تیم ملی بسکتبال ایران که در حال حاضر در بازیهای آسیایی ووهان چین برای کسب مجوز ورود به المپیک حضور دارد، تا اینجا سیبل همه رقبا را دود داده است. تلویزیون فدراسیون جهانی بسکتبال (فیبا) دیروز با روی بیرچ، سرمربی سابق تیم انگلیس که برای تحلیل بازیها در ووهان چین به سر میبرد مصاحبه کرد و در این گفتگو او نظراتی در مورد تیم ایران داد که به عقیده من حرف حساب است

خلاصه این گفتگو درباره تیم ایران

تلویزیون فیبا:روی، تیمی که همه از آن نام میبرند تیم ایران است. ایرانی های چه در مرحله اول و چه در مرحله دوم تیم های حریفشان را لوله کرده اند. ایا فکر نمی کنی ایرانی ها بد عادت شده اند؟

روی بیرچ: دقیقا همینطوره، مشکل ایرانی ها الان اینه که هنوز تیمشون به چالش کشیده نشیده در صورتی که چینی ها تا الان دو سه بار و خصوصا دیشب در برابر ژاپن امتحان پس دادند

تلویزیون فیبا: پس از بازی چینی ها خوشتون آمد؟

روی بیرچ: چینی ها حق انتخابشون زیاده. برای بازی داخل جیانلیان و ونگ ژیژی را دارند، وقتی دفاع میاد روی اون دو تا این بازیکن ها، اونهای یادگرفتن که توپ را بدهند بیرون و از انجا بنگ بنگ بنگ ، سه امتیازی بریزند روی سر تیم مقابل 

تلویزیون فیبا: خوب با این توصیف اگر ایران در برابر چین قرار گرفت باید چه کار کنه؟

روی بیرچ: فقط بیاد توپهای از دست رفته اش را کمترکنند. توپهای از دست رفته الان بزرگترین مشکل ایرانی هاست. به غیر از ان ایرانی ها خیلی زیاد به حدادی اتکا میکنند و اگر حدادی یکی کمی ضعیف بازی کند کل تیم دچار مشکل خواهد شد. شاید من اشتباه میکنم ولی تیم ایران هنوز در برابر چالش جدی قرار نگرفته که ببینیم چطور عکس العمل نشون میدن. تیم ایرانی بازیکن خوب زیاد داره

تلویزیون فیبا: در بازی های 2009 شاید بودیم ایران همین تیم چین را خرس وسط کرده بودند. نقطه ضعف چینی ها کجاست؟

روی بیرچ: نیمکت چینی ها وضعیش خرابه. مربی چینی ها تلاش خودشو کرد که از نیمکت نشینانش نتیجه بگیره ولی اونها ضعیف هستند.  زو وی مثل جیانلیان نیست. ژانگ ژائو هم وضعش بهتر از بقیه نیست. پس اگر این دوبازیکن دچار مشکل خطاهای بیش از حد بشند کار چین خیلی سخت میشه

تلویزیون فیبا: دفاع تیم ایران فوقالعاده است. اونها تونستن کره ای ها را زیر 65 امتیاز نگه دارند و بقیه هم نتونستن بیشتر از 45 امتیاز در برابر این تیم بیارند. دفاع ایران را چطور ارزیابی میکند؟

روی بیرچ: دفاع ایران عالیه. دوباره تاکید میکنم؛ نقش حدادی در دفاع ایران بسیار مهمه. با قد و قامتی که این بازیکن داره با دستش مثل پشه کش تمام توپ های حمله را منحرف میکنه

او درباره پیش بینی نتیجه بازی ایران و چین هم اظهار نظر کردی که اینجا بخوانید

ارسلان کاظمی در بازی با اوزبکستانکسی که در این عکس میبینید منصور آب منگل ( شخصیت منفی فیلم قیصر) نیست. او ستاره تیم بسکتبال مردان ایران، ارسلان کاظمی است. ارسلان چه با استاندارد اصفهان و چه با استاندارد تگزاس جوان خوش تیپی است ولی سبیل های دسته موتوری اش هیبتش را به عیاران سه راه درخونگاه بیشتر شبیه کرده است۰

 در راستای یک اقدام خود جوش همه بچه های تیم ملی بسکتبال ایران تصمیم گرفته اند تا پایان مسابقات قهرمانی اسیا و کسب مقام اول و سهمیه المپیک سبیل های خود را اصلاح نکنند. این تصمیم نمادین نشان همبستگی تیم ایران است و از حق نگذریم چهره های رعب آوری از بچه های ما درست کرده.. در اثبات این نظریه همین بس که تیم اوزبکستان که دیشب در برابر ایران قرار گرفت، قالب تهی کرد و با اختلاف بالای نود امتیاز بازنده شد۰

این نوع حرکتهای در ورزشی های دیگر هم رایج است و به قول این طرفی ها به ان ریش پلی اف میگویند. چرا که بسیاری از تیم های ورزش هاکی وقتی وارد مرحله حذفی بازی ها میشوند تا پایان ان مرحله ریش هایشان را اصلاح نمیکنند۰

امیدوارم این سبیل های دسته موتوری همچنان اصلاح نشده باقی بماند تا در بازی نهایی در برابر چین رعب و وحشت به جان چینی هایی شش تیغه بیاندازد۰

