مهمترین جهش در علمی شدن ورزشهای حرفه ای پس از علمی شدن آماده سازی بدنی ورزشکاران٫ نقش آمار و مدل سازی ریاضی در ورزش است. شاید تعجب کنید ولی فوتبال با این جای پای بزرگش در جهان از نظر استفاده از علم آماری و رقومی کردن بازی نسبت به ورزشی چون بیس بال هنوز در دوران پارینه سنگی است. ورزش بسکتبال در رده بندی ورزش هایی که به آمار متکی اند تقریبا جز رشته های پیشرفته است. اگر به جداول آماری یک بازی بسکتبال نگاه کنید شاید فکر کنید که حتی یک کمی هم در آمار گیری زیاد روی شده۰
آمار های کلاسیک بسکتبال عموما متکی بر عملکرد فردی است٫ عنوان هایی نظیر درصد شوت گل شده٫ تعداد امتیاز در یک بازی٫ تعداد ریباند حمله و دفاع٫ تعداد توپ بلوکه کرده٫ تعداد توپ از دست داده و از این حرفا. حتی آمار های مدرن تر مثل پاس منجر به گل و مثب/ منفی که بیشتر به جنبه های تیمی مربوط است باز هم تاکیدش بر یک فرد است. در ورزش حرفه ای این شاخص های آماری تعیین کننده آینده شغلی و قیمت یک بازیکن میشه٫ اما این همه عدد و رقم بالا پایین کردن و اینقدر کامپیوتر سوزوندن آخرش هم میشه این که تریسی مک گریدی با بیشترین دست مزد را در ان بی ای میگیره٫ در هر تیمی هم که بازی کرده به اندازه چوب سفید هم در اینده تیم تاثیر نداشته۰
آمارهای فعلی در ورزش بسکتبال تصویر ضعیفی از آن چه در بازی رخ میدهد ارایه میکنه و ارزش واقعی بازیکن را نشان نمی دهد. حتی امتیاز های که بازیکن ها میارن با هم برابر نیست. مثلا سه امتیازیی که از روی دست دفاع تک به تک کسی مثل ران ارتست زده میشه با سه امتیازی که از روی دفاع بازیکن سوراخی مثل جیسون کاپونو زده میشه برابر نیست. ریباند حمله ای که در کوارتر چهار در حالی که تیم چهار تا عقبه با همین ریباند در حالی که تیم چهارده تا جلوِ برابر نیست. یا مثلا شوتی که باعث تغییر جریان بازی بشه با یک شوت یا-ابوالفصل-بدادم-برس هنگامی که تیم بیست تا جلوِ یکی نیست. در بازی اول سری حذفی بین لیکرز و اوکلاهوما ران ارتست بدون اینکه دچار مشکل فول های زیاد از حد بشه کاری به سر کوین دورنت آورد که تمام شوت هاش میرفت توی باقالی ها و جوری شوت هاش به درو تخته میخورد که هم تیمی هاش هم که روی دورنت حساب بازکرده بودن بساطشون بدجوری به هم ریخته بود. تون او بازی اگر راسل وستبروک نبود تیم اوکلاهوما میشد مالدیو جلوی کریم باقری! خوب این عمکلرد ران ارتست کجا ثبت میشه؟ بعدش هم بر اساس همین آمار های شاسکولی میان میگن چون دوایت هاوارد ٫با اون دست هاش که به اندازه پارویِ نونوایی سنگکیه٫ خدا تا توپ رو کوفت کرده بشه بهترین بازیکن دفاعی سال و قرارداد بعدیش هم چاق و چله تر میشه. یک مثال دیگه همین کریس باش خودمونه٫ شما فکر میکنید امتیازی که این بنده خدا تک و تنها تو یک بازی میاره با امتیازی که ری آلن با اون همه ستاره دورش میاره یکیه. مثال این حرفا زیاده ولی دلم نیامد این یکی رو نگم٫ همین درک فیشر که شیرازه تیم لیکرز دستشه اگر نبود بهتون میگفتم کوبی برایانت چند مرده حلاج بود. درک فیشر علی رغم سن بالاش بارها جلوی بازیکن های که مثل قطار میرفتن تو سه ثانیه لیکرز وایساد تا شارژ بگیره و همین فول شارژ باعث شد جریان بازی به نفع لیکرز برکرده. میدونین حضور همین بازیکن توی زمین چند صد تایم اوت رو برای فیل جکسون نجات داده تا فیل جکسون بتونه تو ده ثانیه آخر بازی های میلیمتری شونصد تا تایم اوت بگیره و کوبی بزنه چشم و چار تیم مقابل رو در بیاره. بیست سال دیگه هر کسی به کتاب آمار های بسکتبال امروز نگاه کنه متاسفانه اسمی از درک فیشر توش نمیبینه و این درحالیه که فیل جکسون حداقل دو تا از حلقه های قهرمانیشو به همین بازیکن مدیونه۰
بسکتبال قرن بیست و یکم نیاز داره به آمار جور دیگه ای نگاه کنه. وقتی که شاخص های آماری بتونن نشان دهنده نقش واقعی بازیکن در جریان بازی یا بهتر شدن عملکرد بازیکن های دیگه باشن اون وقته که دیگه قصه دابل دابل و تریپل دابل و منم منم در این ورزش تیمی برای همیشه تموم میشه و یک سری از ستاره جدید در بسکتبال ظاهر میشن. این ها همون هایی هستن که الان بهشون میگن قهرمانان پنهان۰