بازیکنان حرفه‌ای لیگ ان‌بی‌ای رسما به جرگه بیشمار بیکاران آمریکا پیوسته اند. البته نگران آنها نباشید. قرار نیست هیچ کدامشان خانه ها و ماشین هایشان را از دست بدهند. همین این بیکاران میلیونر هستند و قادر هستند از پس هزینه های زندگی‌شان بر آیند. از آن بهتر که تقریبا همه لیگ های بسکتبال دنیا دلشان برای استخدام این بیکاران لک زده است. 

کابوس یک سال بازی نکردن، خصوصا برای بازیکنان جوان این لیگ، باعث شده همه به فکر بازی در لیگ های اروپایی بیفتند. اولین بازیکنی که سفرش به اروپا قطعی شد فوروارد جوان تورنتو رپتورز سانی ویمیز بود که به لیگ اسلونیا پیوست. در پس او مایکل پیتریس،‌ تونی پارکر، بوریس دیاو و یواکیم نوا به فرانسه رفتند. برادران گسول در حال مذاکره با بارسلون هستند و درن ویلیامز به لیگ حرفه ای ترکیه پیوست.

باشگاه‌های بسکتبال کمی در دنیا هستند که توان جذب قرارداد های میلیون دلاری بازیکنان ان‌بی‌ای را داشته باشند. وضع اقتصادی خرابِ کشورهای نظیر یونان، ایتالیا و اسپانیا هم به مشکل افزوده است. به این دلیل بسیاری از این بازیکنان با دستمزدهای بسیار پایین تر حاضر به بازی در لیگ های اروپایی هستند. درن ویلیامز که قرارداد سال اینده اش با نتز مبلغی معادل شانزده و نیم میلیون دلار بود حاضر به دریافت تنها دو و نیم میلیون دلار از باشگاه بشیکتاش ترکیه شد تا یک فصل برایشان بازی کند.  البته تعداد بازی های این باشگاهی ترکیه ای بسیاری کمتر از یک فصل عادی ان بی ای است.

بیلی هانتز، رییس اتحادیه صنفی بازیکنان لیگ ان بی ای، از حضور بازیکنان این اتحادیه در لیگ های اروپایی حمایت کرد تا چاقوی دیگری در قلب مالکان تیم های ان بی ای فروکرده باشد. البته همه این نقل و انتقالات هم بی دردسر نبوده است. هفته گذشته درن ویلیامز بازیکن جدید باشگاه بشیکتاش متوجه شد که اولین چک دریافتی او از باشگاه قابل تبدیل به پول نیست چرا که مسوولین این باشگاه به دلیل شرکت در گاوبندی های ورزشی به زندان افتاده‌اند و حسابهای بانکی این باشگاه از سوی دادگاه عالی ترکیه مسدود شده است. 

Posted
AuthorKaran Makvandi
2 CommentsPost a comment

پس از سالها جنگ داخلی، کوشش‌های بین المللی باعث شد که بخش جنوبی سودان از این کشور جدا شده و هفته گذشته به عنوان جوان ترین کشور دنیا اعلام استقلال کرد. 

کشور سودان یکی از بزرگترین کشورهایی آفریقاست. این کشور از شمال به سرزمین های عربیِ مسلمانشین و از جنوب به کشورهای سیاهپوست نشینِ مسیحی ختم میشه. همین باعث اینجا سالهای جنگ داخلی و درگیری است که منجر به آوره شدن میلیون ها نفر و کشته شدن صدها هزار شهروند بی گناهی سودانی است.

بحر الغزل، منطقه ایست که اکنون در سودان جنوبی واقع شده و در این کشمکش طولانی بیشترین رنج را کشیده. بحر الغزل خانه قومی است به نام دینکا. فیزیک بدنی دینکاها همه آن چیزی است که یک بسکتبالیست میتواند آرزو کند. قد بلند، اندام کشیده، هماهنگی حرکتی اندام علی رغم قد بسیار بلند و توانایی فیزیکی و استقامت فوق العاده. مشهورترین دینکاهایی که تاکنون به ان‌بی‌ای راه یافته اند منوت بول (بلندترین بازیکن تاریخ لیگ و کابوس بلاک شات در دهه هشتاد) و لوال دِنگ (فوروارد تیم شیگاگو بولز) هستند. 

لوال دنگ چهار ساله که به همراه خانواده اش از سودان به انگلستان گریخت، اکنون پس از بیست سال به زادگاهش برگشته که تولد کشورش را جشن بگیرد. حضور لوال دنگ در کمپ بسکتبال در جوبا ( پایتخت کشور سودان جنوبی) شور و شعف بسیاری را در بین جوانان دینکا که همگی بلند بالا و کشیده هستند بر انگیخت. اگر چه لوال دنگ اکنون شهروند انگلستان است و در المپیک لندن در تیم بسکتبال انگلستان بازی خواهد کرد و در امریکا کار میکند اما او این کشور تازه تاسیس را خانه خود میداند. 

 

Posted
AuthorKaran Makvandi

قهرمان آسیا سالن بسکتبال نداره. لیگ بسکتبالش معلوم نیست چند تا تیم داره، کی شروع میشه و کی تموم میشه. بهترین بازیکنهاش نمیتونن از کشوری که درش بازی میکنند بیان بیرون، اگر هم بیرون بیان برگشتنشون با کرام الکاتبینه. بهترین تیم باشگاهی‌اش منحل شده و قرارداد بازیکنانِ خارجیِ لیگش به اندازه دستمال توالت ارزش نداره…. 

بسکتبال ما با این وضع داره خودشو برای قهرمانی آسیا و کسب تنها سهمیه باقی مانده برای المپیک ۲۰۱۲ لندن آماده میکنه. الان هم خبره رسید که در قرعه کشی بازی های آسیایی تیم ایران با قطر، تایوان و قزاقستان هم گروه شده. مهران حاتمی مربی تیم ملی پس از روشن شدن نتیجه قرعه‌کشی این حرفها رو زده: 

در سخت ترین گروه قرار گرفتیم و کار بسیار دشواری خواهیم داشت. این تیم ها با برنامه ریزی دقیق در لیگ های داخلی خود تیم قدرتمندی را تشکیل داده و عازم چین خواهد شد.  نمی توان قوی ترین حریف را معرفی کرد چون همه تیم ها قدرتمند هستند. 