تیم ملی بسکتبال قطر دیشب در برابر اوزبکستان قرار گرفت و در همان شش دقیقه اول همه بازیکنان تیم بدلیل پنج خطایی شدن اخراج شدند. چون این تیم تنها دو بازیکن ذخیره در اختیار نداشت داور بازی همانجا بازی را به نفع اوزبکستان خاتمه داد

علی فخرو، مربی تیم قطر به خبرگزاری چینی اعلام کرد که این کار ما به نشانه اعتراض به فیبا برای محروم کردن بازیکنان چند ملیتی ما انجام شد. او همچینین اعلام کرد که در بازی در برابر ایران هم به همین شکل عمل خواهیم گرد و اینقدر خطا میکنیم تا همه تیم اخراج بشوند 

ظاهرا عاق والدین کردن قطری های از سوی فدراسیون بسکتبال ایران مثمر ثمر افتاد و در حال حاضردر تیم قطر سگ میزد و گربه میرقصد. این احمقانه ترین روشی است که تاکنون برای اعتراض در برابر یک فدراسیون جهانی دیده شده

جالب اینه که مربی تیم قطر رسما گفته که ما در بازی با ایران هدفی جز خطا کردن روی ایرانی ها نداریم... به نظر من فدراسیون بسکتبال ایران باید از این فرصت استفاده کنه و با ننه من قریبم درآوردن و بی آبرویی راه انداختن که ای خلایق بچه ها مون تامین جانی ندارند، به دادمون برسید، بلایی به سر قطری ها بیاورند که فیبا این تیم را دو سه دوره محروم کنه

ممکنه بگین ای بابا این چه کاریه؟ ولی باور کنید اگر مربی تیم ایران این حرف را زده بود اونها بساطی راه میانداختند که اون طرفش نا پیدا

در دنیای بسکتبال فیبا باید خورد تا خورده نشویم

Posted
AuthorKaran Makvandi

 

تیم ایران امروز از سد تیم چین تایپه گذشت. بخش مهم خبر این بود که ما چین تایپه را بردیم همین

اما بخش دیگری که همه را به فکر فرو برده ( اگر شما جز انهایی هستنید که به فکر فرو نرفته اید، همین الان به فکر فرو بروید) این بود که برای اولین بار در تاریخ بسکتبال جهان تعداد ریباند های یک تیم از تعداد امتیازات تیم در پایان بازی بیشتر بود! تیم ملی ایران در برابر چین تایپه شصت بار توپ را ریباند کرد ولی در پایان با امتیاز چهل و نه برنده میدان اعلام شد

ممکن است فکر کنید که چه ایرادی دارد، ریباند که چیز خوبی است ، هر چه بیشتر بهتر. آیا میدانید این ریباندها همان شوتهایی است که زده ایم و گل نشده. بیست و سه ریباند حمله همان شوتهایی است که گل نشده است. حامد افاق در بیست و شش دقیقه ای که بازی کرد ده شوت سه امتیازی زد که هیچ کدامش گل نشد، مهدی کامرانی پنچ شوت سه امتیازی زد که هیچ کدام گل نشد. این ریباند ها همین سه امتیازی هایی است که به در و تخته میخورد

البته اگر این شوتهای گل نشده باعث بشه که موتور کامرانی و افاق در بازی های بعدی روشن بشه، این فستیول شوتهای در و تخته ای که امروز راه انداختیم در مجموع به نفعمان خواهد بود .باید منتظر شد و دید

Posted
AuthorKaran Makvandi

یکی از لحظات فراموش نشدنی بسکتبال زنان را دختران جگر دار آمریکایی آفریدند. هفته گذشته در بازیهای سه به سه قهرمانی جهانی در بازی فینال زنان پس از اینکه یکی از دختران آمریکایی بدلیل مصدوم شدن از بازی خارج شد. تیم آمریکا در برابر انتخاب بین بازنده اعلام شدن و دو به سه بازی کردن قرار گرفت. دختران آمریکایی ادامه دادن بازی را انتخاب کردند... برای دیدن عاقبت ماجرا این ویدیو را ببینید 

Posted
AuthorKaran Makvandi
Categoriesویدیو

فدراسیون بسکتبال ایران به پیروی از بقیه سیستم های مملکت، دست به «دشمن، دشمن» گفتنش بدک نیست. وقتی که در رسانه های ایران خواندم که رییس فدراسیون کتک کاری حامد حدادی را توطئه چینی ها خوانده دیگر برایم شکی نماند که ایشان درسشان را خوب آموخته اند. علی رغم اینکه تیم ملی ما با قدرت در چند دوره قبلی اول شده و در جام ویلیلم جونز هم قهرمان شد، فدارسیون از باخت احتمالی این تیم و بالطبع سوال برانگیز شدن روش‌های مدیریتشان حراس دارد و مداوما به فکر ایجاد دستاویز برای روز مبادا است. یکی از دستاویزهایی که این فدراسیون برای توجیه باخت احتمالی در برابر رقبای بد دست نظیر لبنان و قطر پیشاپیش در بوق و کرنا کرده اند استفاده از بازیکنانی است که در خارجی در تیم‌های ملی آسیایی بازی میکنند. این خارجی ها یا به پشتوانه والدین آسیایی، اسیایی شده اند و یا با از طریق فرایند مهاجرت شهروند کشورهایی نظیر حوزه خلیج شده‌اند. فدراسیون چون نمیتواند این کار کشورهای آسیایی را غیر قانونی بخواند، هر فرصتی برای غیر اخلاقی خواندن و دشمن دشمن کردن دریغ نمی‌کند. 

