابتدای فصل از مدیران تیم های ان بی ای در مورد فصل پیش رو نظر سنجی انجام میدهد و این نتیجه نظر سنجی امسال است:
- قهرمان لیگ: لیکرز
- ام وی پی: یانیس
- اگر امروز تیم درست کنی کدام بازیکن نفر اول است؟ یانیس
- کدام بازیکن اعمال بیشترین تغییرات را به مربی تیم مقابل اجبار میکنند: جیمز هاردن
- کدام بازیکن امسال خواهد ترکاند: شی گلجس الکساندر
- بهترین پوینت گارد: استفن کری
- بهترین شوتینگ گارد: جیمز هاردن
- بهترین اسمال فوروارد: قبله عالم
- بهترین پاور فوروارد: یانیس
- بهترین سنتر: نیکولا یوکیج
- مدافع سال: یانیس
- بهترین بازیکن خارجی: یانیس
- تیمی که بهترین تبادلات را داشت: لیکرز
- کدام جابجایی بیشترین تاثیر را خواهد داشت: کریس پال به فینیکس
- کدام بازیکن بیشتر کم توجهی شده: سرج ایباکا
- کدام جابجایی کف شما را برید: گوردون هی وارد به شارلوت
- بازیکن تازه وارد سال: لملو بال
- کدام بازیکن تازه وارد امسال پنج سال دیگر بهترین خواهد بود: جیمز وایزمن
- کدام بازیکن تازه وارد نسبت به جایگاهش بهترین است: تایریس هلیبرتون
- مربی سال: اریک اسپولسترا (میامی)
- کدام مربی انگیز دهنده ترین است: اریک اسپولسترا
- کدام مربی بهترین تغییرات حین بازی را اجرا میکند: اریک اسپولسترا
- کدام مربی جدید یا جابجا شده بیشترین تاثیر را خواهد داشت: استیو نش
- کمک مربی سال: مایک دی انتونی
- کدام بازیکن فعال حاضر بهترین مربی در اینده خواهد شد: کریس پال
- کدام تیم بهترین هسته جوان را دارد: نیواورلینز
- بهترین پاس دهنده: قبله عالم
- کدام بازیکن سر سخت ترین است: استیون ادمز
- کدام بازیکن همه کاره ترین است: لبران جیمز
- شوت مرگ و زندگی اخر بازی را به چه کسی میدهید: دیمین لیلارد (لبران جیمز در این زمینه صفر رای اورد)
- بزرگترین چالش دوران کرونا: سفر تیم ها تحت پروتکل بهداشتی
پس از قهرمانی اول عواملی در تیم از نقش خودشان در کسب قهرمانی راضی نیستند. عده ای پول بیشتر میخواهند، عده دیگری دقیقه بیشتر و نقش بزرگتر - \
برای رسیدن به قهرمانی تیم باید گرسنه باشد و انگیزه داشته باشند. وقتی تیم قهرمان شد دوباره گرسنه شدن و انگیزه دار شدن ساده نیست. وقتی پیروزی دیگر چیز جدیدی نیست انگیزه عوض میشود -
بسیاری از قهرمانان بر این باورند که قهرمانی اول خودش باعث کسب قهرمانی های دیگر میشود. چنین چیزی بینهایت غلط است -
وقتی تیمی قهرمان میشود مستقیما در وسط هدف تیم های دیگر مدعی قرار میگیرد. اینبار همه تیم ها برای این برنامه ریزی میکنند که تیم قهرمان را پایین بکشند. ساختار تیمشان بر اساسی میریزند که قهرمان را نابود کنند -
وقتی تیم قهرمان شده نقشه راه قهرمانی اش برای بقیه لو میرود. اکنون همه تیمها به اندازه کافی اطلاعات دارند که تیم قهرمان چه برنامه ای دارد -
مهم نیست چطوری حساب کنید دوایت هاوارد اکنون قهرمان است. زمانی دوایت هاوارد را به عنوان مسموم کننده ترین بازیکن لیگ لقب داده بودند. هاوارد کسی بود که در اوج کوبی برایانت او را از شهر بیرون کرد، جیمز هاردن نتوانست با او کنار بیاید،در زادگاهش اتلانتا پس از یک فصل اخراج شد، در شارلوت رسما از لیگ بیرون انداخته شد. اما لبران جیمز او را زیر و پرو بال گرفت. به او نقش داد و از او برای قهرمانی استفاده کرد.
لبران در میامی کریس اندرسون (بردمن) را زیر پرو بال گرفت. کسی که بدلیل استفاده از داروهای غیر مجاز از ان بی ای اخراج شده بود و حتی پرونده قضایی سو استفاده جنسی از کودکان داشت (که بعدا معلوم شد پاپوش بوده). هیچ کسی حاضر نبود حتی اسم اندرسون را بیاورد. لبران جیمز و میامی هیت از او یک شهروند نمونه ساخت، در تیم به او نقش داد و یک حلقه قهرمانی به دستش کرد.
در کلیولند لبران جیمز شروع به مرمت ساختمانی کلنگی به نام جی ار اسمیت کرد. جی ار اسمیتی که رسما (به همراه ایمان شامپرت) از نیویورک بیرون انداخته شد. بازیکنی که از نظر سطح هوش بسکتبال و انتخاب نوع شوت همیشه مایه خنده لیگ بود. بازیکنی که بخاطر مسخره بازی های بی سابقه اش (بازکردن بند کفش حریف هنگام ریباند برای پنالتی)رسما دلقک لیگ بود. لبران جیمز به او نقش داد، از او خروجی خواست و او را در کلیولند قهرمان کرد.
