با گذشت نزدیک بیست و چهار ساعت از حصول توافق اولیه بین بازیکنان و مالکان تیم های ان بی ای بسیاری از دوست داران بسکتبال هنوز در عجبند که چه طور بعد از دو سال مذاکرات سنگین هیچ توافقی صورت نگرفت ولی در جلسه آخر در مدت پانزده ساعت همه با هم رفیق شدند و روی همدیگر را بوسیدند؟
در این پست قصدم اینست که اصلاحات پیچیده حقوقی و قانونی را کنار زده و ترفندی که بازیکنان برای کسب توافق با مالکان تیم ها را پیاده کرده اند برایتان باز کنم. مهترین چیزی که در این ترفند باید بدانید مفهوم « کالکتیو بارگنینگ اگریمنت» است. معنی لغت به لغت این اصطلاح « قرارداد چانه زنی دستجمعی» است. این نوع قرارداد هنگامی استفاده میشود که یک سازمان با تعداد زیادی مستخدم ( منظور ابدارچی یا نظافتچی نیست، منظورم کسی است که تحت استخدام قرارمیگرد) طرف قرار داد هستند و همه آنها مجموعه ای مشترک از منافع را دنبال میکنند. به جای اینکه سازمان با تک تک این افراد برای عقد قرارداد چانه بزند، با نماینده انها ( که در بیشتر موارد اتحادیه های صنفی هستند) بطور دستجمعی چانه میزند و نتیجه این چانه زنی یک قرارداد خواهد بود که اجرای آن برای کلیه اعضای این صنف الزامی است. این قرارداد دسته جمعی به همراه قرارداد های فردی برای هر بازیکن که در آن مدت قرارداد، شرایط ویژه قرارداد و میزان دستمزد تعیین میشود، مجموعه مدارک استخدامی یک بازیکن در ان بی ای هستند.
در مذاکراتی که تا دوهفته پیش در جریان بود و نهایتا به بن بست رسید، مالکان ان بی ای با اتحادیه بازیکنان سروکله میزدند. ده روز پیش وقتی مالکان ان بی ای به نمایندگان اتحادیه بازیکنان اعلام کردند که پیشنهاد آخرشان را داده اند دیگر بیش از این تمایل به چانه زنی ندارند، اتحادیه بازیکنان تصمیم گرفت از آخرین تیر ترکش خود استفاده کند و با به کارگیری یک سوراخ قانونی در « قرارداد چانه زنی دستجمعی» یقه مالکان و ان بی ای را بگیرد.
این سوراخ قانونی به این شکل است که نمایندگان بازیکنان اتحادیه شان را منحل اعلام کردند و بالطبع قرارداد چانه زنی دستجمعی هم از بین خواهد رفت. از این لحظه به بعد تک تک بازیکنان اجازه پیگیری های قانونی حق و حقوقشان را داشتند. با استفاده از این حق بازیکنان میتوانستند بر علیه مالکان تیم ها بدلیل عدم پرداخت حقوق و محدود کردن اجازه ورود به محل کار شکایتنامه رسمی تهیه کنند و ادعای خسارت های نجومی بکنند. اولین شکایت توسط کارملو انتونی بر علیه تیم نیویورک و ان بی ای صادر شد و بقیه بازیکنان نیز بطور دسته جمعی از همین روش استفاده کردند. ان بی ای و مالکان ناگهان با ده ها شکایت و درخواست خسارت روبرو شدند که حل قضایی هر کدام ممکن بود سالها بطول بکشد و صداها میلیون دلار برای ان بی ای و مالکان خرج برداد. این قمار بزرگ از سوی نمایندگان بازیکنان جواب داد.
مالکان تیم ها از ترس کوتاه آمدند و از بازیکنان خواستند برای حل و فصل شکایتشان بیرون از دادگاه (به قول آمریکایی های ستلمنت) دوباره به سر میز مذاکره بیایند. چون دیگر اتحادیه ای وجود نداشت که با ان بی ای سر میز بنشیدند، هانتر و فیشر به عنوان نماینده گروه بازیکنان (نه اتحادیه) انتخاب شدند و دوباره به سر میز رفتند و نهایتا این نشست منجر به توافق اولیه و برقراری مجدد لیگ شد. اگر چه جزییات توافق تا این لحظ منتشر نشده ولی بی شک در این میان بازیکنان هم کمی کوتاه آمده اند تا زیباترین لیگ بسکتبال جهان دوباره جان دوباره ای بگیرد.
پنج ماه است که مالکان تیم ها و بازیکنان ان بی ای در کشاکش یک قران دوزار هستند و این دندان گردی به قیمت علاف شدن ما طرفداران بسکتبال تمام شده است. تصور بی برنامه گی در شب های طولانی زمستان کابوسی است که هر شب خواب ما بسکتبال دوستان را اشفته کرده۰
اما چه غم که در خداوند دنیای سرمایه داری گر ز حکمت ببندد دری؛ ز رحمت گشاید در دیگری. امروز مالکان کلوپ های باکلاس مختص آقایان ( شما بخوانید استریپ کلاب) در آمریکا به سر کردگی کلوپ معروف ریکز کاباره رسما اعلام کردند که برای پر کردن جای خالی مسابقات بسکتبال ان بی ای اقدام به ایجاد لیگ بسکتبال منحصر به فردی کردند که در آن بانوان ورزشکار بدون هیچ پوششی برای بالاتنه هایشان (منظور تاپ لس است) به رقابت حرفه ای در برابر یکدیگر خواهند پرداخت. مدیران این کلوپ ها همنچین اعلام کردند که بازیکنان این لیگ متشکل از رقاصان ( شما بخوانید استریپ دنسر) 23 کلوپ شبانه هستند که از سراسر آمریکا با یکدیگر رقابت خواهند کرد۰
نام این لیگ " ریکس کاباره " خواهد بود و هفته آینده در نیویورک یونیفرم های این تیم ها به نمایش در خواهد آمد. جینا ( بدون ذکر فامیل) ، بازیکن تیم نیویورک گفت : علاقه مندان بسکتبال هنگامی که بفهمند کدام ستاره ان بی ای مربی تیم ما خواهد بود، شوکه خواهند شد. اسکای ( بدون ذکر فامیل)، بازیکن دیگر این تیم اظهار کرد: قرار است روز سه شنبه هنگام معرفی این مربی مشهور همه ما در برابر دوربین رسانه ها بدون پوشیدن لباس برای بالاتنه اولین تمرین رسمی تیم را آغاز کنیم۰