بیایید نگاهی دقیق تر به تیم‌های مدعی و رقبای ایران بیندازیم و ببنیم موضوع بازیکن خارجی تا چه حدی جدی است:

چین تایپه (تایوان)

داگ کرایتون(نام چینی: چینین هائو) متولد آمریکا، قد ۱۹۸ و در پست فوروارد بازی میکند. داگ که مادرش تایوانی است در میشیگان در یک کامیونتی کالج کوچک (‌چیزی نظیر آموزشگاه امیر بهادر خودمان) بازی کرده که حتی جز ان سی دابل ای هم نبود. جیمز مائو، پوینت گارد با قد ۱۹۶ سانت بازیکن دوم متولد امریکاست. او هم دانشجوی سال دوم یک آکادمی کوچک در اورگن امریکاست. آمار فصل پیش او متوسط ۳ امتیاز و ۳ ریباند و دو پاس منجر به گل بوده.

اوزبکستان:

بازیکن متولد خارج ندارد

قطر:

تانگای نگومبو، فوروارد کوچک، ۱۹۶ سانت قد و متولد کنگو. احتمالا این بازیکن دلیل اصلی نگرانی فدراسیون است. او در بازیهای فیبا در آفریقا و آسیا برای دو تیم کنگو و قطر بازی کرده. پایه و اساس قطری شدنش روشن نیست ولی چیزی در مایه های کشتی گیران وطنی است که شبانه سر از تیم جمهوری آذربایجان در میآوردند. در یارکشی امسال ان بی ای تانگای نگومبو به در دور دوم و به عنوان بازیکن ۵۷ام توسط تیم دالاس موریکس انتخاب شد که نهایتا با داستانهای فراوانی که در مورد دروغ او درباره سال تولدش گفته بود به تیم تیمبرولوز منتقل شد. او اولین قطری است که در ان بی ای شاغل خواهد شد.

کره:

اریک سندرین، متولد آمریکا، قد ۲۰۶ در پست سانتر. این بازیکن کهنه کار دورگه کره ای امریکایی است پاسپورت کشور برزیل را هم به همراه دارد. او در کشورهای زیادی در اروپا، امریکای جنوبی و حتی در لیگ تابستانی در ان بی ای هم بازی کرده. در دانشگاه در رده دوم ان سی دابل ای بازی کرده و اکنون عضو تیم های باشگاهی کره ایست. آخرین آمارش ۱۵ امتیاز و ۷ریباند بوده که آنچنان زهر دار به حساب نمی‌آید.

ژاپن:

بازیکن متولد خارج ندارد.

چین:

بازیکن متولد خارج ندارد.

فیلیپین:

این کشور پنج بازیکن متولد آمریکا و یک بازیکن متولد تونگا دارد. بهترین بازیکن این تیم مارکوس دوثیت است که از مادری فیلیپینی در ایالت نیویورک به دنیا آمده. او در بازی اول جام ویلیام جونز برای ما مشکل ساز شد ولی در بازی دوم حامد حدادی او را یک لقمه چپ کرد. 

اردن: 

یک فلسطینی، سه کویتی دو متولد آمریکا کارنامه این تیم است. رشیم رایت و انور سوبزوکوف امریکایی های این تیم هستند که در پستهای گارد دو بازی میکنند. این تیم همیشه موی دماغ ایران بوده است. مادررشیم عرب است و سوبزوکوف دورگه روسی-اردنی است. سوبزوکوف مدافع خوبی است ولی آمارش با ۵ امتیاز در هر بازی چنگی به دل نمیزند. رشیم رایت در کالج های امریکا بازی کرده و یکبار به عنوان بهترین بازیکن دسته دوم ان سی دابل ای انتخاب شده. آخرین آمارش ۱۷ امتیاز در هر بازی است که جز زهر دارترین بازیکنان اردن است. 

لبنان:

این تیم سه بازیکن متولد آمریکا و یک بازیکن متولد کانادا دارد. جکسون ورومن، ساموئل هاسکین و میتو فریجی سه آمریکایی این تیم هستند و علی محمود کانادایی این تیم است. با توجه به چهار دهه جنگ در این کشور لبنانی ها در همه دنیا پر و پخش هستند و بالطبع تیم ملی لبنان هم در بکارگیری بازیکنان لبنانی متولد خارج از کشور از بقیه کشورهای عربی باسابقه تر است. جکسون ورومن سابقه بازی در ان بی ای دارد و اکنون در لیگ برتر ایران بازی میکند. او توسط سیاتل سوپر سونیکس جذب شد ولی بلافاصله به تیم های اروپایی نقل و انتقال شد. او در اسراییل و ایران هم بازی کرده است. متیو فریجی سابقه بازی در ان بی ای در تیم نیواورلینز را دارد و اکنون بازیکن مکابی اسراییل است. او از فصل ۲۰۰۴ تا کنون در سیزده تیم در هشت کشور مختلف بازی کرده است. علی محمود، متولد اتاوا، پدرش و مادرش هر دو لبنانی هستند که به کانادا مهاجرت کردند. او بازیکن تیم الریاضی لبنان است و با توجه به آمارش تیغ برنده ای در دست ندارد.