این توانایی بالابردن دیگران قدرت جادویی لبران جیمز است. لبران جیمز اثبات کرد میتواند از هر کسی قهرمان بسازد، حتی کسانی که لیگ از انها امید بریده و انها را به عنوان عامل مخرب شناسایی کرده. نام مایکل جوردن بدلیل رقابت و شکست دادن نامهای پر اوازه ای چون ملون، استاکتون، تامس، بارکلی در تاریخ میدرخشد، اما نام لبران جیمز بخاطر بالابردن هم تیمی های چون اندرسون، هاوارد و اسمیت همیشه در پیشانی ورزش بسکتبال خواهد بود. لبران جیمز بزرگترین اسانسور ورزشکاران جهان است. لبران جیمز عالی مقام ترین کلنگی ساز تاریخ بسکتبال است.
حکایت شده پی جی تاکر بازیکن هیوستن دو هزارو دویست جفت کفش ورزشی دارد. سال گذشته او دویست هزار دلار خرج فشن جات کفش ورزشی اش کرد. هفته گذشته تاکر سفارش داد برایش یک جفت نایکی ایر جوردن دو بدوزند که از جنس چرم بکار رفته در کابین رولزوریس کالنن او باشد! ایا میدانستید این مقدار مایه تیله ای که پی جی تاکر و دیگر بازیکنان ان بی ای خرج میکند مدیون اسکار رابرتسون است؟
اسکار رابرتسون یکی از اسطورهای بسکتبال ان بی ای است. او بین سالهای شصت تا هفتاد و چهار میلادی در ان بی ای بازی کرد. یکبار قهرمان شد یکبار ام وی پی دوازده بار ال استار و اولین بشری است که توانست در یک فصل متوسط تریپل دابل کند. اما همه این دستاوردهای داخل زمین رابرتسون - معروف به اوی کبیر (د بیگ او)- با انچه بیرون از زمین کسب کرد قابل قیاس نیست.
در گذشته در ان بی ای رسم این بود که وقتی بازیکنی از دانشگاه به تیمی درفت میشد تا اخر عمر ان بازیکن حق قرارداد بستن با او متعلق به همان تیمی بود که او را درفت کرده! چیزی به نام بازیکن ازاد نا محدود مثل امروز وجود نداشت. تیم ها از یک بازیکن تا جایی که دلشان میخواست استفاده میکردند، هر چقدر دلشان میخواست به او پول میدانند و اگر بازیکن از مقدار پولش راضی نبود او را مثل تفاله بیرون می انداختند چون هیچ تیمی حق عقد قرارداد با او را نداشت از ان بی ای بیرون میرفت. اگر تیمی بازیکنی را به تیم دیگر میفرستاد حق استفاده از ان بازیکن تا اخر عمر به تیم دیگر منتقل میشد و دوباره همین وضع. تیم ها با بازیکنان مثل برده برخورد میکردند. در دهه چهل و پنجاه بسیاری از بازیکنان ان بی ای برای خرج روزمره شغل دوم داشتند. اسکار رابرتسون که از این وضع کلافه بود در سال هفتاد ان بی ای را به دادگاه عالی امریکا کشید و این لیگ را به متهم به شکستن قانون ضد تراست کرد. قانون ضد تراست یکی از مهمترین قوانین تجاری در امریکاست. اسکار رابرتسون ادعا کرد تیم های ان بی ای به عنوان کسب و کارهای مستقل و لیگ به عنوان یک تراست متشکل از این کسب و کارها دست به یکی کردند تا رقابت در بازار کسب بازیکن را از بین ببرند و بهای بازیکنان را بطور مصنوعی پایین نگهدارند. دعوای قانونی رابرتسون با لیگ ان بی ای شش سال طول کشید و نهایتا دادگاه عالی امریکا در سال هفتاد و شش به نفع رابرتسون رای داد و ان بی ای را مجبور به ایجاد قانون بازیکن ازاد یا فری اجنسی کرد. طبق این قانون پس از گذشت دوران مشخصی هر بازیکن که در تیمی درفت شده است بازیکن ازاد تلقی میشود و با هر قیمتی که دلش بخواهد میتواند به هر تیمی که دلش بخواهد برود. پیروزی قانونی رابرتسون در فصل بعد از اعلام این حکم باعث افزایش هفتاد درصد متوسط دستمزد در ان بی ای شد و از انجا سیر صعودی گذاشت. تیم ها برای رقابت جهت کسب بازیکنان خوب قیمت های پیشنهادی را بالا و بالا تر بردند و اینگونه شد که اکنون بازیکنان ان بی ای مثل شاهان و سلاطین زندگی مجلل دارند.
غم انگیز ماجرا این بود که دوران بازیگری رابرتسون دو سال قبل از رای دادگاه خاتمه یافت و خود او هرگز از مزایای شکایتش سود نبرد. پس از رای دادگاه به نفع رابرتسون مالکان سفید پوست تیم های ان بی ای و کمسیونر ان بی ای از او کینه به دل گرفتند و او را بایکوت کردند. با اینکه رابرتسون که یکی از بزرگترین بازیکنان تاریخ است هرگز به عنوان مربی یا مدیر هیچ تیمی در لیگ راه داده نشد. رابرتسون در سال هزارو نهصد هشتاد به تالار مشاهیر پیوست که خاری در چشم مالکان ان بی ای شد. تا امروز ان بی ای از این کینه توزی و تبعیض از رابرتسون عذر خواهی نکرد.
این قوانین نانوشته ایست که هر بازیکن جدید به ان بی ای باید بیاموزد و اگر نیاموزد به او خواهند اموخت. چند تا از این قوانین خاص ان بی ای است ولی بقیه را شما هم -در هر حدی باشید- میتوانید رعایت کنید.