این انقلابی ترین لیگ بسکتبال دنیاست ولی پیش از این باتوان استرالیایی هم لیگ فوتبال با لباس زیر را به راه انداخته بودند. ویدیوی بخشی از این رقابت ها را در اینجا مشاهده کنید۰
بروز رسانی: در اینجا مراسم رونمایی یونیفرم ها را ببینید
کوین شپرد، بسکتبالیست و فوتبالیست آمریکایی به دنبال شغلش، بسکتبال، به عجیب ترین جای دنیا ( از نگاه یک آمریکا) میرود و با تعجب میبیند که مردم این دیار او را با آغوش باز میپذیرند. تجربه این ورزشکار در این دیار عجایب دستمایه فیلم مستندی است با نام کار ایران
فیلم مستند "کار ایران" تلاش کوین شپرد را برای جدا کردن سیاست و ورزش در ایران نشان میدهد؛ جایی که تنش دولت ایران وغرب لحظه به لحظه بالاتر میرود. این ورزشکار در می یابد که جدا کردن این دو مقوله از یکدیگر شدنی نیست. او در جریان این تلاش پیوندی عجیب با سه زن جوان رک گوی ایرانی برقرار ميكند ، تا جایی که آپارتمان او به پایگاهی برای آزادی کلام به چالش کشیدن دین و تبعیض جنسیتی تبدیل میشود. حضور کوین در ایران همزمان است با جوشش های مردمی ناشی از انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 شمسی است و اینجاست که کوین خود را نزدیک به چیری می بیند که از بسکتبال بزرگتر است
این فیلم پروژه مشترک سارا نجومی و شوهرش تیل شادر است. ایندو فیلم ساز مستقل از بروکلین برای تولید نهایی این فیلم و پخش ان در سینماهای دنیا به 50000 دلار پول نیاز دارند که از طریق وبسایت کیک استارتر میتوانید در به نمایش دادن این فیلم در سینما ها کمک کنید. . انها تا کنون بیش از شش هزار دلار پول جمع کرده اند و کمتر از دوماه دیگر هم فرصت دارند. برای کمک کردن به این پروژه به لینک زیر بروید و از یک دلار تا هر چقدر دلتان خواست کمک کنید. از این پروژه افراد مهمی چون کریستن امان پور، شاهین نجفی، اباگیل دیزنی، ، زد بازی، کریم سجاد پور و دیگر هنرمندان ایرانی خارج از کشور حمایت کرده اند
پول بد چیزیه. نداشتن یک دردیه، داشتنش یک درد دیگه است. این دردهای برای کسانی که هم داشتن و هم نداشتن پول را تجربه کردند از همه دردناک تره. اگر توی خانواده ثروتمند به دنیا بیایی احتمالا تمام عمرت را با بدبختی های ناشی از پولداری دست و پنجه نرم میکنی و اگر بچه خانواده فقیر باشی احتمالا تمام عمرت گرفتار مشکلات بی پولی هستنی ولی اگر بسکتبالیست سیاهپوست در ان بی ای باشی به احتمال زیاد توی جوونیت هر دو مصیبت سرت هوار میشه
بیشتر جوون های سیاهپوست آمریکایی که رویای ورود به ان بی ای و میلیونر شدن را از بچه گی در سر می پرورونند، نمی دونند پدرشون کیه. خیلی هاشون با مادر بزرگشون بزرگ شدن. در خطرناک ترین و بدترین محله های شهر کودکی شون را گذروندن. به بدترین مدرسه های شهر، جایی که بچه های مهاجرای کم درآمد به اون پناه میارن، درس خوندن و اگر خیلی شانس بیارن و توی درگیری های خیابونی کشته نشن، احتمالا به دام اعتیاد به الکل و مواد مخدر و کار قاچاق میآفتن. اما هر چند وقت یکبار یه بچه ای پیداش میشه که علی رقم همه این مشکلات راهشو پیدا میکنه و میشه یک ورزشکار موفق. وقتی این جوون ها میلیونر میشن و شب و روز مرکز توجه عالم و آدم هستن تازه اون وقته که باید با مشکلات پولداری دست و پنجه نرم کنن. اینکه دور و ورت را یک مشت ادم لاشخور و سودجو پر میکنه. اینکه دیگه تقریبا هیچ وقت نمیتونی با کسی دوست بشی چون همش فکر میکنی همه به خاطر شهرت و پولت تو را میخوان. اینکه فرهنگ استفاده از پول هات را نداری و هویتت را گم میکنی و هزار درد بی در مون دیگه که سرت میاد
همه این بدبختی ها سر برندون جننیگز، پوینت گارد تیم میلواکی باکس آمد. جننیگز در محله کامپتون در لوس انجلس به دنیا آومده که به قولی یکی از بچه های این شهر احتمال اینکه توی خیابون های کامپتون کشته بشی خیلی بیشتر از اینه که توی بغداد با بمب بری هوا. این جوون هیچ وقت پدرش را نشناخت و مادر جوونش اون را دست تنها بزرگ کرد. جننیگز به مدرسه ای رفت که هشتاد درصدشون سیاه و مکزیکی بودن و بیشتر بچه ها نه تنها برنامه ای برای به دانشگاه رفتن نداشتند بلکه زیر تموم کردن دبیرستان هم زاییده بودند
برندون جننیگز دبیرستانش را تموم کرد و یک سال هم به دانشگاه رفت. بعد دانشگاه را ول کرد و رفت ایتالیا برای تیم لوتوماتیکای رم بازی کرد و از اونجا خودشو برای ان بی ای نامزد کرد. این جون توسط تیم میلواکی باکس استخدام شد و سال گذشته رکورد جوان ترین بازیکن تاریخ ان بی ای که تونسته در یک بازی 55 امتیاز بیاره را از آن خودش کرد. راز موفقیت برندون جنینگز در چیست؟
اینکه فراموش نکرد کیه و از کجا اومده
توی این ویدیو که نشون میده جنینگز داره توی محله ای که توش بزرگ شده چرخ میزنه و میره سراغ خونواده اش، هزارتا درس برای بازیکن های چند صد میلیونی تومنی بسکتبال ما نهفته است
در حالی که صاحبان تیم های ان بی ای، امروز به دیوید استرن چراغ سبز برای تقسیم 50-50 در آمدهای لیگ نشان دادند، مایکل جوردن و مالکین چند تیم دیگر اعلام کردند که حاضرند تیمشان را بفروشند ولی پول بیشتری به بازیکنان ندهند