آقای مربی تیم ملی! گلی به جمالت با این روحیه دادنت. اینجوری که داری به بازیکن‌هات روحیه میدی یک‌وقت نچایی؟ جالبه که گروه الف که تیم های لبنان و کره جنوبی در آنها قراردارند سخت ترین گروه نیست و گروه ایران سخت ترین گروهه.  در ضمن اشاره ایشان به برنامه ریزی دقیق لیگ داخلی قطر، تایوان و ازبکستان یعنی ما برنامه ریزی دقیق نداریم. یکی نیست از ایشان بپرسه که تیمسار! همون کسی که چک حقوق شما را امضا میکنه مسئول برنامه‌ریزی برای لیگه.  اگر سوالی داره ببر خدمت استاد. 

بهتون قول میدم همین الان توی فدراسیون بسکتبال یک گروه تشکیل شده که متن این چس‌ناله ها رو تهیه و تنظیم کنند. همه این حرفها مال اینه که بتونن بگن آقا اگر یک وقت اول نشدیم همش  تقصیر گنجیه که تیم مهرام را تعطیل کرد، تقصیر وزارت خراب شدهِ خارجه امریکاست که به حامد و ارسلان ویزای چند بار ورود نمیده، تقصیر سعیدلو و علی آبادیه که گفتن سالن میزنیم بعدش دو دره کردند، تقصیر تقویم قمریه که اینقدر تعطیلی توشه، تقصیر در گنجه است که بازه، تقصیر دم خره که درازه…. 

Posted
AuthorKaran Makvandi

وقتی لیگ تعطیل می‌شود یعنی چه؟

تمام تماسهای رسمی بین بازیکنان، نمایندگانِ و وابستگان بازیکنان با تیم‌ها بطور رسمی متوقف میشود. بازیکنان حق ندارند از تاسیسات ورزشی تیم‌ها استفاده کنند. هیچ قراردادی بین بازیکنان و تیم‌ها امضا نمیشود. تیم‌ها با هیچ بازیکن آزادی تماس بر قرار نمی‌کنند. تیم‌ها فقط حقوق باقی مانده سال ۲۰۱۱ را پرداخت خواهند کرد اما تمام مزایای جنبی قرارداد‌ها متوقف می‌شود. 

مهمترین مسله‌ای که باعث اختلاف طرف‌های قرارداد است؟

صاحبان تیم‌ها به دنبال تغییر نظام تقسیم درآمدها بین بازیکنان و تیم‌ها هستند. طبق قرارداد قبلی ۵۷ درصد از درآمد لیگ به بازیکنان اختصاص می‌یافت ولی اکنون صاحبان تیم‌ها درخواست کرده اند که درآمدها بطور ۵۰/۵۰ تقسیم شود. دیگر موضوع مورد اختلاف اینست که مالکان تیم‌ها درخواست کرده‌اند که سقف پرداخت حقوق برای هر تیم بدون انعطاف تعیین شود. به این معنی که هیچ تیمی تحت هیچ شرایطی حق ندارد از حداکثر کل حقوق پرداختی از سوی لیگ حقوق بیشتری پرداخت کند. 

این مشکلات چقدر عمیق است؟

در مورد تقسیم ۵۰/۵۰ درآمدها که از سوی صاحبان تیم‌ها پیشنهاد شده است، بازیکنان بسیار دلخور هستند. میزان پیشنهادی بازیکنان ۵۴/۳ درصد برای بازیکنان و ۴۵/۷ درصد برای صاحبان تیم‌ها است. اگر صاحبان تیم‌ها این پیشنهاد را بپذیرند در ده سال گذشته هفت میلیارد دلار از دست خواهند داد. 

مذاکرات بعدی کی شروع خواهد شد؟

هنوز هیچ تاریخی تعیین نشده است. وقتی در سال ۱۹۹۸ همین مشکل پیش آمد، مذاکرات تا ماه آگست متوقف شد و آنهم فقط برای یک ساعت و نیم ادامه یافت. بی شک هم اکنون مذاکرات پشت پرده‌ای در جریان است تا تاریخ جدیدی برای ادامه مذاکرات تعیین شود.

Posted
AuthorKaran Makvandi

یارکشی (درفت) امسال انبی‌ای تمام شد. سهم بازیکنان غیر آمریکایی که امسال به تیم‌های این لیگ راه یافتند باز هم افزایش یافت. آما در این میان نامی از ارسلان کاظمی، بازیکن نامدار تیم ملی بسکتبال ما، که اکنون در دانشگاه رایس در تگزاس تحصیل میکند نبود. 

طبق قوانین یارکشی ان‌بی‌ای و دانشگاه‌های آمریکا هر بازیکن تنها یکبار شانس ورود به فرایند رسمی یارکشی را دارد. ورود به لیگ حرفه ای‌ان‌بی از طریق فرایند یارکشی مزایای بسیاری نسبت به ورود از طریق عقد قرارداد با یار آزاد (روشی که حامد حدادی از طریق آن به این لیگ راه یافت) دارد. قرارداد های طولانی تر و دستمزدهای بالاتر تضمین شده از جمله مزایای ورود به ان بی ای از طریق فرایند یارکشی است. بسیاری از بازیکنان بر اساس تجربه و توانایی‌هایشان همان سال اول تحصیل نامشان را در کلاه یارکشی ان بی ای انداخته و بخت خود را برای حرفه‌ای شدن می‌آزماید. در این میان بازیکنانی که از یارکشی ان‌بی‌ای بازی میمانند شانس حرفه‌آی شده خود را لیگ‌های اروپایی می‌آزمایند یا راهی لیگ آماده سازی می‌شوند.   

آماده بودن یک بازیکن جوان برای شرکت در درفت آن‌بی‌ای به عواملی نظیر مهارت های بازیکن، اندازه‌های، توانایی های فیزیکی و نهایتا به شناخته شدن او توسط کارشناسان امر بستگی دارد. بر خلاف تصور عامه تعداد بازی‌های انجام شده در لیگ ان سی دبل ای یا مقام کسب شده توسط تیم او عامل مهمی در راه‌یابی یک بازیکن به ان‌بی‌ای ندارد. 

