حتما شنیده اید که میگویند استفن کری قشنگ بازی میکنه، لبرون جیمز بی ریخت بازی میکنه یا گلدن استیت قشنگ بازی میکنه و ممفیس یا هورنتز بی ریخت بازی میکنند. اما ایا هیچ وقت فکر کرده اید چه عواملی بسکتبال را برای تماشاگر قشنگ یا بی ریخت میکند؟ قشنگ یا بی ریخت بازی کردی در بسیاری از موارد از کیفیت و نتیجه تیم مستقل است. تیمی ممکن است زشت بازی کند و نتیجه بگیرد و در برابر تیمی بسیار زیبا و هیجان انگیز اما هیچ وقت قهرمان نشود. بسکتبال زیبا را تماشا پسند را از دو زاویه باید بررسی کرد. زاویه اول از دید انفرادی و زاویه دوم از دید تیمی است. قبل از اینکه این موضوع را کمی باز تر کنم باید کسانی که نسبت به یک تیم یا یک بازیکن تعصب کورکورانه دارند را کنار بگذاریم چون شامل این موارد نمیشود چرا که این تیپ آدم ها به هیچ صراطی مستقیم نیستن
بسکتبال زیبای انفرادی
قدرت فیزیکی و قد بازیکن: هر چه بازیکن قد بلند تر یا قوی تر باشد بسکتبال او بی ریخت تر میشود. مثلا کمتر شدیده اید که کسی بگوید شکیل اونیل قشنگ بازی میکرد یا بازی تیم دانکن بسیار سرگرم کننده است. شاید زیباترین حرکتی که یک بازیکن قد بلند میتواند اجرا کند دانک و الی اووپ است که انهم بخش عمده زیبایی را به پاس دهنده ارتباط میدهند. این مساله قد بلندی و قدرت خارق العاده در مسابقه دانک هم به ضرر بازیکن کار میکند. در این مسابقه اصولا قد کوتاه ها و ریزه میزه ها چون باید بیشتر بپرند، حتی اگر دره پیت دانک کنند امتیاز بیشتری میگیرند. تجربه این سی ساله ان بی ای نشان داده که زیباترین و سرگرم کننده ترین بازی ها را بازیکنانی با قد ۱۹۰ تا ۲۰۱ دارند که مایکل جوردن و کوبی که معیار زیبایی بازی در لیگ هستند در این دامنه قد قرار میگیرند
مهارت و پیچیدگی فنون: بازیکنانی که با قر و فر و پیچیدگی بیشتری حمله میکنند برای تماشاگر هیجان برانگیز تر است. برای نمونه برش کردن استفن کری یا تونی پارکر را با برش کردن لبرون جیمز یا دوایت هاوارد مقایسه کنید. استفن کری و تونی پارکر به دلیل ضعف نسبی بدنی به هیولاهایی ان بی ای ناچارند با مهارت مثال زدنی، کراس اورهای عجیب غریب، تغییر مسیر های ناگهانی و شوت های بسیار سخت (نظیر ریمبو شات، های اف د گلس، یا فید اوی جامپر) گل بزنند، اما کسانی مثل لبرون جیمز که از نظر قدرت بدنی و ارتفاع بر نود و نه درصد مدافعین برتری دارند فقط کافیست عینهو قطار باری با سرعت وحشتناک به سمت حلقه هجوم بیاورند. نه کراس اوری نیاز دارند،نه تغییر مسیر ناگهانی نیاز دارند
غیر قابل پیش بینی بودن: یکی از سرگرم کننده ترین بخش های تماشای ورزش غیر قابل پیش بینی بودن حرکات بازیکنان است. اینکه ذهن ما همواره درگیر فکر کردن در مورد حرکات بازیکن توپ به دست است به شیرینی تماشای بازی می افزاید. بازیکنی مثل جی ار اسمیت را در نظر بگیرید. جی ار اسمیت در حال حاضر یکی از سرگرم کننده ترین بازیکنان ان بی ای است. چرا؟ چون وقتی توپ به دست میگیرد هیچ کس نمیداند چه خواهد کرد. انتخاب شوت او ان چنان عجیب است حتی همبازی های خود را بهت زده میکند. در بازی اول فینال شرق از هشت سه امتیازی که به ثمر رساند شش تای انها در حالی بود که دفاع توی صورتش بود و چهار تا انها با دفاع و بصورت فید اوی بود. غیر قابل پیش بینی ترین بازیکن لیگ امروز استفن کری است که از هر جای زمین شوت میزند،هر مدافعی را دریبل میکند و زیر حلقه به هر شکل ممکن گل میزند. برای آنهایی که مایکل جوردن را به یاد دارند او شاید غیر قابل پیشنی ترین بازیکن در تاریخ لیگ بود و همین بود که حرکات حمله ای او زیباترین هایلایت های بسکتبال را بوجود اورد. در مقایسه بازیکنی نظیر مارک گسول را در نظر بگیرد. که بهترین سنتر لیگ است وقتی توپ میگیرد یا سریع پیوت میکند یا هوک میزند. وقتی هم بیرون سه ثانیه است اگر فاصله اش حدود پنج شش متر باشد شوت ایستاده میزند. همین. او یکی از بهترین سنتر هایی است که لیگ ان بی ای به خود دیده است اما کسی او را به عنوان بازیکنی که زیبا بازی میکند نمیشاسد چون همه میدانند چه خواهد کرد ولی انقدر خوب است که حتی با اینکه دفاع میداند او چه میکند باز هم نمیتوانند او را بگیرند