مایکل جوردن، مالک تیم شارلوت باب کتز، که از لقب بهترین بازیکن بسکتبال تاریخ را با خود یدک میکشد، این روزها به یکی از سر سخت ترین مخالفین حقوق بازیکنان تبدیل شده . او معتقد است که لیگ باید ده درصد از در آمد کل بازیکنان کم کند و انرا به مالکان تیم ها اختصاص دهند
مایکل جوردن در آخرین سالهای بازی اش در تیم شیکاگو بولز سالی 30 تا 35 میلیون دلار از بابت همین قراردادی که اکنون خودش در صدد بهم زدنش است پول در می آورد. کوبی برایانت با 25 میلیون دلار درامد سالانه ، که اکنون پردرآمد ترین بازیکن لیگ است ، هرگز به پای جوردن نرسید. این یک بام و دو هوایی که جوردن اکنون با آن دامن زده است باعث شده تعدادی از بازیکنان سابق ان بی ای تعارف را کنار گذاشته و چاک دهان را برای این بازیکن افسانه ای بگشایند. وقتی مایکل جوردن اعلام کرد که حاضر است تیم را بفروشد ولی یک سنت بیشتر به بازیکنان ندهند، استیفن ماربری، بازیکن اسبق ان بی ای که اکنون در چین بازی میکند از طریق تویتر پیامهایی فرستاد که معادل فارسی آنها به شرح زیر است
مایکل جوردن یک آدم توخالی و آدم فروشه ، انگار یادش رفته از چه طویله ای اومده . اره! من اینو گفتم... استفین ماربری
مایکل جوردن از مایکل جوردن بودن دیگه هیچی ازش نمونده. برو مرتیکه، تیمتو بفروش چون دیگه برای ما یک آدم معمولی خواهی شد
اونهایی که بافرهنگ بسکتبال آمریکا آمریکا آشنایی دارند میدونن که بد و بیراه گفتن اینجوری به مایکل جوردن سابقه نداره. مثل اینه که یک نفر رسما به جهان پهلوان تختی فحش خواهر و مادر بده. اصلا تصور اینکه استفن ماربری ، که قدیم برای خودش بازیکنی بود ، اینجوری چاک دهن را واز کنه و هرچی دلش میخواهد به جوردن بگه. این شدت کلام نشان دهنده خوبیه که مذاکرات ان بی ای چقدر پرتنشه
در این روزها که بسکتبال ما در شش و بش یقه و یقه کشی است شنیدن حتی یک خبر خوب هم غنیمت است. این خبر خوب باز هم در مورد ارسلان کاظمی ، دانشجوی دانشگاه رایس و تنها نماینده بسکتبال ایران در مسابقات دسته اول دانشگاه های امریکاست. ارسلان دو روز پیش به عنوان یکی از بیست بهترین بازیکن مسابقات پیش فصل در دسته اول دانشگاه امریکا انتخاب شد۰
هر سال بنیاد لوث آولسن، مربی افسانه ای دانشگاه اریزونا که که رکورد دست نیافتنی 780 پیروزی در سی و چهار فصل را به جای گذاشت، مجموعه ای از بهترین بازیکنان دسته اول دانشگاه های امریکا را به عنوان جایزه لوث اولسن معرفی میکند. این جایزه تنها به بازیکنانی تعلق میگیرد که حداقل دو فصل در این مسابقات بازی کرده اند و امسال نام ارسلان کاظمی در کنار نوزده بازیکن برتر از تمامی دانشگاه های امریکا در این فهرست پر ستاره قرارگرفت۰
انتخاب بازیکن برای این افتخار مهم از سوی پنلی ازمتخصصان بسکتبال متشکل از مربیان، بازیکنان ان بی ای، مربیان ان بی ای و تحلیل گران رسانه های ورزشی انجام میشود. در گروهی که به ارسلان رای اعتماد داده اند نامهای چون اندره ایگویدالا (فوروارد تیم ملی آمریکا و قهرمان جهان)، جیسون تری ( گارد تیم دلس موریکس و قهرمان ان بی ای) و استیو کر ( قهرمان چند دوره ان بی ای و تحلیل گر ارشد تلویزیون سی بی اس) دیده میشود۰
این انتخاب برای ارسلان به چه معناست؟
همه میدانیم که ارسلان بازیکن خوبی است، نشریات ورزشی ایران این را قبول دارند، روزنامه های چینی در مورد بازی درخشان او مطالب زیادی نوشته اند، اما هیچ کدام از اینها اهمیت ندارد وقتی کسی مثل استیو کر و جیسون تری ارسلان را به عنوان بازیکن برگزیده انتخاب میکند. اینکه ارسلان در این فهرست بیست نفره قرار گرفته به این معناست که با حفظ همین برتری ، ارسلان در پایان فصل همین سال میتواند به عنوان بازیکن انتخاب شده در مرحله اول یارکشی ان بی ای شرکت کند. قرار گرفتن در مرحله اول یارکشی ان بی ای فرصتی طلایی برای عقد قرارداد تضمین شده و طولانی با مبلغی بالاست. تکیه گاه بسیار مستحکمی برای حضور در بهترین تیم های ان بی ای در سالهای آینده حضور در لیگ است و این یک فرصت طلایی است که ارسلان با تلاش، کوشش و هوشمندی به دست آورده . از این روز به بعد مربیان، اسکاوت های ان بی ای، تحلیل گران رسانه های و دست اندرکاران بسکتبال دانشگاه های امریکا تمرکزی دو چندان بر کسانی که در این لیست نامشان ثبت شده خواهند داشت. ماندن در فهرست بیست بازیکن نخبه دانشگاه های امریکا ، جایی که چهارهزار بازیکن از گوشه گوشه جهان در آن رقابت میکنند کار آسانی نیست و این هدفی است که این جوان ایرانی باید ، در کنار تحصیل، سرلوحه کارش در نه ماه آینده قرار دهند۰
اگر بسکتبال ان بی ای را در یک دهه گذشته دنبال کرده باشید حتما در مورد دلخوری بین شکیل اونیل و کوبی برایانت چیزهای فراوانی شنیده اید اما تا امروز کمتر کسی از مشکلات واقعی بین این دو باخبر بود. شکیل اونیل در کتاب زندگی نامه اش، که به تازگی به چاپ رسیده است، گوشه هایی از مشکلاتش را با کوبی برایانت برای اولین بار فاش میکند. در بخش هایی از این کتاب شکیل در مورد کشمکشش با کوبی مینویسه. این هم گوشه هایی از حرفهای شکیل اونیل