ارسلان کاظمی با تصمیم به جا، نام خود را برای یارکشی سال ۲۰۱۱ ارسال نکرد و از هم اکنون چشمان کارشناسان مختلف بسکتبال در آمریکا به عنوان یکی از بازیکنانی برجسته برای یارکشی سال ۲۰۱۲ به سمت او خیره شده . لوک وین، کارشناس اسپورت ایلاسترتد، در مطلب اخیر خود ارسلان را به عنوان یکی از بازیکنانی که تیم های آن‌بی‌ای باید از هم اکنون او را زیر نظر داشته باشند نام برده. او در مورد ارسلان اینگونه نوشته:

ارسلان نامش به عنوان اولین بازیکن متولد ایران در دیویژن یک سرزبانها افتاد ولی بازی‌های او برای تیم رایس او را در رادار تیم‌های ان‌بی‌ای قراردد. او یک ریباندر خستگی ناپذیر است و رکورد ریباند‌های دفاعی‌اش در بین تمامی دانشگاه‌های آمریکا دوم است. او همچنین رکورد پانزده‌امین ریباندر حمله را مال خود کرده. قدم اول او بسیار سریع است و قدرت انفجاری پرش ارسلان مدافعین کنفرانس یوآس‌ای را به حدی کلافه کرده که بدون خطا نمی‌توانند او را متوقف کنند. آرسلان کاظمی با ۹۷/۵ درصد پنالتی‌های گل شده دومین بهترین پنالتی زن آموزشگاه‌های آمریکاست. 

Posted
AuthorKaran Makvandi

محمد سعید الصحاف رو یادتون هست؟ اون وزیر صدام که زمان حمله آمریکا به عراق هی میگفت آمریکایی ها با خاک یکسان کردیم و دارن عقب نشینی میکنن و این درحالی بود که هواپیماها و تانک های آمریکایی داشتن بغداد رو شخم میزدن. این ادم نمونه بارز رفتار آدم ها یا مدیریت های که فکر می کنند با انکار کردن یک رویداد اون فاجعه به تعویق می افته

فدراسیون بسکتبال ایران هم با اقتدا به کتاب درسی محمد الصحاف بروز فاجعه در بسکتبال در ایران را از طریق منعکس نکردن اخبار مربوط به منحل شدن مهمترین تیم تهرانی لیگ برتر، مهرام، انکار میکنه. سایت رسمی فدراسیون بسکتبال ایران که گرداننده لیگ برتر بسکتبال ایران است حتی از درج یک خط خبر در این مورد هم دریغ کرده است. اهمیت تیم مهرام برای فدراسیون بسکتبال ایران بر همه واضح و مبرهن است و الان فدراسیون با این خبر جوری برخورد میکنه انکار فاش شدن ان از رسانه رسمی فدراسیون منافع ملی کشور را در خطر میآندازه. این برخورد های بچه گانه خنده دار است. انگار سایت رسمی ان بی ای خبر انحلال تیم لوس انجلس لیکرز را پخش نکند به خاطر اینکه  اقای دیوید استرن ممکنه فکر کنه که این خبر که کسب و کارشون صدمه میزنه. بابا مگه ما گفتیم صورت جلسات مسولین سازمان لیگ را چاپ کنید که قضیه را اینقدر لاپوشانی میکنید. مگه ما ازتون خواستیم ریز مکالمات آقای نوربخش و گنجی را بزنید توی سایت که اینجوری قاط زدید

والا من هم موندم که وقتی خود رییس فدراسیون با مطبوعات ورزشی مصاحبه میکنه و در مورد مذاکراتش با مسوولین تیم مهرام حرف میزنه دیگه این قایم موشک بازی ها چیه. از چی میترسین. فکر میکنین اگر چیزی توی سایت فدارسیون نوشته بشه یعنی شما تاییدش کردید. بابا طرف تیمشو جمع کرد و رفت، حالا میخواهد لا پوشانی بکنید یا نه. چیزی عوض نمیشه

«نه چک زدیم نه چونه، والاچونیس اومد توی خونه» ، این شعری بی قافیه ای بود که برایان کلنجلو، مدیر اجرایی تورنتو رپتورز، دیشب در هواپیما در راه برگشتن از نیویورک میخواند و بشکن میزد. 

تورنتو رپتوز به مدد قرعه مناسب پنجمین شانس یارکشی را در لیگ ان بی ای داشت. دیشب این تیم یکی از بهترین بازیکنان موجود را به خدمت گرفت. نام او یوناس والاچونیس است. او اهل کشور لیتوانی،‌ قلب بسکتبال شمال اروپا، است. والا چونیس به تایید بسیاری از کارشناس‌های بسکتبال بهترین بازیکن موجود برای یار کشی امسال بود. قد یوناس ۲۱۴ سانته، نوزده سالشه، وقتی دست هاش رو باز میکنه میتونه میدانی به قطر ۲۳۰ سانت رو پوشش بده! فقط همین مشخصات کافیه که از لب و لوچه هر تیمی در ان بی ای آب راه بندازه. قابلیت‌های یوناس به همین جا ختم نمیشه. او شوت زن خیلی خوبیه، پنالتی زدنش حرف نداره، خیلی سریع پیک ان رول میکنه (حتی با پاو گسول مقایسه اش کردن) و نهایتا سرعت حرکتش توی زمین برای بازیکنی به اندازه او باورنکردنیه.

اگر یادتون باشه لیتوانی همون کشوریه که ارویداس سابونیس، سنتر افسانه ای پورتلند و ریماس کورتینایتس، یکی از بهترین شوت زن های راه دور جهان را به ما داده.

