. تعریف ایرانی مفهوم جوانمردی با عبارت هایی چون دفاع از حق مظلوم و مبارزه به ظالم گردن کش عجین شده. شاید به همین دلیله که ما جوانمردی ها را بیشتر مواقع از ادمهای گنده و پر زور انتظار داریم. شاید هم فرهنگ پهلوانی و عیاری باعث شده که وقتی اسم جوانمردی به میان میاید ناخوداگاه یک کشتی گیر گردن کلفت را تصور کنیم که از ناموس دختران چادر به سر محله در برابر مزاحمت لات و لوت های محل دفاع میکند. در غرب مفهوم جوانمردی تعریفی مشخص و روشن تر دارد. برای این مردمان جوانمردی یعنی چشم پوشیدن از چیزی که خود به ان دلبسته ایم برای دیگری. زیباترین اثری ادبی صادق هدایت « داش آکل» هوشمندانه ترین روایتگر مفهوم غربی جوانمردی است در حالی که در اتمسفری ایرانی رخ میدهد
آنچه هفته پیش در یک سالن بسکتبال کوچک در تگزاس رخ داد و اشک شوق بر چشمان میلیون ها ببینده ای که انرا از تلویزیون و یویتوب دیدیند نمایشگر معصومانه ترین شکل جوانمردی در دوران ما است. تیم بسکتبال دبیرستان کورونادو در شهر ال پاسو در تگزاس برای آخرین بازی فصل عادی اش آماده میشد. مربی تیم که در ابتدای فصل میچل مارکس، نوجوانی عقب افتاده ( در امریکا نمی گویند عقب افتاده. به جای ان از واژه دارای چالش یادگیری استفاده میکنند) را به سمت مدیر تیم انتخاب کرده بود. میچل از کودکی عاشق بسکتبال بود ولی بدلیل مشکلاتی که داشت هیچ وقت نتوانست جدی بسکتبال بازی کند. او در طی فصل عادی در همه بازی ها در کنار تیم بود و از روی نیمکت بازیکنان را تشویق میکرد. اما بازی آخر فصل برای میچل متفاوت بود. مربی تیم تصمیم گرفت که او با یونیفرف تیم روی نیمکت بنشیند. همین که میچل یونیفرف تیم را به تن کرده بود برای او دنیایی از شادی به همراه اورد. او و هیچ کس دیگر خبر نداشت که مربی برای او برنامه دیگری دارد. مربی تصمیم خودش را گرفته بود. دیگر برایش مهم نبود که بازی را ببرد یا ببازد. به هر قیمتی میچل باید به زمین میرفت. تنها یک دقیقه ونیم به پایان بازی مانده بود و تیم کورونادو فقط ده امتیاز از تیم مقابل برتر بود. میچل وارد زمین شد
اینجا بود که تمام سالن شروع به تشویق میچل کردند. هم تیمی ها تصمیم گرفتند میچل زیر حلقه حریف بماند و تمام پاس ها را به او بدهند تا بلکه گلی به ثمر برساند ولی علی رقم تلاش های انها میچل نتوانست توپی را وارد سبد کند. در آخرین پاسی که هم تیمی هایش به او دادند توپ را دست میچل لیز خورد و به بیرون رفت. فقط چند ثانیه به پایان بازی مانده بود و توپ در اختیار تیم مقابل قرار گرفت. این اخرین شانس میچل برای به ثمر رساند گل بود. اینجا بود که معجزه ای رخ داد
بازیکن شماره 22 تیم مقابل جاناتان مونتانیاس پدید اورنده این معجزه بود. او که مسول پرتاپ کردن توپ از دست داده شده ای میچل بود به جایی اینکه به هم تیمی خودش پاس دهد توپ را به میچل پاس میدهد. میچل هم که تنها چند ثانیه فرصت داشت با پرتابی لرزان توپ را به سمت حلقه حریف پرتاب میکند و در برابر چشمان حدقه زده تماشاگران توپ وارد سبد میشود
آنچه بعدا رخ میدهد به زیبایی در این ویدیو تصویر شده