استفاده از ورزش برای بهبود روابط دیپلماتیک چیز جدیدی نیست. از پینگ پونگ بازان امریکایی در پکن تا کشتی گیران ایرانی در تایم اسکویر نیویورک نمونه های ان کم نیست. اما نمونه های کمی از این حرکات به ظاهر ورزشی و در باطن سیاسی خروجی ورزشی درخشانی داشتند. اینکه ان بی ای توانست پرده اهنین شوروی را بشکند از معدود نمونه هایی است که نتیجه ورزشی ان بسیار مثبت بود.
پرده اهنین به مرز کشورهای بلوک شرق ، بالاخص کشور اتحاد جماهیر شوروی، اطلاق میشد. پس از جنگ جهانی دوم حاکمان کشور شوروی با الحاق کشورهای اروپای شرقی و اسیایی میانه نوعی امپراطوری مدرن را برای خود ساخته بودند که یکی از پایه های اعتقادی ان مبارزه با سرمایه داری و سمبل ان امریکا بود. این بود که چندین دهه ارتباط مردم اتحاد جماهیر شوروی و جهان بطور کامل قطع شده بود. اما در سالهای اخر فروپاشی شوروی میخاییل گورباچف ، رهبر سیاسی این کشور، سیاست باز کردن درها و بازسازی کشور را پیش گرفت.
در همین زمان دیوید استرن، کمیسونر لیگ ان بی ای، که میخواست ان بی ای را جهانی کند به کمک مالک وقت تیم اتلانتا هاکس تد ترنر، موسس شبکه خبری سی ان ان، به سمت شوروی ها کانال زد. استرن و گورباچف توانستند اولین سفر تاریخی یک تیم بسکتبال حرفه ای امریکا را به پشت پرده اهنین برنامه ریزی کنند.
بیست و پنجم جولای هزارو نهصد هشتاد و هشت هواپیمایی ایلوشین حامل تیم اتلانتا هاکس و همراهان در فرودگاهی در گرجستان شوروی فرود امد. هواپیمایی که امریکایی ها اورد نه تنها هواپیمای شخصی نبود بلکه هم مسافر عادی داشت و هم احشام و چارپایان. برنامه این بود که تیم امریکا در محل کمپ تابستانی تیم المپیک شوروی اردو بزند و سه بازی دوستانه در تفلیس، گرجستان دیگری در ویلنوس، لیتوانی و سر اخر در مسکو پایتخت شوروی در برابر تیم ملی این کشور انجام دهد.
در این سفر شوروی ها و اتلانتا هاکس در یک اردو در کنار هم اسکان داده شدند. شوروی ها از شرایط اردو تعجب نکردند اما امریکایی ها از وضعیت اردو شاخ استیل در اورده بودند. برق ساختمان هی میرفت میامد، خوابگاه ها کولر نداشت، پشه بیداد میکرد، اب دوش ها یخ بود و ساختمان محل اسکان به نظر متروکه به نظر میرسد.
بازیکنان میزبان شب ها تلاش میکردند که میهمانانشان را سرگرم کنند اما سطح برنامه های سرگرمی در حد گیتار زدن ساروناس مارچیولونیس و اواز خواندن الکساندر ولکوف برای امریکایی بود. دامنیک ویلکینز، اسطوره هاکس و بهترین بازیکن تیم، به روزنامه های امریکایی گفت که از اولش هم دوست نداشته بره ولی وقتی تد ترنر دستور داد ساکم را برداشتم و سوار هواپیما شدم.
توجه داشته باشید که سطح دشمنی متقابل شوروی ها و امریکایی ها در حدی بود که امریکایی ها در المپیک هشتاد مسکو و شوروی ها در بازی های هشتاد و چهار در لوس انجلس شرکت نکردند. تد ترنر کسی بود بازی های ورزشی سال هشتاد و شش را به نام تورنمت حسن نیت بین این دو کشور برگزار کرد . این مسابقات زمینه ای شد تا در سال هشتاد و هفت بازی های بسکتبال دوستانه ای سه جانبه ای بین تیم میلواکی باکس، ملی شوروی و تیم شهر میلان ایتالیا در میلواکی برگزار شود. اما این اولین بار بود که بازیکنان امریکایی یک تیم ان بی ای وارد خاک شوروی میشدند.