من و کوبی هر دو اعصابمون به همه ریخته بود، من برای فصل بعدی قرارداد نداشتم و او هم نگرانه زندان رفتن بود ( اشاره به موضوع اتهام تجاوز جنسی از سوی کوبی و دادگاهش در کلرادو)، درست پیش از شروع فصل دوهزارو چهار فیل جکسون هر دوی ما را کشید کنار و گفت که دیگه همدیگه را در جمع ضایع نمیکنید والا هر دو تا تون را جریمه میکنیم. فیل جکسون از دست ما خسته شده بود، کارل ملون و گری پیتون هم همینطور. خوب . میدونی چی شد؟
کوبی بلافاصله رفت پیش جیم گری ( گزارشکر ورزشی ان بی سی) و با او مصاحبه کرد. کوبی گفت :شک چاق شده، این اسیب دیدگی انگشت پاهاش خیلی هم جدی نیست و او داره تمارض میکنه؛ من موندم لیکرز با داشتن کسانی مثل کارل ملون و گری پیتون برای چی باید با یک همیچین بازیکنی قرار دادشو تمدید کنه. من همینطور که نشسته بودم و مصاحبه را نگاه میکردم نزدیک بود از عصبانیت منفجر بشم. انگار نه انگار همین چند ساعت پیش به مربی قول داده بودیم که دیگه قصه درست نکنیم. این کوبی بود که دهنشو واز کرد؛ من هم گفتن دهنت صافه
فرداش کوبی اومد توی صورت من و با پر رویی تمام گفت: تو همیشه بهم میگفتی برادر بزرگتر من هستی؛ ولی هیچ کاری برای من نکردی؛ وفتی موضوع کلرادو برام پیش اومد حتی به من یک تلفن خشک و خالی هم نکردی. این حرفها همه اش برای من تازه بود. من وقتی گرفتاری قضیه کلرادو براش پیش اومده بود بهش زنگ زدم. بعد که اینو بهش گفتم جواب داد: نه! تو نیامیدی توی تلویزیون از من دفاع کنی، اخه تو چطور رفیقی هستی
برایان شاو ( کمک مربی تیم) در این لحظه قاطی میکنه رو به کوبی میگه : کوبی ، این چرت و پرت ها چیه میگی؟ شک صد بار مهمونی گرفت و تو را دعوت کرد ولی تو نیامدی، حتی وقتی با تیم در سفر بودیم تو با ما شام نمیخوردی، وقتی شک عروسی کرد و تو را دعوت کرد تو حتی عروسی شک هم نیامیدی. وقتی خودت عروسی کردی هیچ کدام از ما ها را حتی دعوت نکردی. حالا وسط این مشکلات یادت افتاده ما رفیقیتیم و انتظار داری پشت تو وایسیم . ما اصلا نمیدونیم تو چه چور آدمی هستی
وقتی همه اروم شدند من به کوبی گفتم: اگر یک دفعه دیگه حرفهایی را که به جیم گری زدی تکرار کنی خودم شخصا حالتو میگیرم... اینجا بود که کوبی شانه هاشو بالا انداخت و گفت : بشین بینیم بابا... و اونجا را ترک کرد
از اون روز به بعد من دور کوبی خط کشیدم. دور جیم گری را هم خط کشدیم. جالبه که جیم گری بچه پر رو وقتی که اخراجش کردند با کمال وقاحت به من زنگ زد و ازم کمک خواست تا کار پیدا کنه
کوبی اون موقع ها خیلی بچه بود و بچه گانه رفتار میکرد ولی اینو میتونم بگم که تمام کارهایی را که الان انجام داده را به من گفته بود. ما توی اتوبوس نشسته بودیم که کوبی به من گفت که میخواهد بالاترین امتیاز آور تاریخ لیکرز بشه ، بهم گفت که میخواهد پنج یا شش قهرمانی کسب کنه، همچنین گفت که میخواهد بهترین بازیکن لیگ بشه. آخرش هم توی چشم هام زل زد و گفت من ویل اسمیت بسکتبال خواهم شد
ما توی لیکرز یه رسمی داشتیم که بازیکن های تازه وارد را میگذاشتیم سر کار. خیلی از تیم های ان بی ای این کار را میکنن. مثلا بهشون میگفتیم برو ساک ما را بیار یا ازشون میخواستیم برن برامون ساندویج بخرن. کاری نداریم که بعضی وقتا زیاده روی میکردیم ولی همه تیم ها یک جوریهایی از این کارها میکنن. یکی ازبازیکناهای تازه وارد ، دریک فیشر ( که الان نماینده اتحادیه بازیکنان ان بی ای هست) گوش میداد و چیزی نمیگفت ولی اون یکی بازیکن تازه وارد، کوبی برایات، یک کله رفت و چقلی ما را به جری وست ( مدیر عامل وقت تیم) کرد. این ادم اینجوریه
تصور اینکه چهارصد بازیکن نخبه بسکتبال، که هر کدامشان سالی میلیون ها دلار پول در میآورند، ناگهان بیکار شوند و این رویداد هیچ تاثیری روی بسکتبال جهان نگذارد خیلی بچهگانه است. روزی نیست که خبر عقد قرارداد یک بازیکن ان بی ای با یکی از تیم های بین المللی سرتیتر خبرهای ورزشی بسکتبال نشود و معادله بسکتبال بخشی از جهان را بهم نریزد. بعضی از این قراردادها، نظیر قرارداد دران ویلیامز با تیم ترکیه ای، بدون سرو صدا و دردسر جلو میرود ولی بعضی ها هم مثل قرارداد کوبی برایانت با هر تیم خارجی هزارو یک داستان پیدا میکند.
عقد قرارداد اندره بارنیانی، بازیکن تیم تورنتو رپتورز، با تیم ایتالیایی ویرتوس روما از همه نقل و انتقالات دیگر پرسرو صداتر و پیچیده تر شده است. در قدم اول تیم ایتالیایی اینقدر پول نداشت تا توجه اندره بارنیانی را جذب کند. موضوع وقتی پیچیده تر شد که وبسایت اشلی مدیسون دات کام به عنوان حمایت کننده مالیِ این قرارداد پا به میدان گذاشت. وبسایت اشلی مدیسون دات کام کارش ایجاد ارتباط بین مردان و زنان برای افراد متاهل است! چیزی شبیه وبسایت های دوست یابی ولی این یکی بطور تخصصی برای افراد متاهل که علاقمند به ایجاد روابط نامشروع خارج از چارچوب خانواده هستند خدمات ارایه میکند.