 

مصاحبه اخیر تلویزیونِ دولتی ایران با ایرج خدری، بازیکن بلندقامت تیم ملی بسکتبال ایران، جامعه بسکتبال ما را که سالهاست با دستمزدهای چند صد میلیونی خو گرفته است را این روزها بفکر فروبرده است. قهرمانی که روزی « اعجوبه بسکتبال آسیا» خوانده شد اکنون به دستفروشی روی آورده است. 

اولین بار او را در اردوی آمادگی تیم ملی جوانان در دانشگاه شریف دیدم. قد دومتر و پانزده سانتی اش او را یک سر و گردن بالاتر از بقیه جوانهای قد بلندی که در آن سالن خاک گرفته با هم رقابت میکردند قرار میداد. بچه بندر بود ولی با همان لهجه جنوبی‌اش بچه های تیز تهران را سر کار میگذاشت و اصفهانی های حاضر جواب  منلک میگفت . ایرج خدری کودکی بازگوش بود که در بدن بسکتبالیستی غول آسا به دام آفتاده بود. 

از آن روزهای اکنون بیست و دو سال گذشته است و از آن جوان رعنا، مردی چهل ساله و رنجور باقی مانده است. دوربین تلویزیون دولتی ایران به خانه اش رفته است و او را که اکنون زمین گیر شده است سوال پیچ میکند. ایرج میگوید که از «قهرمان ملی» و «اعجوبه بسکتبال آسیا» بودن کارش به دست فروشی افتاده است. نه بیمه ای دارد و نه مقرری که روزهای سخت ناتوانی اش را قابل تحمل تر کند. با ته مانده ای از شوخ طبعی آن روزهایش از فدراسیون بسکتبال تشکر میکند که برایش نامه تایپ کرده است و چند صباحی برایش مقرری بخور و نمیری تراشیده است. در پایان هم اشک از چشمان معصومش جاری می‌شود. 

به عکس تیمی که در آن با ایرج پیراهن ملی را بر تن کردم نگاه میکنم. چهره های جوان و سبیل های تازه رسته مان مرا به خاطرات تلخ و شیرین آن روزها میبرد. ما متعلق به نسلی بودیم که حتی پول خرید کفش هایی که با آن برای تیم کشورِ به ظاهر ثروتمندمان به میدان می رفتیم از حقوق بخور و نمیر معلمی یا دخل دکان نجاری پدرمان تامین میشد. بسکتبالیست لکسوس سوار برایمان موجودی تعریف نشده بود. 

اما الان این جوانان سبز پوش کجا هستند و چه می‌کنند؟ 

مهندس ارشد در بزرگترین کارخانه اتومبیل سازی دنیا، کارخانه داری که پانزده سال است کار آفرینی میکند، مدیر اجرایی فروش بزرگترین شرکت مخابراتی در آسیا، مربی یکی از تیم های حاضر در لیگ برتر ایران، مربی تیم بسکتبال پایه در تهران و مالک رستورانی در تهران عاقبت چندی از جوانانی این تیم است که اکنون  موهایشان خاکستری شده یا ریخته است. بقیه را نمی دانم کجا هستند و چه میکنند اما این را میدانم که همه مان که در خانواده های متوسط و حتی کم درآمد آنروز بزرگ شده بودیم، آموختیم که باید حقمان را از این دنیای بزرگ بگیریم و روی حرف کسی هم حساب نکنیم. به غیر از دو نفر هیچ کداممان تخم مرغ های زندگیمان را در سبد لرزان بسکتبال آنروزهای ایران نگذاشتیم. کاسه بسکتبال در آن روزها از کاسه هر گدایی خالی تر بود . آن دو هم آنقدر سخت کوش و صبور بودند که در انتهای زندگی ورزشی شان دستمزدهای چند صد میلیون تومانی نصیبشان شد و تا حدی بارشان را بستند.

اینکه زندگی ایرج در این سراشیبی قرار گرفته را من نه برگردن فدراسیون بسکتبال می آندازم و نه انگشت تقصیر را به نظام تامین اجتماعی فشل مان نشانه میروم. بره بودن در دنیای گرگهای درنده، بی کسی و حساب کردن روی حرف کسانی که حرفشان دو پول سیاه نمی‌ارزد آن جوان رعنا را اکنون به مردی تبدیل کرده که دوربین تلویزیون ایران او را سوژه ملودرام شبانه اش کرده تا برای تحریک حس ترحم بینندگانش خوراکی باشد. 

ای روزگار شرمت باد که زمین خورده را مجال نمیدهی...

Posted
AuthorKaran Makvandi

برای بازیکنان ان بی ای که حقوق های میلیون دلاری دریافت میکردند مشکلات مالی ناشی از بیکار شدن معنی و مفهومی ندارد، اما برای کسانی دیگری که شغلشان پشتیبانی از این تیم ها بود تعطیل شدن لیگ و بیکاری به مفهوم معضلات اقتصادی هم هست. 

