مدیریت اجرایی تیم لوس انجلس لیکرز دیروز صبح اعلام کرد که بدلیل نتایج ضعیف تیم در فصل جاری تصمیم به برکناری مایک براون سرمربی تیم گرفته است. جدا از شکست پیاپی در بازی های پیش فصل لوس انجلس لیکرز در پنج بازی اول فصل چهار بازی را به تیم های کنفرانس غرب باخت. در حال حاضر این تیم در حال مذاکره با فهرستی از مربیان است که در بین انها نام مایک دی انتونی ( مربی برکنار شده نیویورک)، جری اسلون (مربی برکنار شده یوتا)، نیت مک میلان ( مربی برکنار شده پورتلند) و در نهایت فیل جکسون ( مربی بازنشسته لوس انجلس لیکرز) دیده میشود۰
مایک براون که یکبار با تیم کلیولند کولیرز به فینال ان بی ای راه پیدا کرد و یکبار هم جایزه بهترین مربی سال را از آن خود کرد اکنون مورد غضب لیکرزهاست . اگر چه تصمیم اخراج این مربی از سوی مدیر اجرایی تیم و مدیرعامل لوس انجلس لیکرز اعلام شد اما بسیاری بر این عقیده هستند که کوبی برایانت ابر ستاره این تیم در نهایی شدن این تصمیم نقش تعیین کننده داشته است. مستقل از اینکه کوبی برایانت چقدر در اخراج شدن براون موثر بوده یا نبوده تاثیر ابر ستاره ها بر نحوه استخدام سرمربی در تیم های ان بی ای انکار نشدنی است و تاریخچه درازی دارد. دو سال پیش جری اسلون ، مربی کهنه کار یوتا، در پایان کشمکش طولانی (در حد اینجا یا جای منه یا جای عوضی) با درن ویلیامز ستاره این تیم استعفا داد. سال گذشته مایک دی انتونی، مربی پرآوازه تیم ملی امریکا، با سرشاخ شدن پنهانی با کارملو انتونی از این تیم اخراج شد۰ اگر چه کوبی برایانت در مورد نقشش در این تصمیم اظهار نظری رسمی نکرده است ولی نباید شک کرد که در این تصمیم دخیل بوده.
ایا یک بازیکن حق دارد در تصمیمات مدیریت اجرایی باشگاه برای استخدام یا اخراج مربی تاثیر گذار باشد یا نه؟
اگر به این سوال سطحی نگاه کنیم اولین چیزی که به ذهنمان میآید عبارت « بازیکن سالاری» است. به این معنا که بازیکن یک تیم که درواقع باید فرمانبر از مربی تیم باشد به فرمانده تیم تبدیل شود و نقشه های مربی را نقش بر آب کند. این موضوع که یک بازیکن شاخص ، مثل کوبی برایانت، در تصمیمات مدیریت ارشد باشگاه موثر است زوایای دیگری هم دارد که شاید به اندازه واژه بازیکن سالاری منفی و غیر منطقی نباشد. خودتان را به جای مدیر اجرایی تیم لوس انجلس لیکرز بگزارید. وظیفه اصلی این شما اینست که تیمتان را به شکلی مدیریت کنید تا در پایان فصل جام قهرمانی را بالای سر ببرید . تنها در این صورت است که باشگاه لیکرز به عنوان موفق ترین باشگاه بسکتبال در آمریکا میتواند طرفدارانش را راضی نگهدارند. این مدیر برای رسیدن به هدفش چند منبع مختلف در اختیار دارد. بازیکن، کادر مربیگری، امکانات سخت افزاری، کادرپزشکی و غیره و هر کدام از این منابع هزینه ای دارد که تیم برای ان بودجه ای در نظر گرفته است. اگر یک تیم ورزشی را به یک ماشین تشبیه کنیم ،هدف مدیر تیم تنها هنگامی محقق میشود که همه این منابع مانند چرخ دنده های این ماشین هماهنگ با هم کار کنند. وقتی که تیم به درستی کار نمیکند شما باید چرخ دنده ها را تعمیر یا تعویض کنید. برای عیب یابی یا تعمیر این چرخ دنده ها شاید همیشه وقت کافی وجود نداشته باشد فلذا شما تصمیم به تعویض یکی از چرخ دنده ها میگیرید. اما کدام چرخ دنده را میتوان عوض کرد تا کمترین تاثیر منفی را بر کارکرد روزانه ماشین داشته باشد و بتوان جایگزینی بهتر برای ان در بازار تهیه کرد؟ وقتی تیمی نزدیک صد میلیون دلار برای جذب بازیکن های پول خرج کرده که مشابه یا بهتر از انها در بازار نیست چگونه میتوان بازیکنان را عوض کرد. اینجاست که برکناری مربی، که حد اکثر شش یا هفت میلیون دلار برای تیم هزینه داشته از اخراج بازیکنی که قراردادی پنجاه میلیون دلاری را یدک میکشد عاقلانه به نظر میرسد. وقتی در بازار فعلی مربی گری در امریکا مربیانی وجود دارند که سابقه و شایستگی های بیشتری از مربی اخراج شده دارند اخراج مایک براون نه تنها ساده بلکه عاقلانه هم به نظر میرسد۰
نظر شما چیست؟