هفته گذشته همکلاسی های دوران مدرسه راهنمایی ام رفته بودند دیدار مدرسه سابقمون در تهران و یکی شون این عکس رو برای من فرستاد. این عکسِ اولین حلقه بسکتبالیه که من بیست و هشت سال پیش اولین شوت بسکتبالم را روی اون تمرین میکردم۰

این حلقه مربوط به تنها زمین بسکتبال مدرسه راهنمایی توحید در منطقه شش تهرانه. باور کنید کل طول زمین ده متر بیشتر نبود و ارتفاع حلقه های هم که همینطور که تو عکس میبینید استاندارد نبود و هنوز هم نیست ولی برای دویست ها دانش آموز اون مدرسه از هیج بهتر بود۰

یک معلم ورزش دیوونه داشتیم که هر جا که هست گوشش صدا ُ٫اون بود که همه ما رو بسکتبالیست کرد.  چرا دیوونه؟  چون هنوز هم کسی رو ندیدم که مثل اون دیوونه بسکتبال باشه. اولین کاری که توی اون مدرسه کرد این بود که بساط فوتبال گل کوچیک٫ زووو (قبل از پلی استیشن بچه های واقعا زوو بازی میکردن)٫ خرپلیس٫ گانیه٫ قلعه و کلا بقیه انواع فعالیت های بدنی که اون موقعها مد بود رو از حیاط مدرسه جمع کرد و کل مدرسه را بزور هم که شده بسکتبالیست کرد .  تازه اونهایی که مثل من خوره تر بودن جمعه ها میرفتیم زمین اسفالت امیرآباد که به خیال خودمون زمین بزرگ بازی کنیم۰

یادم میاد همین حلقه اولین سبدی بود که من توش دانک ( همون اسپک خودمون) کردم . اینقدر به حلقه اویزون میشدم که ناظم پیرمون٫ اقای زکایی که در ابهت چیزی از افسران رده بالای گشتاپو کم نداشت ٫یک روز مادرمون صدا کرد مدرسه که : خانم مکوندی  از دست این بچه تون یه مدرسه اسایش نداره٫ یا با صدای تپ تپ توپش سرمون رو درد میاره یا عینهو میمون به سبد بسکتبال اویزون میشه... آخه از خونواده ای مثل شما بعیده. مادرم هم که میدونست داستان چیه یک جوری دست به سرش کرد و از اون روز من فقط به حلقه ای که توی کوچه مون به تیر چراغ برق نصب کرده بودیم اویزون میشدم۰

 این هم مکان این حلقه از روی گوگل مپ۰

Posted
AuthorKaran Makvandi