قانون اول: به فضای خصوصی هم تیمی هایتان احترام بگذارید
بازیکنان بسکتبال ادمهای گنده ای هستند و کابین و کمد اختصاصی هر بازیکن کوچک و است. خصوصا در خانه حریف ممکن است کمد های اختصاصی در رختکن ها کوچکتر هم باشد. پس وقتی در حال عوض کردن لباس هستید لوازم تان را در فضای بازیکن کناری ولو نکنید. اگر اسپری زیر بغل تان را جا گذاشته اید از کمد بغلی بر ندارید. وقتی کارتان تمام شد شورت و کرست تان را این ور ان ور ولو نکنید. همه چیز را مثل روز اول بگذارید سر جاش.
قانون دوم: رعایت بهداشت
این یکی مهمترین قانون است. بازیکنانی هستند که وقتی وارد ان بی ای میشوند فکر میکنند دوش گرفتن و استفاده از محصولات ضد عرق اختیاری است. مارکیف موریس در مورد یکی از بازیکنان تازه وارد فینیکس میگفت که او اعتقادی به استفاده از اسپری یا رول ضد عرق نداشت ، من بهش گفتم مرتیکه شاش خالی (چیزی که موریس گفت خیلی بد تر بود) من حالم بهم میخوره ادم بد بو را دفاع کنم. او به خاطر اورد که یکبار مجبور شد بره داروخانه یک سری محصولات بهداشتی بخره و بزاره روی کمد اون بازیکن بد بو.
یه سری بازیکن هم هستند که موقع دوش گربه شور میکنند. ادم گنده که با گربه شور تمیز نمیشه اخه. وقت بگذارید و کامل و صحیح دوش بگیرید.
قانون سوم: وضعیت پوشش در رختکن
در ان بی ای در رختکن عرف نیست که بازیکنان عضو شریفشان را بیرون بیندازند و رژه بروند. اینجاست که برخی بازیکنان بین المللی (خصوصا اروپایی ها) با دیدن فرهنگ پوشیده امریکایی ها جا میخورند. یکی از قدیمی های لیگ گفت: یکبار یک بازیکن خارجی با شورت یقه هفت ( مدل شورت های بیکینی خانم ها) که نخ در بهشت هم داشت (شورت هایی که پشت ان بصورت نخ لای لمبه ها قرار میگیرد) وسط رختکن میچرخید. ما بهش گفتم: اوهوی عامو! برو یک شورت ادم حسابی از این پاچه دار ها بخر...اخه ما چه چوپ تری فروختیم که باید عبول تو توی دماغمون باشه.
قانون چهارم: کفش های اختصاصی بازیکنان
خیلی از بازیکنان ان بی ای کفش های اختصاصی بازیکنان دیگر را میپوشند. مثلا خیلی ها بدلیل راحتی کفش های اختصاصی کایری و پال جرج کفش های انها را استفاده میکنند. اما قانون نانوشته در ان بی ای اینست حتی اگر تمام سال بازیکنی کفش های لبران جیمز را میپوشید ، شبی که تیمش در برابر لبران جیمز بازی میکند به هیچ وجه نباید کفش او را بپوشد و باید کفش دیگری که نام بازیکن تیم حریف روی ان نیست را بپوشد.
قانون پنجم: حلقه اعتماد را نشکنید
وقتی بازیکنان در رختکن، پشت درهای بسته و بدور از رسانه های ، مربیان، خانواده، پرسنل تیم،
گپ میزنند بحث از هر موضوعی ازاد است. از شایعات لیگ بگیر تا کی ترتیب کی را میده و حتی سیاست گفته میشود. قانون اینست که انچه در رختکن گفته میشود همانجا در رختکن هم چال میشود.
قانون ششم: وسایل ضبط صدا و تصویر ممنوع
حرفهای رختکن باید رختکن بماند. این روزها که ضبط صدا وتصویر راحت تر از هر زمانی است از همیشه مهمتر است که هیچ بازیکنی صدایی یا تصویری از رختکن، هنگامی که در ها بسته شد، ضبط نکند. بعضی وقت ها که میبیند بازیکنان تصاویری از رختکن در اینستاگرم میگذارند این تصاویری است که به دقت دستچین و بررسی شده. چند سال پیش گارد لیکرز یواشکی صدای هم تیمی اش را ضبط کرد و قضیه به ضرر او لو رفت.
قانون هفتم: وظایف بازیکن تازه وارد
در ان بی ای رسم است که بازیکن تازه وارد کارهایی را انجام دهد که بازیکنان دیگر انجام نمیدهند. پشت این رسم هم منطقی وجود دارد. مثلا بازیکنان تازه وارد هنگام مسابقه و تمرین باید حوله بازیکنان قدیمی را جمع کنند، برای تیم قهوه و شیرینی بخرند، در هواپیما برای همه غذا بیاورند. بعضی از تیم ها بازیکنان تازه وارد را اجبار میکنند که کوله پشتی های بچگانه به دوش بیندازند. بازیکنان تازه وارد همیشه اخر از همه دوش میگیرند.
قانون هشتم: احترام قدیمی های تیم را بجا بیاورید
بازیکنان جوان و تازه وارد باید نشان دهند جایگاه دیگران را در تیم درک میکنند. و این درک از جایگاه قدیمی های تیم و لیگ شروع میشود. در خیلی از تیم ها حتی توصیه میشود بازیکنان تازه وارد روی حرف بازیکن های قدیمی حرف نزنند. شوخی کردن تازه وارد ها با قدیمی ها از سوتی های کلاسیک است.
قانون نهم: با پرسنل تیم احترام بگذاریم
خیلی مواقع بازیکنان تنها ادمهای داخل رختکن نیستند. پرسنل تیم هم در رختکن حضور دارند. کسانی چون تراپیست ها، مدیر لوازم، پرسنل روابط عمومی مداوم در رختکن حضور دارند. اینکه شما به عنوان بازیکن یک میلیونر هستید و ادم مهم باشگاه نباید باعث شود با انها که کارمندان عادی هستند با عتاب حرف بزنید. با انها چون افراد خانواده رفتار کنید، انگار انها هم جز فهرست بازیکنان تیم هستند.