قدرت ستاره ها: سر اخر تماشاگران دوست دارند بازی تیم هایی که ستارگان به نام دارند را تماشا کنند. همین است که تماشاگران تلویزیونی لوس انجلس لیکرز بطور تاریخی همیشه بیشترین بوده چرا که این تیم همیشه بهترین ستارگان لیگ و پر اوازه ترین بازیکنان را در اختیار میگرفت
بسکتبال زیبای تیمی
آندر داگ: آندر داگ تیمی است که نسبت به حریف ضعیف تر است یا از دید تماشاچی ضعیف تر تلقی میشود. تقریبا در همه ورزش ها وقتی تیم آندر داگ تیم قوی پا به پا جلو میرود تماشاچی ان بازی را بیشتر دوست دارد. در فیلم هایی سینمایی هم همیشه قهرمان ریغوی فیلم با یک گنده لات زورگو روبرو میشود و به نظر میرسد که کارش تمام است ولی اخر فیلم که توانست یقه ادم بده فیلم را بگیرد همه ما سرگرم میشویم. وقتی تیم کم نام و نشان اتلانتا میاید کلیولند را شکست میدهد همه کیف میکنند چون در ذهن تماشاگر حق ادم بی نام نشان است که در برابر ادم معروف ها برنده شود
رقابت نزدیک در برابر بازی یک طرفه: بازی هایی که یک تیم از اول تا اخر جلو است و تفاضل گل هم زیاد است عموما قابل تماشا کردن نیستند. این بازی ها مثل فیلم سینمایی هایی است که داستان ابکی دارند و کاملا معلوم است اخرش چه میشود. بازی های که نزدیک است و برتری بین دو تیم مداوم عوض میشود سرگرم کننده تر است چون مغز تماشاگر همواره به چالش کشیده میشود که چه خواهد شد.
بازی های سریع در برابر بازی تاخیری: سمبل بازی سریع تیم فینکس بود. تیمی که توپ را سریع در حمله به گردش در می اورد و تاخیر ایجاد نمیکند همیشه برای تماشاگر زیباست. فینیکس در دوره استیو نش یکی از دیدنی ترین و سرگرم کننده ترین تیم های لیگ بود در عوض تیم هایی که با فول کردن بازی تاخیری به راه میاندازند (مانند هک شک) اعصاب تماشاگر را میزنند
بازی تیمی در برابر بازی انفرادی: تیم هایی که با پاس های سریع همه را در حمله شریک میکنند بسکتبال زیبا تری از تیم هایی ارایه میکنند که یک نفر از اول تا اخر ایزولیشن میکنه . مثلا حمله سن انتونیو خیلی دیدنی تر از حمله نیویورک که کارملو انتونی خودش همه کاره است
سهولت گل زدن: تماشاچی تیم هایی که راحت گل میزنند دوست ندارد. تماشاگر دوست دارد ببینید که بازیکنان با سختی گل میزنند و مجبورند شوت های بسیار پیچیده و کم احتمال را انتخاب کنند. برای نمونه تیم سن انتونیو تیمی است که به هیچ وجه شوت سخت و کم احتمال انتخاب نمیکند. سن انتونیویی های انقدر توپ را میچرخانند و حرکت بدون توپ میکنند تا سر اخر یکی باز شود و راحت مثل اب خوردن گل بزند. این تماشاگر عادی را به وجد نمی اورد. چیزی که تماشاگر دوست دارد ببیند شوت های سه امتیاز فید اوی جی ار اسمیت است که خیلی هایش به طاق طویله میخورد. چیزی که تماشا چی میخواهد دریبل های وحشتناک سریع و کراس اور های رعب اور کایری اروینگ است که با پیچ و تاب خوردن در سه ثانیه اخرش هم با فر دادن از زیر دست مدافع با انعکاس به بالای تخته گل میشود.
خشونت: تجربه نشان داده بازی های خشونت در ان بالاتر است برای تماشاچی سرگرم کننده تر است. اگر چشمتان به تماشای بازی های بسکتبال در دهه هشتاد و نود عادت کرده باشد بازی های ان بی ای امروز سوسول بازی است و بسیار خسته کننده. انهایی که بسکتبال قدیم را دوست دارند خیلی هایشان ان بی ای امروز را اصلا بسکتبال نمیدانند چه برسد به اینکه سرگرم هم بشوند