البته این بازیکن یک گیرو گاز اساسی داره که اصولا به این دلیله که چهار تیم قبل از تورنتو اون را نکشیدن و نوبت به تورنتو رسید. داستان از این قراره که والاچونیس بر خلاف بیشتر بازیکنهایی که از دانشگاه های آمریکا وارد ان بی ای میشن پیشاپیش بازیکن حرفه‌ایه بوده و با باشگاهش در لیتوانی قرارداد داره. این قرارداد تا دوسال دیگه هم ادامه داره و برای ختم قرارداد این بازیکن باید دو و نیم میلیون دلار بپردازه. دو و نیم میلیون دلار برای تیمی مثل تورنتو رپتوز فقط هزینه برف روبی دور و ور استادیومشومه ولی گیر قضیه اینه که طبق قانون ان بی ای تیم ها حق ندارند بیشتر از نیم میلیون دلار برای انتقال بازیکنی که در یارکشی ان بی ای شرکت کرده پرداخت کنند. همین موضوع باعث شده که احتمالا یوناس والاچونیس حداقل تا سال اینده اجازه بازی در ان بی ای را نداشته باشه. 

برایان کلنجلو دیشب در مصاحبه اش گفت که اگه لازم باشه یک سال صبر میکنیم و حتی اماده ایم مربی به اروپا بفرستیم که آماده سازی این جوون را از نزدیک دنبال کنیم. البته اگر لیگ امسال تعطیل بشه از نظر زمان بندی کار تورنتو حرف نداشته. وقتی در سال ۲۰۱۳ دوباره بخوان لیگ را راه بندازند اونوقته که این بازیکن آماده است و میتونه برای رپتورز بازی کنه. 

Posted
AuthorKaran Makvandi

گنجی ، مدیر تیم بسکتبال مهرام در مصاحبه ای اعلام کرد که دلیل اصلی تخته کردن در تیمش اینست که سالن ندارد و این بی آبرویی دیگر برایش قابل تحمل نیست. گنجی زمین میخواهد که سالن بسازد. او زمین در قلعه حسن خوان، فشافویه ، علی آباد اسلام شهر و سر پل سیمان را نمی خواهد . او جایی زمین میخواهد که پدر و مادر پانزده شانزده ساله ها به انها اجازه دهند بیایند بسکتبال تماشا کنند. حرفش منطقی است و مو لای درز دلیلش نمیرود

اما چیزی که گنجی نگفت این بود که چرا همیشه زمین برای برج های مسکونی و اداری دولتی؛ شاپینگ سنترهایی ان چنانی و هزارجور ملک و املاک دیگر در بهترین زمین های شهر وجود دارد ولی برای سالن بسکتبال زمین نیست. گنجی نگفت که چه دست هایی در کار است که آن املاک زمین پیدا کنند ولی بسکتبال زمین نداشته باشد. اگر گنجی این ها را گفته بود به عاقبت آن گنجی دچار میشد

مشکلات سالن سازی در ایران فقط به زمین ختم نمی شود. برای نمونه جایی خواندم که یک دوربین مسخره برای استادیوم آزادی چهار و نیم میلیون دلار خرج برداشته. این دوربین که اصولا یک چیز کرایه ای است و کسی آنرا در سالنی یا استادیومی نصب نمیکند ده برابر قیمت عادی کل سیستم خرج برداشته.  الان بسیاری از دانشگاه های آمریکا و موسسات آموزشی برای فیلم برداری حرفه ای از بازی های دانشگاهی ( انهایی که پوشش تلویزیونی در سطح ملی ندارد) از سیستمی استفاده میکنند به نام ترای کستر که سیستم مرکزی آن فقط چهار هزار دلار است و ده دوربین به بهای هر کدام سه تا پنج هزار دلار به آن نصب میشود . کل داستان با نصب و راه اندازی زیر صد هزار دلار آب می خورد. فکرش را بکنید که اگر مهرام میخواست سالنی بسازید که آبرومند باشد با احتساب لف لیسی که در ایران در جریان است همین سیستم صد هزار دلاری لابد برایش بیست میلیون دلار آب میخورد. تصورش را بکنید همین قضیه در نصب زمین، دستگاه ها بسکتبال، صندلی ها و هزار و یک موضوع دیگر در جریان بود. تازه همه این ها به کنار ، کجای دنیا سالن بسکتبال فقط سالن بسکتبال است که ایران دومیش باشد. سالنی که ساخته میشود باید کاربری های دیگر هم داشته باشد تا سود آورد باشد. وقتی نمی توانیم یک اسکای کم را در استادیوم آزادی سر پا نگهداریم چطور میتوانیم یک سالن بسکتبال مدرن را بچرخانیم. برای اداره کردن سودمند یک سالن بسکتبال مدرن به مشاغلی نیاز است که بسکتبال ما حتی اسم آنها را نشنیده است

مهرام حرفه ای ترین تیم ماست ولی ما از ورزش حرفه ای فقط توپ زمین زدن و پول کلان گرفتن را آموخته اییم

Posted
AuthorKaran Makvandi

باشگاه قهرمان آسیا درش تخته شد

باشگاه مهرام ، قهرمان مطلق 4 سال اخیر بسکتبال ایران و آسیا از امروز دیگر ، وجود خارجی ندارد. امیر محمد گنجی مالک باشگاه مهرام این خبر را در اختیار خبرآنلاین گذاشت. مهرام در سه سال گذشته دو عنوان قهرمانی و یک نایب قهرمانی آسیا را از آن خود کرده بود

برای اولین بار توپ سرگردان حرفی برای اضافه کردن به این خبر ندارد۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

داستان پیچیده مربی شدن در بسکتبال ما مثل موضوع «اول مرغ بود یا تخم مرغ؟» است . اول مربی‌ بزرگ بوجود می‌آید بعد بازیکنان بزرگ یا برعکس؟ بارها به این موضوع فکر کردم که چطور بسکتبال ایران میتواند بازیکنان برجسته تربیت کند بی آنکه مربیان برجسته داشته باشه؟ اگر ما مربیان برجسته داریم چرا الان سی سال است در به در به دنبال مربی خارجی هستیم. مربی خارجی چه چیزی در چنته دارد که مربیان ما ندارند. اگر بازیکنانی مثل صمدِِ، حامد ، مهدی و ارسلان ساخته دست مربیان ایرانی هستند، چرا همین مربیان صلاحیت گرداندن تیم ملی را ندارند. اگر هدف از آوردن شخصی مثل ماتیچ اینست که صفا علی کمالیان از او بیاموزد تا سکان مربیگری تیم ملی را بدست بگیرد پس چرا بعد از این همه سال هنوز به ماتیچ حقوق میدهیم. اگر مربی خارجی میدان دیده تر از مربی ایرانی است، اکنون با این همه شرکت در رقابت های آسیایی و جهانی مربیان ما هم میدان دیده شده‌اند. 