مستقل از اینکه بازیکن در چه سنی و از چه مسیری به ان بی ای رسیده هر بازیکن تا اخر عمر ورزشی اش نیاز به تمرین مهارت جدید، بهبود مهارت های فعلی و تصحیح مشکلات فنی اش دارد. وظیفه این بهبود بر گردن بازیکن است اما در این میان مربیان «بهبود مهارت» کمک بزرگی هستند.
این مربیان چطوری کار میکنند؟
به لحاظ نوع کاری سه نوع مربی بهبود مهارت داریم. مربیانی که در خدمت یک تیم هستند و فقط کارشان بهبود مهارت بازیکنان ان تیم است، مربیانی که بطور ازاد و شخصی فعالیت میکنند و هر بازیکنی که خدمات انها را به کار گیرد اموزد میدهند و نهایتا مربیانی که بطور سنتی مربی نیستند اما بخاطر مهارت در یک یا چند حرکت بازیکنان ان بی ای از انها کمک میگیرند. از این دسته میتوان به بازیکنان بازنشسته ان بی ای نظیر حکیم اولاجوان اشاره کرد که بسیاری از بازیکنان ان بی ای در تابستان برای بهبود حرکات پا و زیر حلقه به او مراجعه میکنند.
چرا یک بازیکن ان بی ای نیاز به بهبود مهارت دارد؟
دلایل بهبود مهارت فراوان است. موارد زیر فقط چند تا از این دلایل است:
- بازیکن تازه وارد درمیبابد شوت یا لی اپش در حد رقابت در لیگ نیست
- بازیکن با تجربه بدلیل مصدومیت نیاز دارد مهارت جدیدی به مهارت هایش بیفزاید
- بازیکن سابقه داری که قبلا فوروارد بازی میکرد اکنون میخواهد مهارت های گارد را بیاموزد
- بازیکنی قد بلندی که زیر حلقه کار میکرد در تابستان میخواهد شوت دور را به مهارتش بیفزاید
- بازیکنی که شوت پنالتی درصد پایینی دارد از سوی تیم به چالش کشیده شده تا درصد پنالتی است را بهبود دهد.
- بازیکنی که در تابستان عضله اضافه کرده است اکنون نیاز دارد مهارت های اصل اش را با قابلیت های بدنی جدیدش کالیبره کند
- بازیکنی که به زودی بازیکن ازاد میشود میخواهد از طریق بهبود امار فنی ارزش مالی خود را در بازار افزایش دهد.
ایا مربیان بهبود مهارت مختلفی وجود دارد؟
به تناسب سطح کار مربیان بهبود مهارت میتوانند در شاخه ها عمومی یا تخصصی کار کنند. بسیاری از تیم های ان بی ای مربیان تخصصی شوت، بال هندلینگ و اماده گی بدنی دارند. مربیانی هم هستند که ممکن است مربی تخصصی بسکتبال نباشند اما بدلیل نیاز ویژه از انها کمک گرفته شود. در این میان مربیان دو میدانی و ورزشهای ده گانه بین بسکتبالیست های ان بی ای بسیار طرفدار دارند.
چه کسی دستمزد مربیان بهبود مهارت را پرداخت میکند؟
مربیان بهبود مهارت که از سوی تیم ها استخدام شده اند حقوق بگیر تیم هستند اما دستمزد مربیان شخصی عموما از سوی بازیکنان پرداخت میشود. مواردی هم هست که تیم ها بدلیل نیاز فوق تخصصی به مربی بیرون از تیم روی میاورند که در این موارد دستمزد انها از سوی تیم یا بازیکن یا ترکیبی پرداخت میشود.
مربیان بهبود مهارت از کجا میایند؟
بسیاری از این مربیان کسانی هستند که قبلا در رده ای اماتوری، حرفه ای و نیمه حرفه های در جاهای دیگر بسکتبالیست بودند. مربیانی هم هستند که قبلا بسکتبالیست خیابانی بودند. این مربیان عموما تحصیلات دانشگاهی مرتبط دارند و بطور نزدیک با دانشگاه ها و لیگ های حرفه های امریکا کار میکنند.
تیم کلیولند کولیرز مثل فرنچایزهای مشهوری چون باستن، لیکرز و سن انتونیو شخصیت و فرهنگی که مستقل از بازیکنانش باشد نداشت. کلیولند در پانزده سال گذشته با بازیکنی دبیرستانی که در سال 2003 درفت کردند تعریف شد و دیشب با همین بازیکن هم خاتمه یافت. پروژه کلیولند در دو مرحله 2003 تا 2010 و از 2014 تا 2018 قابل بررسی است.
با پا به صحنه گذاشتن لبرون جیمز به لیگ کلیولند که از 1998 به بعد نتوانسته بود پلی اف راه یابد بار دیگر در شرق مطرح شد و در فصل 2005 به مرحله دوم پلی اف راه یافت و تا به قهرمان لیگ دیترویت پیستونز ببازد. در فصل بعد به مدد لبرون جیمز جوان این تیم تا فینال جلو رفت ولی در برابر اسپرز جارو شد. در سه فصل بعد هم کلیولند در مراحل مختلف پلی اف بالا امد اما نتوانست از شرق خارج شود.
در سال دو هزار و ده با خاتمه قرارداد لبرون جیمز این بازیکن در پر سرو صدا ترین جابجایی دهه های اخیر در ان بی ای به میامی هیت پیوست و دوران تاریک کلیولند اغاز شد. در چهار سالی که لبرون جیمز از کیلولند دور بود علیرغم دریافت سه درفت شماره یک ان بی ای را کشید این تیم هرگز نتوانست در کنفرانس شرق حتی به پلی اف برسد.