اولین نهادی که رسما از این دخالت این وب سایت در این نقل و انتقال ورزشی شکایت کرد، واتیکان بود و قضیه تا پاپ بالاگرفت. اینکه ورزش بسکتبال در ایتالیا بسیار پرطرفدار است و ستاره شماره یک این ورزش به تیم رمی بازمیگردد و بازگشتنش مدیون وبسایتی است که مروج بی ناموسی است واتیکان را عصبی کرده است. چیز دیگری که به خر تو خری این موضوع میافزاید اینست که استادیوم تمرینی تیم ویرتوس روما در نزدیکی واتیکان قراردارد و احتمالا پاپ از اتاقش بیلبوردهای تبلیغاتی اشلی مدیسون را که بالای این استادیوم نصب خواهد شد را میبیند و حرص میخورد.
بیدرمن، مدیر این وبسایت که خدماتش را اخیرا به کشور ایتالیا هم گسترش داده در اظهاریه رسمی به واتیکان گفته: داداش الان دیگه قرن شونزدهم نیست، برو دنبال دعا و نوحه و دماغتو از بیزینس بکش بیرون.
ارتفاع این کابوس دو متر و چهارده سانتی متر است . فاصله دستهایش از یکدیگر دو متر سی و دو سانت است! تنهای کسی در جهان است که توانسته دو توپ را داخل دو حلقه بسکتبال با یک پرش دانک کند و از معدود بازیکنان شاغل در لیگ ان بی ای است که توانسته در یک بازی بیش از ده بار توپ حریف را بلوکه کند.
جویل مک گی، تنها بازیکن ان بی ای است که مادرش در دبلیو ان بی ای (لیگ ان بی ای زنان) و پدرش در ان بی ای بازی کرده است. او در ۲۰۰۹ و ۲۰۱۰ به اردوی تیم ملی بسکتبال آمریکا دعوت شد ولی نهایتا در دوازده یار نهایی تیم جای نگرفت. جویل مک گی هیولایی جوانی است که در پست پنج به هر قیمت باید از او پرهیز کرد.
حالا جویل مک گی چه ربطی به بسکتبال ایران دارد؟
با تعطیلی لیگ ان بی ای و کوچ دست جمعی بازیکنان به تیم های غیر آمریکایی، مک گی اخیرا به تیم اسمارت گیلاس فیلیپین پیوسته است. تا همینجا حضور مک گی و دوثهیت در بازیهای باشگاه های اسیا به اندازه کافی برای تیم های باشگاهی ایران مشکل ساز خواهد بود. چالش بسکتبال ایران فقط همین نیست. هفته گذشته جویل مک گی پذیرفت که برای اخذ ملیت فلیپینی درخواست ارسال نماید. چون او برای تیم ملی امریکا هیچ بازی رسمی انجام نداده طبق قانون فیبا مشکلی برای بازی در تیم ملی فیلیپین نخواهد داشت.
انگار تیم های اردن و چین برای به چالش کشیدن بسکتبال از نفس افتاده ما کافی نبودند و اکنون فیلیپین هم به این جرگه پیوست. اگر چه مک گی از حامد حدادی پنج سانت کوتاه تر است ولی دستهایش شش سانت بلند تر است، قدرت فیزیکی و سرعت بیشتری دارد، با سن کمتر تجربه بازی بیشتری در ان بی ای و دانشگاه نوادا دارد و آماده است که بسکتبال فیلیپین را به روز های اوج خود برساند.
درحالی که در بسکتبال ما تمام تلاش تصمیم گیرانمان متمرکز به محکم تر کردن صندلی های لرزان ریاست است، تیم های دیگر هر بامبولی سوار میکنند تا در بازی های اسیایی ۲۰۱۳ حال تیم ایران را بگیرند.
ان بی ای و اتحادیه بازیکنان توافق نامه شش ساله ای را امضا کردند۰
مالیات لوکس به ان بی ای افزوده شده۰
حداکثر سن ۱۹ سال و یک سال کالج برای بازیکنان امریکایی اجباری شد۰
برای بازیکنان انتخاب شده در دوره اول حداکثر قرارداد دو سال تعیین شد۰
لیگ اماده سازی ان بی ای تاسیس شد۰
پانزده فوریه ۲۰۰۹
کمسیونر ان بی ای ، دیوید استرن و مدیر اجرایی اتحادیه بازیکنان، بیلی هانتر مذاکرات قرار سال ۲۰۱۱ را رسما آغاز کردند۰
شانزده دسامبر ۲۰۰۹
دور دوم مذاکرات در دالاس دنبال شد۰
بیست نه ژانویه ۲۰۱۰
ان بی ای اولین پیشنهاد رسمی خود را به اتحادیه بازیکنان تسلیم کرد۰
یکی از پیشنهادات کاهش زمان قرارداد بازیکنان به چهار سال برسد۰
مالکان ان بی ای پیشنهاد سقف سفت را برای دستمزدها به پیشنهادشان افزود۰
چهارده فوریه ۲۰۱۰
اتحادیه بازیکنان اولین پیشنهاد ان بی ای را مردود اعلام نمود۰
دوم جولای ۲۰۱۰
اتحادیه بازیکنان پیشنهاد کرد سقف نرم باقی بماند و همنچین اعلام کرد علاقمند به بهبود سهم تیم ها از درآمد ان بی ای هستند۰
چهاردم فوریه ۲۰۱۰
با حضور کاملو انتونی، لبرون جیمز و دوین وید اتحادیه بازیکنان اظهار رسمی خود را منتشر کرد۰
بیست و یک اکتبر ۲۰۱۰
دیوید استرن اعلام کرد که ان بی ای علاقمند است حقوق بازیکنان را به شدت کاهش دهد۰
بیست و دوم اکتبر ۲۰۱۰
نماینده اتحادیه بازیکنان، درک فیشر به اظهارنامه دیوید استرن پاسخ داد. خلاصه گفتار او : مالیدی به گوشکوب داداش۰
بیست ژانویه ۲۰۱۱
ان بی ای و اتحادیه بازیکنان در لوس انجلس در هنگام دیدار ال استار با یکدیگر دیدار خواهند کرد۰
ان بی ای پیشنهادی را ارایه کرد دال بر اقدام قانونی بر علیه اتحادیه بازیکنان در صورت تعطیلی لیگ۰
ان بی ای اعلام کرد در صورت عدم توافق با بازیکنان لیگ را تعطیل خواهد کرد۰
سیزده جولای ۲۰۱۱