مربیان ایرانی مثل شیرهای هستند که در باغ وحش به دنیا آمده‌اند و هیچ وقت معنای زندگی در جنگل را نفهمیده‌آند. تا وقتی که شیری در جنگل زندگی نکند همان گربه بی خطر است و از گربه اهلی در حد همان گربه انتظار میرود. مربیان ایرانی همیشه در برابر بازیکنان امتیاز آور تیمشان باج داده‌اند و کوتاه آمده‌اند. بازیکنی که شانزده سال در تیم ملی بازی میکند و هیچ رقیبی برای خود نمیبیند نه تنها برای بازیکنان دیگر شاخ و شانه میکشد بلکه برای مربیان خودش هم گردن کلفتی میکنند. تجربه نشان داده مربیان ما هم در بسیاری از موارد در برابر این گردن کلفتی‌ها کنار می‌آیند. در تاریخ بسکتبال ایران موارد نادری رخ داده که بازیکن امتیاز آور به دلایل اخلاقی روی نیمکت قرارگیرد. آیا اکنون در ایران مربیی هست که بداند با بازیکنی که تیم ملی را مِلک پدر خود میداند چگونه باید برخورد کرد؟ 

مشکل دومی که مربیان ایرانی با آن روبرو هستند ظرفیت محدود فرهنگ ما برای جذب فرهنگ بسکتبال غرب و درک برتری جویی سالم است. مربیان ما نمیدانند که چگونه به بازیکنشان بیاموزند که از حس برتری جویی خود، بی آنکه غره شود، برای بهتر شدنش سود جوید. دریچه ما به فرهنگ بسکتبال آمریکاِ، مهد بسکتبال دنیا، با کلاس‌های کوتاه بین المللی آنهم از زبان معلمان اروپایی است. این معلمان اروپایی همانهایی هستند که بازیکنان خود را برای تربیت شدن به مدارس آماده سازی آمریکا میفرستند. تازه آن دسته مربیانی که به مطالب درسی و فیلم های بسکتبال آمریکا دسترسی دارند تنها لایه‌ای نازک از این فرهنگ ناشناس را درک میکنند. مربیگری بسکتبال چیزی نیست که با دیدن فیلم مایک شیشفسکی و خواندن چند جزوه (بعضا تجاریِ) تیم‌های حرفه‌ای یا دانشگاهی بیاموزیم. مربیگری بسکتبال رابطه استاد- شاگردی میطلبد. برای مربی شدن باید کنار دست مربیان بزرگ خاک سالن های بسکتبال را خورد. مربیان اروپایی، هر چند هم که افراد وظیفه شناسی باشند اما کسانی نیستند که از ور دست آنها نشستن چیزی عاید مربی ایرانی شود. اگر خلاف این بود فدراسیون بسکتبال سکان سرمربیگری تیم ملی بزرگسالان را به دست هم وطنان میسپرد. کلاس‌های فیبا، دوره ها کوتاه مدت در اروپا و مربی خارجی (که او هم پس از مدتی در قالطاق بازی را از ما بهتر میشود) به ما نمی‌آموزد چگونه با شنیدن «ف» به «فرحزاد» برویم. نمونه این درک نصف و نیمه از فرهنگ امریکا اینست ما در ایران شنیده‌ایم که باید به مربیان جوان بها داد و جوان گرایی کرد. در تلویزیون دیده ایم که اریک اسپولسترا،جوان نحیف چهل ساله‌ای (چهل سال برای مربیگری هنوز جوان است) سکان سرمربیگری میامی هیت را به دست دارد. ما هم سینه چاک میکنیم که آهای ملت باید جوان گرایی کرد. باید به جوان ها میدان داد. آما اصلا نمیدانیم که این جوان باید چه خصوصیتی داشته باشد. چون حوصله یا سواد نداشتیم که در مورد گذشته این مربی جوان تحقیق کنیم، اصلا نمیدانیم که این جوان به اندازه ده مربی سالخورده تجربه دارد. نمی‌دانستیم که او از شش سالگی، که پدرش در تیم تریل بلیزرز کارمیکرده،‌ در سالن های ان بی ای پرسه زده و حوله بازیکنان حرفه ای را جمع کرده و حرف زدن با آنها را آموخته است. از بیست سالگی در کنار بزرگترین مربی بسکتبال جهانِ‌، پت رایلی، مثل یک پادو کار کرده . نمیدانستیم که او سیزده سال است که روزی ده ساعت فیلم بسکتبال نگاه کرده است. خبر نداشتیم که ده سال باتیم های بسکتبال حرفه ای به سفر رفته است و هر انچه آموختنی بوده را مثل اسفنجی در مغزش جذب کرده است. این جوان به تنهایی به اندازه تمام اعضای فدراسیون بسکتبال ایران،‌ کمیته داوری و کمیته مربیان ما بازی بسکتبال دیده است. بیش از زمانی که با مادرش گذرانده باشد با پت رایلی وقت صرف کرده است. اینگونه است که مربی برجسته تربیت میشود. مربیی که شایسته هدایت نخبه ترین بازیکنان جهان است۰   

در برکه حقیری که به شوره زار میریزد، کسی شاه ماهی صید نمی‌کند۰ 

 

Posted
AuthorKaran Makvandi

 

قرارداد سه جانبه بازیکنان، صاحبان تیم ها و مسوولین لیگ بسکتبال ملی امریکا در ماه ژوئن به خاتمه می رسد و ادامه این لیگ در فصل های آینده در گروی عقد قرارداد همکاری جدیدی است. لیگ شش میلیارد دلاری ان بی ای اکنون در خطر تعطیلی است. از سویی بازیکنان این لیگ درخواست سهم بیشتری از درآمد‌های کلی لیگ را دارند و از سوی دیگر صاحبان لیگ خواهان پرداخت حقوق کمتری برای بازیکنان هستند. 