بخش دوم پروژه کلیولند کولیرز هنگامی اغاز شد که لبرون جیمز میدان دیده با دو قهرمانی در کولبارش تصمیم گرفت به زادگاهش برگردد و دوباره پس از خاتمه قراردادش با میامی هیت گرمای میامی را رها کرد و سرمای زادگاهش ، کلیولند را انتخاب کرد تا شکوهمند ترین دوران فرنچایرز کلیولند را رقم بزند.
لبرون جیمز که هنگام بازگشت به زادگاهش در سال 2014 به مردم شهرش که هرگز رنگ جام قهرمانی را ندیده بودند قول قهرمان داد. لبرون جیمز که در میامی اموخته بود که میتوان تنهایی حتی تا فینال هم امد اما تنهایی قهرمان شدن عملی نیست اینبار حضور دوباره اش در کلیولند را منوط به تمدید قرارداد ستاره جوان تیم، کایری اروینگ، و جذب یک ستاره پست چهار مثل کوین لاو دانست. انچه او در ذهنش بودن بازسازی ساختاری مشابه میامی هیت برای پایه ریزی قهرمانی بود. این تیم تازه تشکیل شد که تقریبا همه بازیکنانش جدید بود و مربی تازه کاری که برای اولین بار در عمرش در ان بی ای مربیگری میگرد به شکل معجزه اسایی در همان سال اول به فینال ان بی ای رفت و در برابر ابرقدرت غرب ، گلدن استیت ، قرار گرفت. کایری اروینگ و کوین لاو در مراحل مختلف پلی اف مصدوم شده بودند و لبرون جیمز ناچار شد با عده ای بازیکن نقش باز با گلدن استیت رقابت کند. او توانست با همان چند بازیکن گمنام دوبازی از گلدن استیت بگیرد و نهایتا مقلوب شد.
سال دوم حضور دوباره لبرون جیمز در کلیولند طوفانی ترین فصل در تاریخ این فرنچایز و این شهر بود. لبرون جیمز ، کایری اروینگ و کوین لاو برای بار دوم پیاپی تیم های شرق را در هم کوبیدند و در برابر گلدن استیت در فینال در چهار بازی اول ه بازی باختند. کار به نظر تمام شده میامد ولی معجزه لبرون جیمز باعث شد کلیولند سه بازی پیاپی از جمله بازی اخر در خانه حریف را ببرند و برای اولین بار قهرمان شوند. در تاریخ ان بی ای بازیکنان زیادی بودند که در دو تیم مختلف قهرمان شدند اما تنها کریم عبدالجبار و شکیل اونیل بودند که بازیکنان کلیدی دو پیروزی در هر دو تیم بودند. اکنون نام لبرون جیمز در کنار نام این دو اسطوره ثبت شد.
فصل سوم در حالی شروع شد که هر نتیجه دیگر به غیر از قهرمانی برای کلیولند شکست محصوب میشد. گلدن استیت که زخ خورده بود با اینکه با اتکا به رکورد فصل عادی بهترین تیم تاریخ بود اما توانست دومین بهترین بازیکن جهان ، کوین دورنت، را نیز به سه ال استار دیگرش بیفراید. کلیولند در این فصل هم مثل در پلی اف مثل غلطک از روی تیم های شرق رد شد اما در برابر گلدن استیت بهبود یافته تا مرز جارو شدن جلو رفت و دستش از قهرمانی کوتاه ماند.
فصل چهارم ، و اخرین سال قرارداد لبرون جیمز، در حالی شروع شد که تیم بار دیگر یک مربی تازه کار داشت؛ ستاره تیم کایری اروینگ به باستن رفته بود، نیمکت تیم پر شده بود از بازیکنان پیر و مصدوم. در نیم فصل کلیولند نیمی از تیم را به تیم های دیگر فرستاد و شش بازیکن جدید از دو تیم وارد کرد. با اینکه وضعیت کلیولند در بسیار اشوب شده بود اما فصل را با تعداد پیروزی هایی نزدیک به فصل قبل اغاز کردند.
انتظار همه این بود که کلیولند مثل سال قبل با جارو کردن همه تیم های شرق به فینال راه یابد اما در همان قدم اول تیم چغر ایندیانا لبرون جیمز و یارانش را به بازی هفتم کشید و تنها بازی فوق بشری لبرون جیمز بود انها را به دور دوم پلی اف رهنمون شد. در دور دوم کلیولند در برابر صدر نشین شرق، تورنتو قرار گرفت ولی تورنتو در برابر بازی افسانه ای لبرون جیمز قالب تهی کرد و در چهار بازی پیاپی حذف شد. در این مرحله بارقه ای از امید جهت همراهی بازیکنان دیگر تیم دیده شد که امید این را میداد در فینال شرق این تیم بتواند از سد سلتیکس عبور کند. اما خدای بسکتبال مشیت کرد کلیولند از سلتیکس عبور کند و برای بار چونتوی چهارم متوالی در فینال با گلدن آستیت روبرو شود که نهایتا در چهار شکست متوالی جارو شد.
اکنون که لبرون جیمز بطور رسمی جز بازیکنان کلیولند نیست این باشگاه که تمام داشته هایش در او خلاصه میشد در استانه دوران تاریک دیگری قرار دارد که انتهایی برایش متصور نیستم. اینکه این باشگاه توان این را داشته باشد که تغییرات اساسی در مهره های تیم شرایط را برای ماندن پادشاه بسکتبال فراهم کند بسیار بعید است. روز یکم ماه جولای امسال که لبرون جیمز بطور رسمی بازیکن ازاد است و مجاز است با دیگر تیمها قرارداد ببندند . جابجایی او به هر تیم دیگر میتواند تغییری مهم در موازنه قدرت در کل لیگ باشد.