تیم لوس انجلس لیکرز اخیرا پاداش های صعود به مرحله پلی اف را به بازیکناش پرداخت کرده است و در میان همه بازیکنان میلیونر تیم لوس انجلس لیکرز کوبی برایانت و لوک والتون نشان دادند از همه با معرفت تر هستند. این دو بازیکن بخشی از پاداش خود را بین کارکنان بیکار شده تیم لوس انجلس لیکرز تقسیم کردند تا از بخشی از مشکلات مالی آنها بکاهند. 

تیم لوس انجلس لیکرز، همانند بسیاری از تیم های دیگر در ان بی ای، بسیاری از پرسنل پشتیبانی تیم را بطور موقتی از کار بیکار کرده است. این پرسنل پس از راه اندازی مجدد لیگ دوباره به کار دعوت خواهند کرد، اما مشخص نبودن زمان راه اندازی مجدد لیگ فشار مالی بسیاری به این افراد آورده است. 

Posted
AuthorKaran Makvandi

اینکه چطوری عروسی گرون قیمت بگیری را هر خری این روزها بلده، ولی اینکه از عروسیت پول هم دربیاری کار هر کسی نیست. این کاری بود که کیم کارداشیان (‌یا قارداشیان) بچه معروف لوس انجلس و کریس هامفریز فوروارد تیم نیوجرزی نتز انجام دادند. همین اخرهفته گذشته بود که گوشتهای کریس هامفریز بالاخره دراز شد و بعله را گفت و خواهران کارداشیان یکی دیگه شون هم زن یک بسکتبالیست ان بی ای شد. اما کیم کارداشیان که به غیر از باسن گنده و لوس حرف زدن هنر دیگه هم داره و بلده چطوری از آب کره بگیره امتیاز چاپ عکسهای عروسی اش را بطور اختصاصی به یکی از نشریات زرد در آمریکا به بهایی یک و نیم میلیون دلار فروخت۰

اگر چه خرج عروسی بیشتر از این حرفها بود (لباس عروس به تنهایی ۱۵۰ هزار دلار اب خورد) اما بالاخره یک و نیم میلیون دلار را میشه به یک دردی زد، مخصوصا وقتی داماد یک یک ورزشکار حرفه ایست اخیرا بیکار شده۰ 

Posted
AuthorKaran Makvandi

 در تاریخ سیاسی روابط چین و امریکا دیپلماسی ورزشی نقش مهمی دارد. از بازی تاریخی پینگ پونگ بین قهرمانان چینی و آمریکایی در پکن در سالهایی اوج جنگ سرد بود تا حضور ستارگان ان بی ای در لیگ های بسکتبال چین ؛ استفاده از ورزش برای تلطیف روابط دو کشور همیشه انتخاب شماره یک بوده است. ولی اینبار چینی ها دیشب گند کار را در آوردند. داستان از این قرار است: تیم بسکتبال دانشگاه جورج تاون آمریکا که در چهارجوب بازی های حسن نیت در چین به سر میبرد شب پنجشنبه در برابر تیم بسکتبال بایی راکتز که یک تیم نظامی - حرفه ای لیگ بسکتبال چین است قرار گرفت. در دقایقی از بازی بازیکنانان حاضر در زمین پس از خطاهای خشن بر روی یکدیگر شروع به پرتاب مشت به سمت هم شدند و در این لحظه بود که نیمکت تیم چینی به سمت آمریکایی ها هجوم آورد و کتک کاری بین همه بازیکنان دو تیم شروع شد. اما زشت تر از آن عکس العمل بازیکنان کاری است که تماشاچی های چینی بود که بطری های پلاستیکشان را توی سر بازیکنان امریکایی میزدند. ویدیوی این خرتو خری را در اینجا ببینید 

ابعاد افتضاح این قضیه بسیار فراتر از این بود که دو تیم بسکتبال همدیگر را کتک زدند چرا که جو بایدن ؛ معاون رییس جمهور آمریکا در حال حاضر در چین به سر میبره و شب قبل از این کتک کاری در همین سالن بازی تیم جورج تاون را در برابر تیم دیگری تماشا کرد. رسانه های چینی طبق معمول همه کشورهای مشابهش به  هیچ وجه این رویداد زشت را پوشش ندادند و حتی پخش تلویزیونی بازی هم قطع شد . تصاویر که در این بلاگ پست میبینید از روزنامه دیلی میل انگلستان عاریه گرفته شده و نشان میده که چینی در لات بازی چیزی از لاتهای بقیه دنیا کم ندارند. اگر چه این بازی ها زیر چتر فیبا و کنفدراسیون آسیا برگزار نمیشد اما انتظار میرود که فیبا از طریق فدراسیون بسکتبال آسیا تنبیه های سختی را برای بازیکنان چینی حاضر در این زدو و خورد و کل تیم در نظر بگیرد

Posted
AuthorKaran Makvandi

در حالی که فدراسیون بسکتبال ایران درب ها را به روی بازیکنان خارجی میبندد؛ فدراسیون بسکتبال چین نه تنها درب ها را چهار طاق باز کرده بلکه درصدد وضع قانونی است که از خروج زود هنگام انها جلوگیری نمیاد