بسکتبال ان بی ای در اوج

پس از سالهایِ طلاییِ مایکل جوردن و شیکاگو بولز، لیگ ملی بسکتبال آمریکا هیچ گاه تا این حد مورد توجه ورزش دوستان در سطح بین المللی نبوده. این لیگ به تنهایی به اندازه مجموع تمام لیگ های ملی این کشور،‌ ان اچ ال (هاکی) - ان اف ال (فوتبال)- آم ال بی (بیس بال) ، ابرستاره های افسانه ای دارد. به لحاظ جایگاه بین المللی و دوستداران این لیگ در خارج از آمریکا، ان بی ای با دیگر لیگ های ملی این کشور قابل مقایسه نیست. از نظر پیشرفته بودن تکنولوژی و استفاده از فناوری های ارتباطات و شبکه های اجتماعی، ان بی ای از دیگر لیگ ها حرفه ای بسیار جلوتر است. پخش تلویزیونی بازی های حذفی امسال تمامی رکوردهای برنامه های زنده را شکسته است. حتی برای اولین بار در تاریخ این لیگ دوستاران این ورزش بازی های حذفی را حتی بعد از حذف تیمشان تماشا میکردند. سال گذشته این لیگ بیش از شش میلیارد دلار در آمده داشته است اما صاحبان تیم ها سیصد میلیون دلار ضرر کرده اند. 

سازوکار لیگ  

فعالیت این لیگ بر اساس یک قرارداد چند جانبه بین اتحادیه صنفی بازیکنان حرفه ای بسکتبال، سازمان لیگ ملی بسکتبال و نمایندگان صاحبان تیمها میسر میشود. این قرارداد هر چند سال یکبار تمدید شده و اجازه کار برای چند سال اینده را به طرفهای قرارداد می‌میدهد. مهلت قرارداد جاری که در سال ۲۰۰۵ منعقد شده است تنها شش سال بود که در پایان ژوئن امسال خاتمه خواهد یافت. اگر این سه طرف قرارداد قبل از شروع فصل آینده به توافق نرسند لیگ ان بی ای با تمام سابقه درخشان و ابر ستاره‌های افسانه‌ای اش منحل خواهد شد. 

چالش های تیم داری در ان بی ای

مشکلات زیادی در راه کسب توافق بین این سه طرف وجود دارد که در راس آنها مشکلات مالیِ ناشی از سیصد میلیون دلار ضرر صاحبان تیمهاست. علی‌رغم آنچه که در ابتدا این مطلب خواندید، تیمداری ان بی ای با چالش های ویژه ای روبروست. کاهش تمایل طرفداران به حضور در استادیوم ها بدلیل وضع بد اقتصادی در آمریکا، تمایل طرفداران به تماشای بسکتبال روی پرده بزرگ تلویزیون‌ها در خانه و کاهش فروش بلیط و سرویس های جنبی (‌پارکینگ، رستوران،‌ لباس فروشی) در استادیوم ها و نهایتا قراردادهایی با دستمزدهای بی رویه برای بازیکنانی که کم بازی میکنند، بخشی از مشکلات مزمن این لیگ است. حتی استادیوم های پر زرق و برق ان بی ای،‌ که جدیدترین آنها پانزده سال پیش ساخته شده، به لحاظ ظرفیت کلی و تعداد کم صندلی‌‌های مرغوب مشکل ساز شده‌اند. این استادیوم ها به حدی بزرگ هستند که بخش عمده ای از تماشاگران در جریان بازی انگونه که شایسته بلیط های گرانقیمتشان که خریده‌اند قرار نمیگیرند. 

بازیکنانی که بدلیل قرارداد های طولانی مدت با دستمزدهای آنچنانی برای خود در لیگ پرسه میزنند و تنها در این فکر هستند که قایق تفریحی بعدیشان چه نامی داشته باشد، کمر به نابودی تیم ها بسته‌اند. در راس آنها ریچارد همیلتون با ۱۲ میلیون،‌ وینس کارتر با ۱۷ میلیون، بارون دیویس با ۱۳ میلیون و یاو مینگ با ۱۸ میلیون دلار، سودآوری تیم ها و در نهایت لیگ را به مخاطره انداخته اند. این بازیکنان که بعضا در گذشته از ستارگان این لیگ بوده اند در فصل جاری عملکردی ضعیف تر از بازیکنان لیگ آماده سازی داشته اند و تنها به دلیل قرارداد های طولانی مدت این دستمزدها برایشان تضمین شده است. 

آیا در دقیقه نود توافقی حاصل خواهد شد؟

این روزها، همزمان با برگزاری بازی های نهایی ان بی ایِ، در هتل هایی در دالاس و میامی،‌ نمایندگان طرفهای ذی نفع لیگ پشت درهای بسته در حال جروبحث هستند. از این مذاکرات تاکنون کوچکترین تفاهمی حاصل نشده است. کاهش دستمزدهای، تقسیم متفاوت درآمد لیگ بین اعضا و کاهش مدت زمان قرارداد بازیکنان از اعم محورهای این مذاکرات است. لیگی که امسال در قله موفقیت بود اکنون در سراشیبی نابودی قراردارد. 

Posted
AuthorKaran Makvandi

همین دو هفته پیش بود که تیم فوتبال زنان ایران به دلیل پوشیدن روسری از بازی های انتخابی المپیک جا ماند. عکس بازیکنان ایران که روی چمن فوتبال نشسته بودند و میگریستند در تمام رسانه های جهان به چاپ رسید و برگ زرین دیگری به آبروی این کشور باستانی افزود! مشکلی که فیفا مطرح میکرد اینبود که پوشیدن حجاب و اصولا هر گونه پوشش سر برای بازیکنان فوتبال ایجاد خطر میکند. البته اینکه چطور روسری برای بازیکن فوتبال ایجاد خطر میکند از سوی مسوولین ورزشی ایران به چالش کشیده نشد. دلیلش هم ساده است. وقتی ببعی از مسوولین ورزشی ایران بهتر انگلیسی حرف میزنه دیگه کی میخواهد از حق تیم های ایرانی در جلسات ورزشی بین المللی دفاع کند۰