سوال: مرکز بازبینی ان بی ای کجاست و کارش چیست؟
جواب: مرکز بازبینی ویدیویی ان بی ای در سال دو هزارو سیزده تاسیس شد و از فصل چهارده-پانزده رسما اغاز به کار کرد. این مرکز در شهر سکاکس در نیوجرزی، نزدیک به دفتر مرکز لیگ، است. شهر سکاکس به این دلیل انتخاب شد که هم نزدیک دفتر اصلی لیگ است و هم نزدیک به بزرگترین سرور های ساحل غربی که به وال استریت سرویس میدهند است. این مرکز با خطوط انحصاری ارتباطی به هر بیست و نه استادیوم ان بی ای در امریکا و کانادا متصل است. مرکز بازبینی هفده اپراتور و بیست ایستگاه کاری دارد و همزمان میتواند پانزده رویداد مختلف را بررسی کند. هدف این مرکز پشتیبانی از تصمیم داوران ان بی در طول فصل عادی و پلی اف است.
سوال: ایا مربیان میتوانند درخواست بازبینی کنند؟
.جواب :خیر. در ان بی ای داوران هستند که بر اساس شروط پانزده گانه میتوانند درخواست بازبینی بدهند.
سوال: شروط پانزده گانه بازبینی ویدیویی چیست؟
جواب: داور میتواند برای حصول اطمینان حکم صادره در شرایط زیر درخواست بازبینی بدهد. یک) ایا توپ گل شده در پایان هر کوارتر در زمان قانونی بازی بوده یا زمان خاتمه یافته؟ دو) ایا خطای رخ داده شده در پایان هر کوارتر در زمان قانونی بازی بود یا بازی خاتمه یافته بود؟ سه ) هنگامی که بازیکنان دعوا میکنند تا بررسی کنند کی زد و کی خورد. چهار) در هر زمان در طول بازی برای تعیین خطای فلگرنت از خطای عادی. پنچ) زمانی که داوران در انتهای هر کوارتر تصور میکنند ساعت بیست و چهار ثانیه خراب یا اشتباه است. شش) هنگامی که روی شوت زن خطا میشود برای اینکه تعیین کنند شوت زن پشت سه بود یا نه؟ هفت) خطای پا رو خط برای اوت در دو دقیق اخر بازی و دو دقیقه وقت اضافه هشت) برای تعیین اینکه توپ قبل یا بعد از خاتمه بیست و چهار ثانیه گل شد نه) هنگامی که داور در مورد خطای کلیر پث یا خطای دفاع روی گل مفت مطمن نیست ده) وقتی بازی خر تو خر میشود و داور مطمن نیست کدام بازیکن باید پنالتی بزند یازده)هنگامی که داور مطمن نیست توپ حلقه را لمس کرده یا نه تا بیست و چهار ثانیه تمدید شود دوازده) در موقعیت شارژ و خطای بلوک برای اینکه تعیین کنند ایا مدافع داخل یا خارج از نیم دایره شارژ ممنوع بود یا نه سیزده) در دو دقیقه پایانی بازی برای تعیین گل تندینگ چهارده) برای تعیین خطاهی دور از توپ پانزده) هنگامی که داوران مطمن نیستند تعداد بازیکنان داخل زمین کم یا زیاد است.
سوال: بازبینی چقدر طول میکشد؟
جواب: طبق قانون بازبینی نباید بیشتر از دو دقیقه طول بکشد. در مواردی که درگیری در زمین رخ داده یا بازی منجر به اخراج یک یا چند بازیکن است ممکن است فرایند بازبینی طول بکشد.
سوال: هنگام بازبینی چه کسی تصمیم میگیرد داور زمین یا داور مرکز بازبینی؟
جواب: تنها داور زمین حق درخواست بازبینی را دارد. اما وقتی بازبینی انجام میشود این داور مرکز بازبینی است که حکم صادر میکند و داور زمین مسول اعلام حکم است. داور زمین و داور مرکز بازبینی از طریق مانیتور کنار زمین و میکروفون و هدفون با هم گفتگو میکنند. تنها در موارد خطای غیر ورزشی و زد خورد در زمین این داور زمین است که پس از بازبینی حکم صادر میکند.
سوال: اگر ارتباط سالن با مرکز بازبینی قطع بشه چی؟
جواب: داوران حق دارند از امکانات شبکه های تلویویزنی حاضر در زمین استفاده کنند و حکم صادر کن.
شانزده دسامبر ۲۰۰۶ در مدیسون اسکویر گاردن نیویورک نیکس میزبان دنور ناگتس بود. دنوری که هنوز کارملو جوان و جی ار اسمیت در ان بازی میکردند. بازی های ان روز فیزیکی تر از امروز بود اما تا دقایق اخر برخورد ویژه ای رخ نداد. تنها اتفاق عجیب این بود جرج کارل، مربی دنور، با اینکه تیمش در فاصله دو دقیقه به پایان بازی بیست امتیاز جلو بود هنوز شروع کننده ها را در زمین نگهداشته بود. در فاصله یک دقیقه و بیست ثانیه به پایان بازی جی ار اسمیت توپ را در فست برک دریافت کرد. اینجا بود که ماردی کالینز با خطای غیر ورزشی او متوقف کرد و جی ار اسمیت به بیرون زمین پرت شد. بلافاصله بلند شد و رفت توی صورت کالینز ولی کالینز فقط سینه سپر کرد و رو در روی اسمیت ایستاد. اینجا بود که ناگهان نیت رابینسون، بازیکن صد و هفتاد سانتی نیویورک و سه بار قهرمان دانک ان بی ای، با مشت و لگد رفت توی شکم جی ار اسمیت و ناگهان دنیا زیر و رو شد.