اتحادیه بازیکنان با ارسال بخشنامه ای به همه بازیکنان انتقال انها به تیم های بین المللی را مجاز اعلام کرد۰
شانزده جولای ۲۰۱۱
گارد نیوجرزی نتز، درون ویلیامز با تیم ترکیه ای بشیکتاش قرارداد امضا کرد. در قرارداد او ذکر شده با آغاز ان بی ای او آزاد خواهد شد۰
نوزده آوت ۲۰۱۱
فدراسیون بسکتبال چین اعلام کرد که در صورت عقد قرارداد با بازیکنان ان بی ای و شروع احتمالی این لیگ بازیکنان ازاد نخواهد شد۰
سانتر دنور ناکتز، ویلسون چندلر با تیم چینی ژی جینگ قرارداد بست۰
سی یک اوت ۲۰۱۱
ان ب ای و اتحادیه بازیکنان مذاکرات را در پشت درهای بسته ادامه میدهند۰
دوازده سپتامبر ۲۰۱۱
مایکل جوردن به دلیل اظهار نظر درباره تعطیلی لیگ صد هزار دلار جریمه شد۰
سیزده سپتامبر ۲۰۱۱
مذاکرات برای سه هفته متوالی در جریان است ولی هیچ موافقتی حاصل نشده۰
بیست و دو سپتامبر۲۰۱۱
تمام اردوهای تمرینی تعطیل شد۰
بیست چهار سپتامبر ۲۰۱۱
بیلی هانتر از لبرون جیمز، کوین دورنت و کوبی برایانت دعوت کرد که در مذاکرات شرکت کنند۰
بیست نهم سپتامبر ۲۰۱۱
کوبی برایات با تیم ایتالیایی ویرچو بولونیا قراردادی برای ده بازی عقد کرد۰
دهم اکتبر ۲۰۱۱
بعد از بیش از دوسال کل کل هیچ گونه موافقتی بین طرفین کسب نشد. دو هفته اول فصل عادی لیگ تعطیل شد۰
خارجی ها اصطلاحی دارند به تحت عنوان «دَمِج کنترل»، مفهوم این دمج کنترل اینست که وقتی شخصی یا سازمانی خرابکاری به بار میآورد - اصطلاحا دَمِج بوجود میآید- شخص یا سازمان به لاک دفاعی فرو میرود تا با هر روشی عواقب آن خرابی را کاهش دهد. بسیاری از شرکت ها حتی کارشناسان روابط عمومی استخدام میکنند که در برابر دوربین های تلویزیونی و رسانه ها دیگر آن خرابکاری را تا حدی ترمیم کنند. فدارسیون بسکتبال ایران پس از شکست شوکه کننده در برابر تیم اردن و از دست دادن شانس حضور در المپیک احساس میکند که باید در فاز دَمِج کنترل قرار بگیرد. در راستای این هدف فدارسیون از چند نفر از قدیمی های ورزش دعوت کرد تا در برابر رسانه از عملکرد فدراسیون تعریف و تمجید کنند. وقتی داشتم این مطلب را در روزنامه البرز ورزشی میخواندم یاد سریال برره افتادم که پاچه خواران از یکدیگر پیشی میگرفتند. در اینجا فقط فرازهایی از گفته های این سه پیش کسوت را برای شما نقل میکنم و باقی اش را به خودتان واگذار میکنم
در پاسخ به سوالِ «چرا به اردن باختیم» گفتند:
- ما همیشه در مقابل اردن مشکل داشتیم اگر چه همیشه برنده هم بودیم.
در برابر سوال «سهم فدراسیون از این ناکامی چیست» گفتند:
- باید انصاف داشته باشیم.
- رضا مشحون امکان همراهی با این تیم را نداشت. اگر این امکان را داشت نتیجه این نبود.
- قشنگی ورزش به همین برد و باخت هاست.
- برخی نسنجیده حرف میزنند به صرف اینکه فقط مخالف باشند.
- ایلیاوی میکروفون به دست میگیرد و هرچه میخواهد میگوید.
- مشحون از ۸ صبح تا ۸ شب کار میکنند و زحمت میکشد و برخی ها انصاف ندارند و به او پیله میکنند.
- تمام افرادی که حرفی برای گفتن داشتند در زمان مشحون امتحان خود را پس داده اند.
در پاسخ به سوال « پس از باخت به اردن انتقاداتی به مشحون شد. آیا هیچ انتقادی را وارد میدانید؟» گفتند:
- مشحون جایزه اسکار ورزش را گرفته است.
- هیچ کدام از انتقادات منطقی نیست. ما در انجمن پیشکسوتان تصمیم گرفتیم نامه ای به وزیر ورزش بنویسیم و برای مشحون درخواست مدال کنیم.
در پاسخ به «چرا برای تیم ملی پشتوانه سازی نکرده اند» گفتند:
- بسکتبال رشته رکوردی نیست که پشتوانه آنچنانی بخواهد.
- بازیکنان بسکتبال تا ۳۸ سالگی هم میتوانند بازی کنند.
- حرف من اینست که سیاه نمایی نکنند.
در پاسخ به سوال« چرا نوربخش سرپرست تیم ملی شد» گفتند:
- ما هم معتقدیم نوربخش نباید میشد و به رضا مشحون این را گفتیم.
- درِ فدراسیون به روی منتقدان باز است.
- آن آقای محترمی که نسبت به سرپرستی نوربخش انتقاد دارد باید به فدراسیون مشکل خود را بگوید. مسایل خانواده بسکتبال نباید در رادیو و تلویزیون بیان شود.
- تقصیر مشحون نیست. مشکل اینجاست که جدول و نحوه برگزاری جام ملت ها آنقدر مزخرف است که تیم ما با ۵ برد و یک باخت حذف میشود.
- ما اینجایم که دل شکسته مشحون را التیام بدهیم.
- در بازی اردن مشحون خون خونش را میخورد اما نمیتوانست به نیمکت ماتیچ نزدیک شود و به این بگوید چرا بهترین بازیکن میدان را از زمین بیرون میکنی؟
- مشحون همیشه به پیشکسوتان احترام گذاشته و از آنها استفاده کرده.
- منتقدان نباید اینقدر حرف بزنند.
- در بعد فنی همه تبحر ندارند و نمیتوانند حرف بزنند.
- متاسفانه بعضی از رسانه ها ابزاری شده برای اشخاص سو استفاده گر تا به اهداف خود برسند.