پس از مشخص شدن تعطیلی لیگ ان بی ای در ماه جولای مسوولین این لیگ با همکاری فدراسیون جهانی بسکتبال فیبا قانونی را وضع کردند که همه بازیکنان ان بی ای شامل بازیکنان آزاد و بازیکنان تحت قرار داد مجاز هستند در تیم های بین المللی مشغول به کار شوند با این شرط که در صورت حل شدن مشکل ان بی ای کلیه تیم ها باید بازیکنان ان بی ای را ازاد کرده تا به تیم های اصلیشان در امریکا برگردند

البته این قانون در مورد بازیکنان آزاد کاربرد نداشت و این دسته از بازیکنان تا هر زمانی که علامند باشند میتوانند در تیم های بین المللی مشغول به کار شوند. فدراسیون بسکتبال چین که نمی خواهد بازیکنان ان بی ای به صورت اجاره ای به لیگ هایش انتقال یابند و به محض حل مشکل ان بی ای به تیمهایشان را ترک کنند در حال وضع قانونی است که طبق ان تنها بازیکنان آزاد ( که درصد کمی از بازیکنان لیگ هستند ) قادر به عقد قرار داد با تیم های چینی هستند و باید تا انتهای قرارداشان در چین بمانند

این موضوع قرارداد یک و نیم میلیون دلاری کوبی برایان و قرار داد تونی پارکر را لنگ در هوا کرد چون این دو بازیکن هنوز با تیمهایشان قرارداد دارند. لیگ ان بی ای و فدراسیون بسکتبال چین روابط بسیار حسنه ای دارند و این رابطه تا کنون برای طرفین بی نهایت سود آور بوده است. حال باید دید این رابطه دوستان باعث خواهد شد که چینی ها از خر شیطان پایین بیاییند یا نه

آینکه تصمیم فدراسیون بسکتبال چین برای اینده بسکتبال در این کشور مضر است یا مفید باید صبر کرد و  دید ولی گلی به جمال چینی ها که از قدرت بسکتبالشان در دنیا برای به کرسی نشاندن حرفهایشان استفاده میکنند 

Posted
AuthorKaran Makvandi

ما ایرانی ها موجودات عجیبی هستیم. این عجیب بودن مان را هم به رخ دیگران میکشیم. مثالهای زیادی برای عجیب بودن ما ایرانی ها هست اما این یکی دیگر نوبرش است. تیم ملی بسکتبال ایران تنها تیمی ملی در دنیاست که برای هم وطنانش شاخ و شانه میکشد. مگر ممکن است یک تیم ملی برای هم وطنان خودش کرکری بخواند؟ اگر باور نمیکنید نوشته فارسی روی تخته سفید پشت بچه‌های تیم ملی بسکتبال را بخوانید که نوشته است قهرمانی جام ویلیام جونز تقدیم به کوته نظران. این نوشته نه به انگلیسی است، نه به کره ای، نه به عربی و نه به چینی. به فارسی سلیس نوشته شده و مخاطبش ملت همیشه در صحنه ایران است. 

من هم مثل شما اولش باور نکردم. معنی این حرف چیست؟ فکر میکنید کره ای ها در مورد این مرام ما ایرانی ها که تیم ملی مان برای هم وطنانشان شاخ و شاخه میکشد چه فکر میکنند؟ مخاطب این گفتار کیست؟ چه کسی گفته است که این را روی تخته بنویسند و عکس بگیرند؟ کار مربی تیم بوده؟ فدارسیون به فکرش رسیده یا خود بازیکننان ما ابتکار بخرج داده اند تا این را بنویسند؟ 

جای تاسف است که کلاس تیم ملی کشورمان، انهم تیمی که حتی بدون چند تا از بازیکنان اصلی اش قهرمان اسیا میشود، به دلیل جو بچه گانه ای که بوجود آمده تا حد تیم یک دبیرستان پایین آورده شود. پیراهن تیم ملی و سکوی قهرمانی آسیا، تریبون مطبوعاتی شخصی فدراسیون بسکتبال نیست که با آن بخواهند پوز امیر ایلیاوی و چهار نفر دیگر که به فدراسیون گفتند بالای چشمتان ابروست به خاک بمالند. هر کس قهرمانان بسکتبال ما را دست آویز تسویه حسابی های شخصی اش کرده است شرمش باد. 

شک ندارم وقتی قهرمانانی که در این عکس هستند پا به سن بگذازند از این عکسشان به عنوان خاطره انگیزترین تصویر قهرمانی جام ویلیام جونز یاد نخواهند کرد. 