لحظه ای بعد هر ده بازیکن داخل زمین، مربیان و کادر تیم ها و حتی بعضی بازیکنان ذخیره در زمین با هم درگیر شدند.
نتیجه این صحنه اخراج تمام بازیکنان دو تیم بود که در ان بی ای بسیار نادر است ده بازیکن داخل زمین اخراج شوند. پس از این بازی ان بی ای سنگین ترین جریمه تاریخ، بعد از رویداد بین تیم های دیترویت - ایندیانا، برای این تیم ها برید
بازیکنان نیویورک مجموعا بیست یک بازی و بازیکنان دنور بیست شش بازی بدون حقوق محروم شدند. کارملو ششصد هزار دلار از دست داد. ان بی ای اما مربیان دو تیم را جریمه نکرد اما بسیاری معتقد بودند اتش این قضیه زیر سر سرمربی نیویورک ایزیا تامس، اسطوره دیترویت و سر دسته تیم معروف پسران بد دیترویت، بود. ایزیا تامس در دقایق پایانی به کارملو انتونی بازیکن تیم دنور هشدار داد که در دیگر وارد سه ثانیه تیمش نشود. تامس معتقد بود اینکه دنور با اینکه بیست امتیاز جلو است ولی هنوز با تمام قدرت شروع کنندها در زمین نگهداشته نوعی بی احترامی به نیویورک است.
اینکه ایزیا تامس این اتش را راه انداخت هرگز اثبات نشد اما هفته پیش در مصاحبه ای نیت رابینسون، که اکنون بیرون از ان بی ای است، گفت در اخرین تایم اوت ایزیا تامس به بازیکنان نیویورک گفت: اگر دعوا شد من ببنیم کسی-حتی بازیکنان روی نیمکت- دنوری ها را زیر مشت لگد نگرفته خودم ان بازیکن را جریمه میکنم!!!
نیت رابینسون همچنین افزود ایزیا تامس با ارایه یک چک صد هزار دلاری شخصا جریمه او را پرداخت کرد.
اگر طرفدار تیم شهرهای بزرگ نظیر شیکاگو، نیویورک و لوس انجلس هستید خواندن این مطلب به شما توصیه میکنم. در گذشته شهرهای بزرگ و تیم بسکتبال انها برای بازیکنان جاذبه داشت. قدیم ها لوس انجلس لیکرز نیازی به تبلیغ برای جذب بازیکن نداشت. همین لازم بود که به بازیکن زندگی در لوس انجلس هدیه داده شود تا هر ابر ستاره ای جذب بشود. البته جاذبه این شهرها فقط بخاطر امکانات و نزدیکی به تفریحاتی که میلیونر از ان لذت میبرد نیست. جاذبه اصلی شهرهای بزرگ امکان درامد زایی جانبی برای این بازیکنان است.
برای باز کردن این مطلب اول باید با ساختار درامدی بازیکنان ان بی ای آشنا شوید. بازیکن ان بی ای از سه منبع پول در میاورند. اولین و مشخص ترین منبع درامد انها قراردادی است که با تیمشان دارند. همانطور که میدانید این منبع درامد دو مشخصه دارد که انرا به ضعیف ترین جریان مالی بازیکن تبدیل میکند. اول اینکه میزان قرارداد بازیکنان - هر چقدر هم بازیکن خداوند گار باشد- توسط لیگ محدود شده. هیچ بازیکنی حق ندارد بیشتر از یک سوم حقوق کل تیم را بگیرد. بخاطر همین حقوق سالانه استفن کری و لبرون جیمز در برابر ستاره های فوتبال یا گلف مسخره است. دومین محدودیت این جریان درامدی اینست که بازیکنان ان بی ای - جدا از مباحث حقوق بازنشستگی - فقط تا هنگامی که بازی میکنند پول میگیرند. وقتی دوران بازیگری شان خاتمه یافت دیگر پولی در کار نیست.
دومین منبع درامدی بازیکنان قرارداد های اسپانسرشیپ یا استفاده تجاری از اسم و رسمشان. این قرارداد ها مستقلا بین بازیکن و یک شرکت تجاری بسته میشود و ربطی به لیگ ندارد. با این قرارداد ها بازیکن میتواند بطور نامحدود و تا حتی پس از مرگش پول دربیاورد. نمونه بارز این منبع درامد قرارداد بازیکنان با شرکت های تولید کفش ورزشی است. چنین قراردادهای ممکن است چند برابر قرارداد حقوق بازیکن باشد و برخی از انها حتی ربطی به دوران بازیگری یک ورزشکار ندارد. کوبی برایانت و لبرون جیمز تا روزی که سرازیر قبر بشوند از نایکی پول خواهند گرفت. نوه، نتیجه، نبیره و ندیده های مایکل جوردن هم از فروش کفش های جدشان زیلیاردر خواهند بود.