بعد از خواندن کل مطلب که در سایت رسمی فدارسیون هم به آن ارجاع شده بود این صحنه در ذهنم نقش بست که فدارسیون بسکتبال ایران دربار سلطنه ها و دوله هاست و این پیشکسوتان هم اعضای دربارند که یکی بعد از دیگری مدیحه می سرایند تا از قبله عالم کیسه اشرفی دریافت میکنند.
جای تاسف است. اگر پیشکسوتان ما اینها هستند، این ره که میرویم به ترکستان است.
تیم بسکتبال نوجوانان ایران که پس از مدتی حضور در اردوی داخلی و شرکت در اردوهای تدارکانی برون مرزی، از حضور در دومین دوره مسابقات رسمی بازیکنان زیر شانزده سال جا ماند! چرا؟ چون کشور دوست و برادر ویتنام به بازیکن های ما ویزا نداد
فدراسیون بسکتبال ایران رسما دلیل این جا ماندن را آماده نشدن به موقع ویزای ویتنام اعلام کرد. در این میان افرادی هم هستند که فکر میکنند فدارسیون دروغ میگوید. از ترس از باخت احتمالی در روبرو شدن این تیم با قطر، عربستان و ژاپن ارسال این سفر تیم را معوق کرده اند. این افراد معتقدند پس از باخت در برابر اردن و زیر اتش قرارگرفتن فدارسیون ، میزان ریسک پذیری فدارسیون بشدت کاهش یافته است و نمی خواهد در صورت باخت احتمالی تیم نوجوانان پاسخگوی این سوال باشد که : چی شد اون پشتوانه سازی که میگفتین؟
البته من می پذیرم که مشکل ویزا واقعی بوده . این مشکل قدیمی که گذرنانه ایرانی انقدر پشم شده است که خراب شده ای چون ویتنام هم برای ما بامبول در می آورد .این مشکل -آنقدر واضح و مبرهن است که حتی مدیران دولتی هم خودشان به این امر واقف هستند و از این رو است که یک دهه است که به خود زحمت داده اند و برای قناری ها وکبوترهای خانه شان هم پاسپورت خارجی ابتیاع نموده اند تا خدای نکرده در سفرهای زیارتی-سیاحتی دچار مشکل نشوند. باور ندارید از حاج اقا خاوری مدیر سابق بانک ملی بپرسید
از بسکتبال دور نشویم... مشکل ویزا قبلا در بازی های یمن و تایوان هم برای ایران بامبول شد ولی فدارسیون در دقیقه نود قضیه را حل کرد. در مورد این دوره از بازی های نوجوانان فدراسیون نتوانست مشکل را حل کند تیم از بازی های جا ماند. فدارسیون میگوید که از ویتنام شکایت میکند ، اما سوال اینجاست که این شکایت چطور دل آن نوجوان ملی پوش ما را که تمام عمرش برای این لحظه ثانیه شماری کرده خوش خواهد کرد
فدراسیون بسکتبال ایران که اکنون ادعای شکایتش میشود چرا دیر کرد این ویزا را پیش از وقوع حادثه به کنفدراسیون بسکتبال آسیا یا حتی به مسوولین فیبا گزارش نکرده؟ اگر فدراسیون این موضوع را به مقامات بالاتر فیبا گزارش کرده چرا هیچ وقت از آنها چیزی نمیشونیم؟ فدراسیون مدعی است که شواهد دال بر پی گیری ها برای ویزا را در دست دارد. اگر چنین است که حتما هم چنین است، چرا فدارسیون مدارک گزارش این دیر کرد را به کنفدراسیون آسیا و فیبا در اختیار رسانه ها نمیگذارد که دهان همه آنهایی که میگویند فدارسیون دستی دستی کاری کرد که تیم به این مسابقات نرسد را برای همیشه ببندد
برای اینکه بهتر سر در بیاوریم داستان ریش سفید چیست اول باید یاد بگیریم که نظام فدرال آمریکا چطوری کار میکند. در آمریکا بر خلاف ایران که فقط یک دولت مرکزی وجود دارد، هر ایالت برای خودش یک دولت تمام عیاد دارد. این دولت های ایالتی هر تصمیم گیری که در چارچوب آن ایالت باشد را انجام میدهند و کاری به کار دولت فدرال هم ندارند اما وقتی موضوع فراتر از یک ایالت است یا دولت یک ایالت توانایی حل آن مشکل ایالتی را ندارد، آن وقت است که نظام فدرال یا دولت مرکزی وارد عمل میشود.
لیگ ان بی ای یک و اتحادیه بازیکنان لیگ ان بی ای سازمانهای تجاری خصوصی هستند که بر اساس قوانین ایالت نیویورک عمل میکنند. اکنون نزدیک دو سال است که مذاکرات اتحادیه بازیکنان و صاحبان تیم ها به جایی نرسیده زمان آن رسید که موضوع را از سطح دولت ایالتی نیویورک به سطح دولت فدرال بالا ببرند.
در آمریکا سازمان فدرالی به منظور انجام میانجیگری بین گروه های صنفی به نام «خدمات میانجی گری و مشاوره ملی» تاسیس شده که به درخواست لیگ و توصیه اوباما از روز دوشنبه در مذاکرات شرکت خواهد کرد.
جرج کوهن، معاون این سازمان که نزدیک نیم قرن کارش میانجی گری بین اصناف و اتحادیه های حرفه ایست، برای این کار تعیین شده. کارنامه ریش سفیدیهای او تا کنون مشکلات لیگ فوتبال حرفه ای امریکا، فدراسیون موسیقیدان های امریکا و اختلافات بین سازمان هنرمندان اپرا و اتحادیه های مربوطه را حل کرده است.
کاری که جرج کوهن قرار است انجام دهد اینست که تنش فعلی مذاکرات را از بین ببرد، گزینه های تصمیم گیری جدید مطرح کند و در نهایت تلاش کند که در این بلبشوی مذاکرات نقطه مشترکی بین منافع بازیکنان و صاحبان تیمها پیدا کند و از همانجا پایه توافق بین طرفین را بریزد.