این بود که کلید حل این مشکل به دست کفار افتاد ۰

الهام سید جواد یک طراح فرانسوی-کانادایی ایرانی الاصل است که با این مشکل به شکل فنی برخورد کرده است. تنها دلیلی که فیفا و دیگر فدراسیون های ورزشی به آن چسبیده بودند این بود که حجاب  که سرپوشی گل و گشاد است ممکن است در برخورد های بدنی دور گردن بازیکن محجبه بپیچد و او را خفه کنه. این بود که الهام با محصول جدیدش از سوی شرکت ری اسپورت آن مشکل را حل کرد . حجاب ورزشی طراحی شده در این شرکت در واقع کلاهی است که به یقه یک بلوز چسبیده است. این حجاب از جنس پارچه کشی زود خشک شونده ( درای فیت) ساخته شده که به سر میچسبند و در صورت کشیده شدن بدون هیچ صدمه ای از سر بازیکن خارج میشود۰

او طراحی های خود را برای فیفا و فدراسیون های ورزشی دیگر فرستاده است تا در صورت تایید در مسابقات بین المللی از محصولات این شرکت استفاده کنند. اگر چه طراحی او خیلی ترو تمیز و مدرن است ولی شباهت بسیاری با حجابهایی دارد که بازیکنان تیم فوتبال زنان ایران پوشیده بودند. تنها امید اینجاست که این طراح با اتکا به اعتبار کشورش بتواند این محصول را مورد تایید قرار دهد۰

Posted
AuthorKaran Makvandi

برای جوان بیست شش ساله ای که خبیث ترین کار زندگیش اینبود که محل کارش را عوض کرد و حقوق کمتری گرفت، لبرون جیمز سال بسیار پرتنشی را گذراند.

تنفر از این ابرستاره بسکتبال هنگامی آغاز شد که ان بی ای او را بصورت یک مارک تجاری تبلیغ کرد. اوج این تبلیغات هنگامی بود که لبرون جیمز به همراه تیم کلیولند به فینال کنفرانس شرق رسید و ان بی ای همه ذهن ها را آماده این کرد که او را در برابر کوبی برایانت قرار دهند. باستن سلتیکس آرزوی رویارویی کوبی و لبرون را به باد داد. آن بی ای با آرزوی تکرار رویارویی لری برد و مجیک جانسون، که باعث شد لیگ ان بی ای به عنوان یک لیگ جا افتاده مقبولیت جهانی بگیرد،لبرون و کوبی را در برابر هم قرار داد ولی رویارویی این دو هرگز به مرحله نهایی بازهایی ان بی ای نرسید.

تصویری که ان بی ای با دراماتیک کردن برخورد کوبی و لبرون ساخته بود با پیوستن لبرون به میامی هیت رنگ و بوی دیگری به خود گرفت. با پیوستن لبرون و کریس باش به دوین وید لرزه بر اندام همه تیم های لیگ افتاد. میامی هیت به کوزه در بسته ای تبدیل شد که هیچ کس نمیدانست افعی که در ان نهفته است چه سمی دارد. میامی هیت در همان ماه های اول به منفورترین و زیر ذره بین ترین تیم های ان بی ای تبدیل شد. منفور نه به این دلیل که زشت بازی می‌کردند یا از راه های ناجوانمردانه تیم های مقابل را از سد راه برمیداشتند. نه. تنها دلیل تنفر این بود که هیچ کس توان انکار استعداد بالقوه ای که بین این سه بازیکن وجود داشت را نداشت و این بود که این کوزه پر افعی میتوانست هر هیولایی دیگر را نیش بزند. 

تقریبا هیچ تیمی در تاریخ ان بی ای با مشکلات حاشیه ایی که برای میامی هیت بوجود میآمد روبرو نبود. بعد از سه باخت پیاپی بیشتر ورزشی نویس ای آمریکا نعره میزدند که مربی باید عوض شود و این در حالی بود که پس از شش شکست پیاپی لیکرز که در نهایت باعث قرعه نامناسب و حذف این تیم در مرحله حذفی شد، هیچ کس جرات نکرد با مربی لیکرز بد دهنی کند. به لحاظ فنی هم میامی با چالش های منحصر بفردی روبرو بود. سه بازیکن اصلی این تیم به حدی استعداد دارند که هنوز هم پس از یک فصل با مشکل تقسیم توپ بین بازیکنان روبرو هستند. این مشکل به حدی جدی است که همیشه یکی یا دو تا از بهترین سه بازیکن این تیم باید از خیر حمله به حلقه بگذرند. این مشکل به حدی پیچیده است که میامی توانست تنها در یکی و دو بازی تعادل کاملی برای تقسیم توپ ایجاد کند که نتیجه آن نابودی کامل یکی از بهترین تیم های لیگ در خانه خودش بود (‌میامی هیت در برابر لس انجلس لیکرز در لوس انجلس - روز کریمس سال ۲۰۱۰).

اینکه میامی هیت توانست در برابر تیم های قدری چون شیکاگو بولز قد علم کند و در همان سال اول تشکیل این تیم جدید قهرمان کنفرانس شرق بشود و اکنون پنجه در پنجه بهترین تیم ان بی ای بیندازند، نشان از آینده درخشان این تیم و سر مربی جوان ان دارد.

اما حمله های همه جانبه به لبرون جیمز پایانی ندارد. در چند بازی اخیر میامی هیت که لبرون جیمز در کوارتر آخر امتیاز آوری کمتری کرده است، گزارشگران ورزشی و تحلیل گران تلویزیونی چنان انتقاد کوبنده ای را از لبرون آغاز کرده اند که انگار نه انگار این همان کسی است که او را در برابر کوبی علم کرده بودند. در آخرین ضربه به این بازیکن، حرکت او و دوین وید که سرفه کردن های نویتسکی را به شوخی گرفته اند را پیراهن عثمان کرده اند و این شوخی را به اقدام شرم آور خوانده اند. جالب است که ناله ها و فغان ها در این همان لیگی است که بهترین بازیکنش شرم آورترین کلمات را به داور خطاب میکند و صد هزار دلار جریمه میشود و کسی جرات انتقاد از کوبی برایانت را ندارد.  