فدراسیون بسکتبال ایران، برگزار کننده لیگ برتر بسکتبال ایران، در اداره این لیگ همواره با چند چالش روبرو بوده. جدا از چالش امکانات ورزشی، بزرگترین مشکل لیگ جمع شدن گروه زیادی از بازیکنان ملی و خارجی در یک یا دو تیم پولدار بوده که همیشه مساله ساز است. اولین مشکل اینست که این تیم ها در هنگام بازی های بین المللی رسما تعطیل میشوند چون همه بازیکنانشان در اردوهای ملی هستند. دومین مشکل اینست که تفاوت قدرت بین تیم های لیگ انچنان است تیم های دیگر لیگ رسما به نخودی تبدیل میشوند. مشکل بعدی اینست که در این تیم ها بازیکنان جوان و اینده دار نیمکت نشین میشوند و زمان بازی به آنها نمیرسد و مشکل آخری اینست که سرمایه گذاران احتمالی که میخواهند در لیگ تیم داری کنند وقتی میبینند همه بازیکن های خوب در یک و یا دو تیم جذب شده اند انگیزه ای برای ورود به این عرصه پیدا نمیکنند

برای حل این مشکلات و توزیع عادلانه تر بازیکنان بین تیم ها و انگیزه سازی، سازمان لیگ یاری کشی را برای فصل آینده سهمیه بندی کرده است. سهمیه بندی اینست که بازیکنان را به دست های مختلف  گروه بندی کرده اند و هر تیم میتواند از هر دسته از بازیکنان تعداد محدودی بازیکن جذب کند. برای مثال تیم ها تا قبل از مرحله حذفی تنها یک بازیکن خارجی و پس از آن میتواندد دو بازیکن خارجی به خدمت بگیرند

قانون سهمیه بندی در لیگ های حرفه ای دیگر کشورهای دنیا، البته نه به این شکل، وجود دارد. سهمیه بندی مزایای زیادی دارد و تا حدی مشکلات مطرح شده بالا را حل خواهد کرد اما چیزی که فدراسیون فراموش کرد اینست که تیم های چگونه میتوانند سهمیه های خود را ، که جز دارایی های یک تیم است، معامله کنند؟ تصور کنید که یک تیم کاشانی که حق داشتن یک بازیکن خارجی را دارد به دلایلی نخواهد از بازیکن خارجی استفاده کند و بخواهد سهمیه خود را به یک تیم اصفهانی بفروشد و در مقابل آن یک بازیکن گروه الف ملی یا اصلا پول نقد بگیرد، چگونه باید این کار را بکند. این کار در قانون فدراسیون پیش بینی نشده است. اگر تیم ها نتوانند سهمیه های خود را معامله کنند کل سیستم سهمیه بندی از بیخ و بن بی ربط خواهد بود

مشکل دیگری که سهمیه بندی ایجاد میکند اینست که دیگر تیمهایی شبیه مهرام نخواهیم داشت که در آسیا تیم های دیگر را نابود کنند. چرا که توان جذب بازیکنانی در رده بازیکنانی که در فصل های قبلی داشته اند نخواهند داشت.  آن موقع است که فدراسیون مجوز بازیکن کمکی خواهد داد و این مساله صدای تیم های دیگر آسیا را در خواهد آورد

داستان از این قرار است: صمد نیکخواه بهرامی کاپیتان تیم ملی بسکتبال ایران و امتیاز آور ترین بازیکن بسکتبال این روزهای ما به دلیل آسیب دیدگی و طی کردن دوران نقاهت در چند بازی تدارکاتی اخیر شرکت نکرد. امیر ایلیاوی، بازیکن سابق تیم ملی در برنامه رادیویی اش گفت به نظر میرسد تیم ملی بسکتبال ایران بدون او روانتر بازی میکند! صمد که در اردوی امادگی تیم ملی برای بازی های ویلیام جونز (که هم اکنون در تایوان برگزار میشود) حضور داشت چنان دلخور شد که به نظر می رسید که در حال ترک اردو است. محمود مشحون، رییس فدراسیون بسکتبال ایران، برای دلجوی از این بازیکن با ارزش شخصا به اردوی تیم ملی رفت و او را دلداری داد. در بخشی از فرایند دلداری ، محمود مشحون ، سابقه ورزشی امیر ایلیاوی سانتر تیم ملی را زیر سوال برد و او را متهم کرد که چون فقط قدش بلند بوده بازیکن تیم ملی شده (این حرف دانسته و یا ندانسته توهین مستقیم به جابر روزبهانی هم هست) و اگر قحط الرجال نبود او هیچ وقت بازیکن ملی نمیشد. ( نقل از روزنامه تماشا چهارشنبه هفته پیش). در این راستا صمد هم در مصاحبه ای با روزنامه ورزشی پرسپولیس گفت دلخور هستم چون اگر کسی از من انتقاد میکند باید در حد صمد باشد (منظورش اینست که امیر ایلیاوی در حد او نیست). پس از این مصاحبه صمد در سه بازی اول جام ویلیام جونز شرکت نکرد. دوستانش معتقدند که هنوز مصدومیتش ترمیم نیافته ولی بدخواهان بر این عقیده هستند که او میخواهد زهر چشم بگیرد تا همه بدانند تیم بدون صمد پشم است