دوبازیکن شوروی سال قبل از این سفر توسط تیمهای ان بی ای درفت شده بود الکساندر ولکوف (هاکس) و ساروناس مارچیولونیس (گلدن استیت) بودند که این دو هم هنوز نتوانسته بودند از پرده اهنین عبور کنند.
اما اولین بازیکن شوروی که توسط امریکایی ها درفت شد ارویداس سابونیس، سنتر لیتوانانیایی این تیم بود که در سال هشتاد و پنج توسط اتلانتا هاکس درفت شد. سابونیس در ان سال بهترین سنتر جهان خارج از ان بی ای شناخته میشد اما چون بیست ساله بود لیگ ان بی ای ان یارکشی را مردود شناخت. در ان سال قانون یارکشی حداقل سن بیست و یک سال بود. سابونیس سال بعد دوباره وارد درفت شد و اینبار توسط پورتلند درفت شد. اما باز هم شوروی اجازه خروج به سابونیس و پیوستن به ان بی ای را نمیداد. اینجا بود ان بی ای قانون «بکش و ترشی بنداز» امروزی را بنا نهاد. طبق این قانون تیم ها وقتی یک تیم ان بی ای بازیکنی را درفت میکند تا زمانی که این بازیکن با تیم قرار داد ببندند حق استفاده از او برای تیم حفظ میشود به همین دلیل تیم ها میتوانند بازیکن را درفت کنند و انها را در تیم های بین المللی ترشی بیندازند تا روزی که بنوانند از انها استفاده کنند.
در کمپ المپیک بیرون شهر در گرجستان امریکایی از بی برنامه گی کف کرده بودند. ولکوف در خاطراتش نوشته که امریکایی ها از او خواستند انها را به نایت کلاب ببرد! ولکوف گفت: اینجا وسط ناکجا اباد نایت کلاب من از کجا بیارم، ولی بزار ببنیم چکار میکنم. ولکوف به چند تا از دوستانش زنگ زد تا برنامه شب نشینی ترتیب بده. دقایقی بعد مامور کا گ ب که مکالمه تلفنی کمپ را شنود میکرد پیداش شد و ولکوف را کنار کشید و گفت: چکار داری میکنی؟ مگه دیوونه شد؟ برو بهشون بگو این چند روز مراسم مذهبی است و اینجا هیچ جایی باز نیست!
وقتی تیم به تفلیس رسید اوضاع بهتر شد. ده هزار نفر برای تماشای مسابقه امدند و هاکس با نتیجه هشتاد و پنج بر هشتاد و چهار شوروی را زد. مادر زازا پچولیا جز تماشاگران بود. این بازی در حالی بود دومینیک ویلکینز که تنهایی به شوروی پرواز کرده بود پروازش را در مسکو از دست داد و دوازده ساعت در فرودگاه خوابید. بعد از بازی تفلیسی ها که میخواستند به تیم هاکس خوش بگذرد انها را به معدن معروف شهرشان بردند و با اسانسور انها را به اعماق زمین، جایی که سگ از گرما پوست میانداختند ، بردند.
قدم بعدی شهر ویلنوس، پایتخت بسکتبال اروپا در لیتوانی بود، بود. در انجا هم اتلانتا در وقت اضافه شوروی ها را بردند. بازی اخر در مسکو بود و بالاخره شوروی ها یقه اتلانتا هاکس را گرفتند و صد و سی و دو به صد و بیست و سه بازی تمام شد. بازی در امریکا زنده پخش شد (کامل این بازی روی یوتیوب هست). ولکوف سی و پنج امتیاز، مارچیولونیس بیست و سه امتیاز.
سپتامبر همان سال تیم شوروی در المپیک سعول مدال طلا را گرفت و این اخرین باری بود که شوروی در المپیک شرکت میکرد. دیوار برلین، سمبل پرده اهنین، یک سال بعد فرو ریخت و کشور شوروی در سال نود یک میلادی از هم پاشید. سابونیس و ماچیولونس که کشورشان از دست دشمن ازاد شده بود در المپیک بعدی با لباس لیتوانی به میدان رفتند. سابونیس، مارچیولونس و ولکوف اولین نسل بازیکنان پشت پرده اهنین بودند که به امریکا رفتند و به لیگ ان بی پیوستند و راه را برای نسل های بعدی بازیکنان روسی و کشورهای بلوک شرق باز کردند.