Posted
AuthorKaran Makvandi

من همه کار کردم...٫ با این جمله ای بود که شکیل اونیل خبر بازنشسته شدنش را در پیغامی کوتاه برای دوست دارانش فرستاد. او پس از نوزده فصل، چهار قهرمانی ان بی ای، یک مدال طلای المپیک و ده ها افتخار دیگر بالاخره کفشها را آویخت.

ستاره های دیگری چون دیوید رابینسون، اسکاتی پیپن و رابرت هوری هم بوده اند که با قهرمانی های بیشتری نسبت به شکیل اونیل بازنشسته شده‌اند اما تاثیری که اونیل بر روی بسکتبال گذاشت بیش از هر بازیکنی دیگری در سی سال اخیر بوده است. او نه تنها به لحاظ فنی بسکتبال را برای همیشه عوض کرد بلکه تصویر بسکتبالیست‌ها حرفه ای، که در دهه هفتاد و هشتاد، تصویری مخدوش بود را چنان تغییر داد که اکنون بسکتبال دوباره ورزش مورد علاقه خانواه ها شد.

شکیل اونیل با اتکا به اندازه‌های منحصر بفردش، تعریف جدیدی برای پست سانتر در بسکتبال ارایه کرد. او اولین بازیکن ۲۱۶ سانتی ان بی ای بود که میتوانست به سرعت گاردهای در زمین حرکت کند. تنها کسی که ادعای چنین قابلیتی را داشت ویلت چمبرلین، اسطوره بسکتبال جهان، بود. قبل از حضور شکیل اونیل در بسکتبال سانترها برای امتیاز آوری مجبور بودند به شوتهای بسیار پیچیده روی بیاورند. شوتهایی که به حدی پیچیده بود که با بازنشسته شدن یک بازیکن برای همیشه به بایگانی بسکتبال سپرده میشدند. شوتها هوک  کریم عبدالجبار به حدی پیچیده بود که بعد از بازنشسته شدن او کس دیگری حتی تلاش نکرد این حرکت را امتحان کند. مجموعه رقص پا، چرخش های بسیار ظریف و شوتهای فیداوی حکیم اولاجوان مثل یک اجرای باله کلاسیک انچنان دقیق بود که حرکات پشت به حلقه او وارد کتاب های درسی بسکتبال جهان شد اما شکیل اونیل نظر دیگری داشت. او پس از دریافت توپ نیاز به شوتهای پیچیده کریم یا اجرای باله حکیم نداشت . او توپ را با دو دست مستقیم به داخل سبد میکوبید و اگر در این راه کسی او را دفاع می کرد یا مرتکب خطا میشد یا آن دفاع آخرین دفاع او در این بازی بود. شاید هیچ بازیکنی در تاریخ ان بی ای نتوانسته باشد از لحاظ قدرت بدنی مدافعان را تحقیر کند. حضور بازیکنانی چون دوایت هوارد و جاش اسمیت را به راهی که شکیل در بسکتبال باز کرد مدیون هستیم.

تاریخ ان بی ای شاهد بازیکنان بزرگی بوده است. باب کوزی، که ظرافت در دریبل کردن را وارد بسکتبال کردند. مایکل جورن که روحیه برتری جویی به اوج خود رساند. شکیل اونیل با اتکا به شخصیت شوخ طبع و سرزنده اش تصویر بسکتبالیست حرفه ای را در نگاه خانواده ها برای همیشه عوض کرد. در دهه شصت و هفتاد میلادی، دوره لیگ ای بی ای، بسکتبالیست های حرفه ای دلقک هایی بودند که از استفاده هیچ نوع مواد مخدری پرهیز نمیکردند و خشونت بی حد و حصر نمک زندگیشان بود. لیگ ان بی ای در دهه هشتاد با این تصویر مبارزه کرد ولی تصویر غولاهای خشنی که میلیونها دلار پول میگیرند و زندگیشان زن و شب نشینی است را جایگزین کرد. حتی در دهه نود این تصویر با لات بازی و قانون شکنی در کلوب های شبانه دامن این ورزش را لکه دار کرد. زندگی شکیل اونیل نشان داد که تفریح، میلیون ها دلار پول در آوردن و تحصیل کردن (شکیل اونیل دارای درجه پی اچ دی در رشته مدیریت منابع انسانی است) با هم منافاتی ندارد. حضور شکیل بود که باعث شد که خانواده ها بچه هایشان را به سالن های بسکتبال آوردند.

شکیل اونیل بازنشسته شد ولی این پایان این گنده بَک دوست داشتنی نخواهد بود. تقریبا همه معتقداند که شکیل اونیل بزودی به یکی از ستاره های تلویزیونی و صنعت تفریحات تبدیل خواهد شد.    

فرازهایی از بازی شکیل اونیل

Posted
AuthorKaran Makvandi

وجود بازیکنانی چون جیسون تِری از دلایل اصلی حضور دلِس موریکس در فینال ان بی ای است. بلایی که جیسون تری با هفت سه امتیازی بر سر لیکرز آورد چیزی نیست که به این راحتی از خاطره ها پاک بشه.

تا چند ساعت دیگه دلس در برابر میامی قرار خواهد گرفت و به قول خارجی های آهن دلس آزموده خواهد شد. طبیعتا این لحظات دقایقی است که بیشتر بازیکنان به روحیه سازی، تمرکز و حتی کرکری خوانده برای تیم مقابل خواهند پرداخت اما جیسون تری روشی منحصر بفرد برای کرکری خواندن در برابر میامی انتخاب کرد. او روی بازوی راستش تصویر جام لری اوبراین (‌جام قهرمانی ان بی ای) را به معنای حتمی بودن قهرمانی تیم دلس خالکوبی کرده است. 

اگر چه در فصل عادی دلس توانسته است میامی هیت را شکست دهد اما تقریبا همه کارشناسان معتقدند که تیم کنونی میامی هیت شکست ناپذیر است. وقتی گزارشگر شبکه ایی اس پی ان از جیسون تری پرسید که اگر قهرمان نشوید با خالکوبی چه خواهد کرد او پاسخ داد « باید خالکوبی را محو کنم، میدانید محو کردن خالکوبی به این بزرگی چه دردی دارد، به خاطر آن درد هم که شده قهرمان میشویم».

Posted
AuthorKaran Makvandi