این روزها که تعطیلی کل فصل آینده ان بی ای نزدیک و نزدیک تر میشه ، یکی از اهرمهایی که صاحبان تیم برای تحت فشار قرار دادن بازیکن ها دارند مساله حقوق ندادن است. اینکه بازیکن ها هر دو هفته یکبار چک حقوقشون را از دست میدن برای خیلی هاشون درد آور ولی برای بعضی از این بازیکن ها درد اور تره . با توجه به اینکه در امریکا حقوق را دو هفته ای پرداخت میکنند ببینیم هر بازیکن چه مقدار در هر چک حقوق از دست میدهد
تعطیلی لیگ برای کی گرون تموم میشه؟
متضرر اول: کوبی برایانت از لوس انجلس لیکرز - 1.9 میلیون دلار
متضرر دوم: رشارد لوئیس - از واشنگتن ویزاردز - 1.7 میلیون دلار
متضرر سوم: تیم دانکن از سن انتونیو - 1.63 میلیون دلار
متضرر چهارم: کوین گارنت از باستن سلتیکس - 1.63 میلیون دلار
متضرر پنجم: گیلبرت آرناس از اورلاندو مجیک - 1.48 میلیون دلار
متضرر ششم - درک نویتسکی از دلس موریکس - 1.47 میلیون دلار
متضرر هفتم: پائو گسول از لس انجلس لیکرز - 1.44 میلیون دلار
متضرر هشتم: کارملو انتونی از نیویورک نیکز - 1.42 میلیون دلار
متضرر نهم: آماری استودمایر از نیویورک نیکز - 1.4 میلیون دلار
متضرر دهم - جو جانسون از اتلانتا هاوکس - 1.39 میلیون دلار
خبر تعطیل شدن دو هفته اول فصل عادی لیگ ان بی ای آه از نهاد بسکتبال دوست های دنیا در آورد. اما این قائله تا کجا ادامه خواهد داشت؟ هیچ بازیکنی بابت این دو هفته حقوق دریافت نخواهد کرد و یک عالمه بندگان خدای دیگر که در بیست و نه شهر از راه بسکتبال نون میخورن دست خالی به خانه خواهد رفت۰
اما در این کمکش بین بازیکنان و صاحبان تیم ها باید طرف کی را باید گرفت؟
در این قائله سه جور میشه جبهه گرفت. طرفداران بازیکنان معتقدند که بازیکنان ان بی ای هر چقدر پول میگیرن حقشونه و اگر بعضی صاحبان تیم ها خنگ بازی در آوردن و و با بازیکن های معمولی قراردادهای سنگین بستند تقصیر خودشونه. بازیکن ها باید محکم سر جای خودشون بایستند و از حق خودشون نگذرند۰
اونهایی که طرفدار صاحبان تیم ها هستند معتقدند که لیگ بدون این کارآفرینان به واقعیت نخواهد پیوست و این افراد با اطلاع کامل از همه خطرات مالی وارد این شاخه کاری شده اند و صورت حساب زیان صاحبان تیم ها هم واقعی است۰
درسته سوم انهایی هستند که معتقدند که "گور بابای بازیکنان و صاحبان تیم ها"! این دسته از افراد باوردارند که این دو دسته هستند که به دوستداران بسکتبال خیانت کرده اند۰
من خودم هم هنوز تصمیم نگرفتم که جز کدوم دسته باشم ولی واقعیتهایی هست که نمیشه انها را انکار کرد. اولین واقعیت اینه که دو هفته اول لیگ از بین رفت و یواش یواش اتحادیه بازیکنان داره به این نتیجه میرسه که پیشنهاد صاحبان تیم ها برای تقسیم درامد ها از این بهتر نخواهد شد. از طرفی هم مهاجرت دسته جمعی بازیکنان ان بی ای به تیم های بین المللی ان میزان ترسی که انتظار میرفت را در صاحبان تیم ها بوجود نیاورد. از این جای کار به بعد فقط بازیکنان هستند که هر هفته چک حقوقشان دود می شود و هوا میرود۰
بسیاری فکر میکنند که پافشاری اتحادیه بازیکنان برای دستمزدهای بالای ستارگان این ورزش است. جالب اینجاست که صاحبان تیم ها با کمال میل عددهای نجومی برای جذب ستاره پرداخت میکنند؛ چون میدانند همین ستاره ها هستند که سالن را پر از تماشاچی میکند، امتیاز پخش تلویزیونی را بالا میبرد و خلاصه جیب انها را پر میکند. دعوا الان بر سر حقوق سه تا پنج میلیون دلاری بازیکنانی است که روی نیمکت مینشینند. آنها هستند که ازکوتاه امدن اتحادیه بازیکنان در برابر صاحبان لیگ بیشتر ضرر را متقبل خواهد شد۰
اینکه من از ته دلم میخوام اتحادیه بازیکنان ان بی ای قرار داد را امضا کنه فقط و فقط به خاطر اینه که من بسکتبالم رو میخواهم. تصور زمستان طولانی کانادا بدون بسکتبال از همین الان که هنوز هوا گرمه منو میترسونه. اما از طرفی میدونم اگر بازیکنان این سه درصد تفاوت را کوتاه بیان از همون لحظه قبر خودشون را کنده اند چرا که این مقدار کوتاه آمده باعث میشه که در مذاکرات آینده صاحبان تیم ها به این مقدار ارجاع کنند و هر بار از بازیکنان بخواهند که بیشتر کوتاه بیایند۰
وقتی که طرف بر میگرده میگه ما برای مدیریت جهان برنامه داریم بی خود که نمیگه. بیا! این یک نمونه اش. همین امروز صبح خبرگزاری دانشجویان ایران خبرداد که مشکل ان بی ای حل شد، همه به توافق رسیدن، هشت ده میلیار دلار اسکناس خشک را به یک موی سیبل حاجی استرن معامله کردند و با انجام مراسم روبوسی به میمنت و مبارکی لیگ از ماه دسامبر شروع خواهد شد. درسته که سایت رسمی ان بی ای هنوز از انجام توافق خبر نداره، ولی چه اهمیتی داره، وقتی خبرگزاری معتبر دانشجویان ایران مشکل را حل کرده دیوید استرن و بیلی هانتر و بقیه دستگاه عریض و طویل لیگ سگ کی هستند که بگن نه
برادر من، عزیز من, اخوی؛ این کاره نیستی بسکتبال را بی خیال شو ... فکر کن بسکتبال هم مثل هاکی روی یخه. نمیخواهد خبر بنویسی. اگر هم نوشتی حداقل یکبار بده بزرگترت چک کنه. اگر هم بزرگتر نداری در مورد چیز دیگه ای بنویس. ماشالاه حرف و خبر که زیاده. خدای نکرده اینجوری که شما خبر رسانی میکنید ممکنه بعضی از دشمنان فکر کنند بقیه خبرهاتون هم همینجوری از روی شکم مینویسید. من که میدونم اینطور نیست ؛ منظورم دشمنان و بد خواهانه