قبلاها٫ انتخاب بازیکن برای تیم ملی بسکتبال خیلی از روی حساب و کتاب نبود. نه تحلیل آماری داشتیم٫ نه حساب کتابی در کار بود٫ نه خبری از اسکاوت ریپورت بود. روش به این شکل بود که کسایی که به عنوان مربی های تیم ملی انتخاب میشدن میامدن یک سری بازیکن از هر استان به اردو دعوت میکردن که انها هم با هماهنگی مربیای اون استانها به عنوان بهترین های بازیکن های استان انتخاب شده بودن. اردو که تشکیل میشد خبری از عدد و رقمی در کار نبود. هشت نه نفر از بازیکن ها که از قبل همه میدونستن انتخاب میشن ٫دعوا سره او سه چهار تای آخر تیم بود. در پایان هم٫ چون سند و مدرک و مکانیزیم درست و حسابی برای اثبات صحت انتخاب نبود ٫اونهای که انتخاب نشده بودن همیشه حرف و حدیث راه مینداختن که فلانی رفیقای خودش رو انتخاب کرد. بعدش هم تیم میرفت توی بازی های داخلی یا خارجی شرکت میکرد و بعد از بازی ها هم تیم از هم متلاشی میشد و نخود نخود هر که رود خانه خود تا مسابقات بعدی۰
به نظر میاد فدراسیون بسکتبال ایران در این هفت هشت ده سال گذشته تصمیم گرفته سیستم کیلویی سابق رو عوض کنه وسیستم استعداد یابی را برای انتخاب بازیکن های تیم ملی جایگزین کنند. در این روش جدید فرض بر این گذاشته شده که اگر ایران رو خوب بگردیم میتونیم این و اون ور بازیکن هایی پیدا کنیم که چون قبلا کسی اونا رو نمیشناخته حقشون خورده میشده و سر از تیم ملی در نمی آوردن. به خاطر همین هم اومدن تو هر استان یک اردوهایی راه انداختن به نام پایگاه های قهرمانی. توی این پایگاه های قهرمانی هم یک سری اردوی آزاد٫ منظور همون ترای اوت خارجی ها٫ راه افتاد تا هر کی هرچی داره رو کنه. بعضی موقع ها هم از مرکز یک ادمهایی میامدن و این اردو های کوتاه مدت رو زیر نظر داشتن۰این اردو ها درواقع یه موقعیتی بود که آدمهای فدراسیون بتونن استعداد های اون استان رو بدون واسطه ارزیابی کنن وخوباشون برای تیم ملی جدا کنند. بچه هایی که در اردوها با استعداد تشخیص داده میشن برای اردو های دراز مدت زیر نظر سازمان تیم های ملی دست چین میشن. توی این اردو های دراز مدت مربی هایی که فدراسیون معتقده سرشون به تنشون میارزده با این بچه ها کار میکنن به امید اینکه یک تعداد جوون با استعداد از توشون در بیاد و بشن پشتوانه تیم ملی. این جوونهایی دیگه بعد از اون میرن زیر پرو بال تیم ملی٫ این وسط های هم ممکنه یک تیم باشگاهی یه بچه قراردادی باشون ببنده که زندگی شون بگذره۰
جدیدترین کار فدراسیون در همین راستا اینه که رفته هرچی مربی و بازیکن ملی قدیمی بوده که سری تو سری داشته٫ به عنوان مربی تیم ملی استخدام کرده و بهشون ماموریت داده برن شهرستانها٫ اونجایی که بازی های قهرمانی کشور انجام میشه بشینن بازی تماشا کنن و یادداشت وردارن به امید اینکه بتونن حامد حدادی یا ارسلان کاظمی بعدی رو پیدا کنند. تا اینجا همه چی درست ! به شرطی که تیم ملی یه تیم باشگاهی باشه۰
آخه این چه مدلیه که تیم ملی کشور داره عین یک باشگاه٫ البته باشگاه درست و حسابی اداره میشه. قول میدم اگر مجموع زمانی که تیم های مختلف ملی مردان توی اردوی هستن رو جمع کنیم از ده ماه بیشتر میشه. این پایگاه های قهرمانی که تو شهرستان ها راه افتاده عین هو سرمی که به مریض وصله تا بودجه اش لنگ در هوا بشه مریض رفته پیش کرام الکاتبین. باید رفت به شهرستان ها یاد داد چطوری باشگاه را بندازن و باشگاه رو اداره کنن و ازش پول دربیارن اون وقت دیگه لازم نیست همش به فکر باشیم که ای داد بیداد بودجه پروژه استعداد یابی رو از کجا بیاریم. فرستادن مربی ها و با افراد با تجربه برای تماشای بازی های قهرمانی کشور خیلی خوبه٫ ولی کی میره بازی های آموزشگاهی بین شهرستان کاکی و خورموج رو نگاه کنه؟ حالا که علی توفیق و محسن صادق زاده به عنوان اسکاوت (چه میدونم پیش قراول٫ بازبین٫ از این حرفا) رو میفرستیم برن جنوب برو بچهای قد بلند رو جدا کنن٫ به جای اینکه گزارششون رو بگذاریم تو کشو درش رو هم ببیندیم٫ روی اینترنت منتشرش کنید که همه باشگاه ها بخونن تا بدونند کی اینده داره٫ مخصوصا باشگاه های همون منطقه باید سردربیارن کی به کیه. تازه این آدما باید برن مربی های محلی رو آموزش بدهند که چطوری استعداد ها رو تشخیص بدهند٫ چون این ادمها بعد از یک هفته سوار هواپیما میشن برمیگردند تهران و همه چیز برمیگرده سرجاش دوباره۰
این روشی که فدراسیون بسکتبال برای تشکیل تیم های ملی در پیش گرفته یک نمونه خوب برای باشگاه داریه. بهترین کار اینه که فدراسیون همین مدل تیم آداره کردن رو بره به همه باشگاه ها یاد بده تا آونا هم اردو راه بندازن٫ تیم های آمادگی داشته باشن٫ یاد بگیرن اسکاوت میوه چه درختیه٫ مربی خارجی از کجا استخدام کنن٫ ارتباطشون را به لیگ های بین المللی و منطقه چطوری حفظ کنند. بهتون قول میدم اگر به گرسنه یاد بدید چطوری ماهی بگیره دیگه لازم نیست هر روز یه ماهی بهش صدقه بدین۰
نکنه فدرسیوان هم مثل صمد آقا میخواد بگه: هیشکی نمیتونه مثِ مو تیم داری کنه۰