سومین منبع درامد بازیکنان سرمایه گذاری انها در امور اقتصادی است. مثلا زمانی رسم بود بازیکنان ان بی ای ملک و رستوران بخرند. اکنون بازیکنان ان بی ای حتی شرکت های فیلمسازی دارند، درشرکت های دره سیلیس سرمایه گذاری میکنند، شرکت تولید هدفن میخرند، تیم فوتبال در انگلستان میخرند، نصف املاک ساحل شرقی دریاچه کومو در شمال ایتالیا را هاپولی میکنند . همه این فرصت های درامد زایی به دو چیز ربط داشت. اول اینکه بازیکن از نظر فیزیکی نزدیک فرصت های سرمایه گذاری باشد و دوم اینکه دیده شود بود. در قدیم بازیکنی که در لوس انجلس بود چپ و راست با سلبریتی های میپرد و حتی در فیلم های هالیوودی دیده میشد. در گذشته بازیکنی که نیویورک و شیکاگو بود مرتب با بزرگترین رسانه های امریکا مصاحبه میکرد و روزنامه های بزرگ در مورد او مینوشتند. این ها بود که برای بازیکن فرصت سازی میکرد. طبیعتا نایکی به بازیکنی که هر شب در تلویزیون ملی امریکا دیده شود و چپ و راست در رسانه ها عکسش چاپ بشود پول بیشتری میدهند تا ان بازیکنی که در شهر کوچکی در تگزاس بازی میکند، حتی اگر بهترین بازیکن تاریخ هم باشد. مقایسه مقدار قرارداد کفش تیم دانکن که بهترین پاور فوروارد تاریخ است با درک رز که سه چهار فصل خوب داشت مایه شرمندگی دنیای کفش است
اما رسانه های نظیر اینستاگرم، فیسبوک، تویتر ورق را برگرداند. دیگر برای دیده شدن و نقل محافل بودن لازم نیست بازیکن در لوس انجلس و نیویورک باشد. حتی در ده کوره ای نظیر اوکلاهماسیتی هم دنیا شما را روی اینستاگرم دنبال میکند. هر شب لباسی که راسل وستبروک قبل از بازی میپوشد نقل مجلس یوتیوبی هاست و میلیون ها بار دیده میشود. وقتی های لایت بازی یک بازیکن از شهر کوچک پورتنلد چهل میلیون بار در یوتیوب دیده میشود یا چهار میلیون لایک در اینستاگرم میخورد این بزرگترین فرصت دیده شدن برای بازیکن است. وقتی تمام بازیکنان به جت های شخصی دسترسی دارند حتی یک بازیکن میتواند در کلیولند زندگی کند اما شرکت فیلمسازی اش در لوس انجلس برایش پول چاپ کند. اکنون همه بازیکنان با فشردن یک دگمه روی تلفشان به همه فرصت های سرمایه گذاری در امریکا یا هر جای دیگر جهان دسترسی دارند و لازم نیست در نیویورک باشند تا وکیلشان کارهایشان را انجام دهد.
زرق و برق شهرهای بزرگ امریکا برای جذب بازیکن اهسته اهسته از بین میرود و تیم این شهر ها اگر میخواهند بازیکنان بزرگ را جذب کنند باید مثل بقیه تیم شهرهای کوچک روی کیفیت تیم و اینده باشگاه تمرکز کنند.
فردا شب مراسم یارکشی (درفت) ان بی ای برگزار خواهد شد. این مراسم که تعیین کننده آینده تیم های ته جدولی است از سوی بسیاری از علاقمندان بسکتبال زیر ذره بین است. در لیگی که یک ابر ستاره میتواند آینده یک تیم را تغییر دهد انتخاب بهترین بازیکن برای یک تیم مساله مرگ و زندگی است. منطق این سیستم یار کشی به این گونه است که تیم های ضعیف بازیکنان قوی را بکشند تا کل لیگ از نظر قدرت برابر شود. اما این یار کشی چگونه انجام میشود؟
یارکشی ان ان بی در دو مرحله اصلی انجام میشود. مرحله اول رده بندی تیم هاست و مرحله دوم انتخاب بازیکنان است. در مرحله اول که رده بندی تیم ها برای نوبت یار کشی است تنها تیم هایی مجاز به شرکت هستند که در فصل قبلی به مرحله حذفی راه نیافته اند. سپس لیگ ان بی ای بین تیم هایی ته جدولی مراسم قرعه کشی برگزار میکند تا تعیین شد کدام تیم اولین تیمی خواهد بود که یار میکشد. این قرعه کشی به شکلی طراحی شده که شانس برنده شده مقام اول برای تیمی که در پایین ترین جایگاه جدول قراردارد بیشتر از بقیه است . البته این به این معنا نیست که همیشه تیم ته جدولی در این قرعه کشی برنده میشود . برای نمونه در همین فصل گذشته تیم شارلوت باب کتز که پایین ترین تیم جدول بود برنده قرعه کشی نشد و تیم نیواورلینز هورنتز که دومین تیم از ته جدول بود قرعه را برد. وقتی تیمی قرعه را میبرد اولین گروهی است که یار میکشد و بقیه تیم ها به ترتیب رده بندیشان در جدول مسابقات سال قبل از پایین ترین تیم تا بالاترین تیم در یارکشی نوبت خواهند گرفت
دومین بخش یارکشی ان بی ای که همیشه بعد از فینال ان بی ای انجام میشود مرحله است که تیم ها بر اساس رده بندی شان بازیکنان را انتخاب میکنند. در این مرحله شصت بازیکن واجد شرایط برای حضور در یارکشی ان بی ای به دو گروه دور اول و دور دوم تقسیم میشود. این شصت بازیکن هم بر اساس ارزیابی های کارشناسان و اسکاوتهای ان بی ای رده بندی میشوند و تیم ها بر اساس این رده بندی و نیاز تیمشان یکی یکی یار میکشند. بدیهی است که بازیکنانی که در دور اول قرار دارند بازیکنانی بهتری از انهایی که در دور دوم هستند شناسایی شده اند. اینکه چه تیمی چه بازیکنی را خواهد کشید تا اخرین لحظه برای عموم اعلام نمیشود ولی بسیاری از کارشناسان پیش از انجام یارکشی پیش بینی هایی میکنند که تا 90 درصد صحیح است . به این پیش بینی ها ماک درفت یا یارکشی قلابی میگویند . نمونه این یارکشی قلابی را برای فصل آینده در این جا ببینید