داستان از این قرار است: صمد نیکخواه بهرامی کاپیتان تیم ملی بسکتبال ایران و امتیاز آور ترین بازیکن بسکتبال این روزهای ما به دلیل آسیب دیدگی و طی کردن دوران نقاهت در چند بازی تدارکاتی اخیر شرکت نکرد. امیر ایلیاوی، بازیکن سابق تیم ملی در برنامه رادیویی اش گفت به نظر میرسد تیم ملی بسکتبال ایران بدون او روانتر بازی میکند! صمد که در اردوی امادگی تیم ملی برای بازی های ویلیام جونز (که هم اکنون در تایوان برگزار میشود) حضور داشت چنان دلخور شد که به نظر می رسید که در حال ترک اردو است. محمود مشحون، رییس فدراسیون بسکتبال ایران، برای دلجوی از این بازیکن با ارزش شخصا به اردوی تیم ملی رفت و او را دلداری داد. در بخشی از فرایند دلداری ، محمود مشحون ، سابقه ورزشی امیر ایلیاوی سانتر تیم ملی را زیر سوال برد و او را متهم کرد که چون فقط قدش بلند بوده بازیکن تیم ملی شده (این حرف دانسته و یا ندانسته توهین مستقیم به جابر روزبهانی هم هست) و اگر قحط الرجال نبود او هیچ وقت بازیکن ملی نمیشد. ( نقل از روزنامه تماشا چهارشنبه هفته پیش). در این راستا صمد هم در مصاحبه ای با روزنامه ورزشی پرسپولیس گفت دلخور هستم چون اگر کسی از من انتقاد میکند باید در حد صمد باشد (منظورش اینست که امیر ایلیاوی در حد او نیست). پس از این مصاحبه صمد در سه بازی اول جام ویلیام جونز شرکت نکرد. دوستانش معتقدند که هنوز مصدومیتش ترمیم نیافته ولی بدخواهان بر این عقیده هستند که او میخواهد زهر چشم بگیرد تا همه بدانند تیم بدون صمد پشم است

بسکتبال هم مثل هر چیز دیگر برای ما ایرانی ها یک موضوع وارداتی است. ما ایرانی های عجول هم از بسکتبال فقط توپ، حلقه و توی زمین بالا و پایین دویدن را آموختیم. آخیر هم قر و فر بسکتبال را تقلید میکنیم. یاد گرفتیم هد بند ببندیم، هدفون سفید و گنده بیت داکتر دری دور گردنمام بیفکنیم  و اشکال یعجوج و معجوج به بازویمان خالکوبی کنیم. چیز که ما از بسکتبال نیاموختیم و به نظر میرسد در آینده هم نیاموزیم شالوده اصلی این ورزش که به خارجی ها به آن میگویند منتال تافنس . منتال تافنس یا سرسخت بودن ذهنی یا ثابت قدم بودن لات بازی در زمین و ادعادی اینکه بسکتبال منچ نیست و زدو خورد دارد نیست. سرسخت بودن ذهنی خروج از زمین بسکتبال جلوی بازیکنان دیگر تیم بدلیل مشکلات مالی با باشگاه نیست. سرسخت بودن ذهنی این نیست که چاک دهنمان را بازکنیم و هر چه به دهانما میاید با پیشکوست بسکتبال ایران بدلیل انتقاد از نحوه تیم داری فدراسیون بگوییم. سرسختی ذهنی چیزی است که به ما در کودکی نمیآموزند. به ما نمیآموزند که در برابر مشکلات و انتقاد ها بایستیم و تمرکز خود را از دست ندهیم. به ما نمی آموزند که وقتی حرف کلفتی شنیدیم برخورد منفعل و شخصی نداشته باشیم. این که کاپیتان تیم ما، کسی که در لحظه های سخت نجات دهنده تیم بوده و خواهد بود، با نظرات یک برنامه رادیویی چنان دلخور میشود که رییس فدراسیون باید برای دلجویی شخصا وارد عمل شود نگران کننده است. این روحیه ای نیست که به نسل بعدی ما چیزی اضافه کند

ممکن است مقایسه لبرون جیمز با بازیکنان امروز بسکتبال ما ناعادلانه باشد ولی باید توجه کرد که قدرت این جوان تنها در این نیست که میتواند سریع بدود یا مثل آهو بپرد. نه. قدرت این جوان در سر سختی ذهنش است. احترام من برای او هنگامی بیشتر شد که دیدم چگونه این جوان بی پدر در برابر ناسزای یک ملت و رسانه های امریکا بی توجه به کارش چسبید. او بارها در رختکن گریه کرد ولی شانه کسی را برای گریه کردن نطلبید. ساکش را برنداشت تا تیم را ترک کند. این جوان یکبار لب به شکایت نگشود یا حتی نگفت از رسانه ها دلخورم یا از تماشاگران دلگیرم. در حالی که بیست هزار نفر در استادیوم یونایتد سنتر شیگاگو در هنگام رویارویی تیمش با شیگاگو بولز بد ترین فحش ها را به او میدادند و رسانه های ورزشی آمریکا چیزهایی در موردش میگفتند که کم از دشنام نداشت، با محبوب ترین و بهترین بازیکن لیگ روبرو شد و تیم شیکاگو بولز را به زانو در آورد. سرسختی ذهنی درجات مختلفی دارد و حتی بازیکنان ان بی ای هم در برخی از شرایط سرسختی ذهنی شان به آزمون گذاشته میشود

چه خوشمال بیاید چه خوشمال نیاید برخورد شخصی، قهر ، دلخوری و دلسردی در برابر انتقاد از جمله پایه های اخلاق حرفه ای ما ایرانی هاست. تا وقتی درک فرهنگ بسکتبال ما محدود میشود به از پوشیدن کفش های مدرن و گوش دادن به موسیقی هیپ هاپ، ادعای اینکه بسکتبال ما فراتر از آسیا رفته است توخالی است۰